همهچیز از یک مستند شروع شد؛ مستندی که حمید صدوقی در سالهای ابتدایی دهه ۸۰، با عنوان «قدمگاه» درباره معراج شهدا ساخت و بهدلیل انتقادهای تندی که داشت، صداوسیمای خراسان اجازه پخش آن را نداد، اما خیلی زود این مستند که کاربری معراج شهدا را در بعد از جنگ نشان میداد و درواقع غفلت و بیتوجهی مسئولان را یادآوری میکرد، به دست معاون مهندسی و المانهای بنیاد حفظ آثارونشر ارزشهای دفاع مقدس رسید.
مصطفی صداقت با دیدن این مستند، نخستین گام را برای احیای معراج شهدا، با نوشتن نامهای به معاونت فرهنگیواجتماعی شهرداری مشهد برداشت. او در ۲۳ دی۱۳۸۴ نامهای به سیدجلال فیاضی نوشت و با ابراز نگرانی از وضعیت معراج شهدا و با بیان اینکه این زمین و سوله قداست دارد، از محدودیتهای اعتباری معاونت مهندسی و المانهای بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس گفت و ضمن اعلام این موضوع که شهرداری بهترین ارگان برای بازگرداندن معراج است، پیشنهاد تملک آن را به شهرداری مشهد داد.
این نامه در تاریخ ۵ بهمن همان سال در دوره شهرداری بنیهاشمی در اختیار شورای اسلامی شهر مشهد قرار گرفت و درنهایت بعد از بررسیهای اداره املاک و ثبت اراضی، شهرداری، متقاضی خرید زمین شد که در ابتدا مالک مخالفت کرد و زمانی هم که راضی شد، سندی برای انجام این مهم نداشت؛ چراکه زمین طبق رسوم قدیمی روستاها با بنچاق و کاغذ به او رسیده بود. این شدکه نامه اول بینتیجه ماند.
نامه دیگری نیز از سوی معاونت مهندسی و المانهای بنیاد حفظ آثارونشر ارزشهای دفاعمقدس و در این تاریخ به سیدجواد ساداتفاطمی، معاون فرهنگی وقت شهرداری، مبنی بر بازپسگیری معراج باز هم در زمان شهرداری بنیهاشمی نگاشته شد. این نامه به همراه درخواست شهرداری مشهد به دادستانی ارسال شد که باز هم به دلیل رضایت نداشتن مالک، بینتیجه ماند.
به محض تغییر شهردار و روی کار آمدن سیدمحمد پژمان بهعنوان شهردار جدید مشهد، دوباره پرونده تملک معراج شهدا جدیتری از گذشته باز شد و در پنجم شهریور ۱۳۸۶ پژمان دستور داد زمین معراج شهدا به قیمت کارشناسی از مالک خریداری و معادل آن پول نقد، تعویض یا امتیازی داده شود.
در این سال بعد از نامهنگاری به مالک، پیشنهادهای مختلفی به وی داده شد که شامل تعویض با زمینی در کوی امامهادی (ع)، مغازهای در بولوار مصلی، آپارتمان در چند نقطه شهر و پیشنهادهای مشابه بود که مالک با آنها موافقت نکرد.
همه اینها درحالی بود که مالک، مدارک و اسناد زمین معراج را به صورت کامل نداشت. به همین علت، فرصتی به او داده شد تا اسناد را ارائه دهد که باز هم اتفاقی رخ نداد.
یکبار دیگر بهدنبال نامهای، پرونده این ماجرا به جریان افتاد و پژمان در همین تاریخ از طریق قانون، اعلام نظر هیئت کارشناسی دادگستری را گرفت که یکمیلیارد و ۴۵۰ میلیون تومان قیمتگذاری بر زمین و سوله، نتیجه همین بررسیها بود.
باز هم مالک با قیمتگذاری مذکور که شهرداری حاضر به پرداخت آن بود، مخالفت کرد و بعد از گذشت چندینماه که قیمتگذاری از اعتبار ساقط شد، دوباره شهردار پیشین مشهد، درخواست قیمتگذاری مجددی از طرف هیئتکارشناسی دادگستری برای زمین معراج را داد که رای به مبلغ یکمیلیارد و ۹۵۰میلیون تومان در سال ۹۰ داده شد. باز هم مالک با اعلام راضی نبودن از این قیمتگذاری، درمقابل واگذاری تملک آن ایستاد.
در این تاریخ، دوباره تملک معراج با ارسال نامهای به غلامرضا بصیریپور، رئیس کمیسیون فرهنگی شورایاسلامی شهر مشهد به جریان افتاد، اما باز هم بینتیجه ماند.
نیمه ابتدایی سال ۱۳۹۳: شهرداری و شورای اسلامی شهر مشهد، دوباره این پرونده را به جریان انداختند و قول دادند هرچه زودتر این ملک را تملک کنند. گفتگوهایی هم با مالک انجام شد، اما درنهایت باز هم مالک، حاضر به پذیرش قیمت کارشناسی نشد.
حجتالاسلام علیاصغر لطفی، عضو شورای اسلامی شهر مشهد، در گفتگویی، به جلسه خود با شهردار منطقه ۱۰ مشهد برای سروسامان دادن معراج شهدا اشاره کرد و از تصویب و تشکیل سه کارگروه با عناوین کارگروه مسائل حقوقی برای خریداری زمین، کارگروه فرهنگی و تغییرکاربری و تبدیل آن به حسینیه یا فرهنگسرای معراج شهدا و کارگروه تشکلهای مردمی برای ایجاد مطالبه عمومی به صورت هفتگی خبر داد.
بهدنبال مصوبه شورای اسلامی شهر، شهرداری مشهد موظف شد طبق ماده ۹ قانون نحوه خرید و تملک اراضی و املاک، برای تملک این زمین اقدام کند که در همین زمینه سیدصولت مرتضوی، شهردار مشهد، از کاربری فضای سبز زمین یادشده در سندهای شهرسازی یاد و تاکید کرد: براساس «ماده۹»، برای تملک آن اقدام میکنیم تا کاربری متناسب با شأن شهدا در این مکان اجرا شود.
در این زمان حسینی، شهردار پیشین شهرداری منطقه ۱۰، از وجود گره حقوقی برای تملک ساختمان معراج شهدا در نشست خبری خود با اصحاب رسانه گفت و اعلام کرد برای تملک منتظر رفع این گره هستیم.
حجتالاسلام علیاصغر لطفی، از اعضای شورایاسلامی شهر مشهد که بهشدت پیگیر تملک زمین معراج شهدا بود و بهدنبال بازگردان قداست به این ساختمان و تبدیل آن به مجموعهای فرهنگی، گفت: اگر معراج شهدا بهزودی تعیینتکلیف نشود، مجبوریم به شهرداری تذکر رسمی بدهیم.
معراج شهدای مشهد پس از یک دهه پیگیری شهرداری مشهد، اعضای شورایاسلامی شهر مشهد و فعالان دفاع مقدس، با اعمال ماده٩ قانون اراضی شهری، از مالک خصوصی آن تحویل گرفته شد و در اختیار شهرداری مشهد قرار گرفت تا دوباره جایگاه تاریخیاش را بازیابد.
وقتی حرف از سالهای نهچندان دور و زمان تشییع شهدا به میان میآید، خیلی از مردم یا مسجد بنّاها در چهارطبقه را به یاد میآورند یا معراج شهدا در بحرآباد دیروز و کوی امامهادی (ع) امروز را.
ساختمانی که بعد از پایان جنگ، روایتگر خاطرات بسیاری از تشییع شهیدان بود، اما بعد از اتمام جنگ، دیری نپایید که به جای المانهای شهدا، کوله و قمقمه آبِ بهجایمانده از میدان نبرد، عکسهایی از دلاورمردانِ نارنجک و خمپارهبهدست و هزاران خاطره دیگر، خودروهایی از قدیمی و جدید گرفته تا خارجی و ایرانی در این مکان جا باز کردند.
معراج شهدا بعد از پایان جنگ به جای اینکه یادآور روزهای عشق، ایثار و مقاومت و بیانکننده نجوای هزاران پدر و مادر شهید بر پیکر پاک و خونین فرزندان شهیدشان باشد، صدای دریل بر تن خشک خودروها و چکش کوبیدنهای صافکاران را به نمایش گذاشت و به جای اینکه نمایانگر روزهای وداع جانسوز فرزندان شهدا با پدران سلحشورشان باشد، خودروهای بهصفشده برای گازسوز شدن را نشان داد.
اینگونه بود که با تبدیل معراج شهدا به تعمیرگاه و کارواش و مرکز گازسوز خودرو، رنگوبوی سالهای دفاع مقدس از این فضا محو شد و دیگر نشانی از نبرد و ایستادگی در قامت این ساختمان تاریخی، فرهنگی و معنوی به چشم نمیخورد.
درحقیقت دیگر در این ساختمان، خبری از هویت واقعی معراج نبود. اتاقی که روزی سردخانه شهدا بود، تبدیل به انبار آهنقراضه شده بود و دو اتاق دیگری که یکی محل نگهداری وسایل شهدا و دیگری پرونده آنان و دفتر اسامیشان بود، وسایل و ابزار مربوط به نقاشی و صافکاری را در دل خود داشت؛ برای همین بود که خانوادههای شهدا دیگر رغبت نداشتند به این فضا که روزی محل وداع آنان با شهیدشان بود، پابگذارند.
اتفاق خوشایندی که در دوهفته اخیر با آن روبهرو شدیم، بازگشت معراج شهدا بعد از یکدهه تلاش به جایگاه واقعیاش بود. ما یک روز قبل از افتتاح این مکان معنوی برای تهیه گزارش در آنجا حضور یافتیم. حضور جوانانی که برای کمکرسانی و سروسامان دادن به اوضاع در آنجا دیده میشدند و سر از پا نمیشناختند، تاییدی بر معنویت این مکان بود. یکی پرچم بر دیوار میکوبید، یکی مشغول رنگ کردن در و دیوار بود و جوانی درحال نصب پرچم و شعار و نیت همه آنان نیز در این جمله خلاصه میشد: «بازیابی خاطرات شهدا.»
محسن عرفانیان یکی از کسانی است که روز پیش از افتتاحیه، همراه با جمعی دیگر از سوی فرهنگسرای پایداری برای آماده ساختن این فضا و شستن غبار از تن آن به این مکان معنوی آمده بود. او که خود خاطرات زیادی از این محل در ذهن داشت، در گفتگو با ما گوشهای از آنها را بازگو کرد: از سال ۶۲ تا پایان جنگ، بیشتر شهیدان از همین محل که معراج شهدا نام داشت، تشییع میشدند.
وقتی چندسال پیش فهمیدیم اینجا به تعمیرگاه تبدیل شده، افسوس خوردم
پیش از آنکه پیکر شهدا به این مکان برسد، طی فهرست ارسالی با خانواده آنها تماس گرفته و دعوت میشد که در زمان مشخصی برای وداع با شهیدشان به معراج بیایند. از شهدا عکس گرفته و روی شومیز اسم و مکان تدفینشان نوشته میشد.
درواقع معراج، آخرین محل برای وداع رسمی خانواده و همرزمان با شهید بود. بیشتر خانوادهها در این محل زیارت عاشورا برگزار میکردند و فردای آن روز میآمدند تا با حضور بستگان و مردم، شهیدشان را تحویل بگیرند و تشییع کنند.
روزی که با مادرم و بستگان آمدیم تا پیکر برادر شهیدم را تحویل بگیریم، آنقدر شلوغ بود که جای سوزن انداختن نبود و همانروز، روز تشییع پیکر برادر آقای قالیباف هم بود.
مادرم داخل سالن شد و من هم به همراهش آمدم. پیکر برادرم را از اتاق آخری که سردخانه بود، خارج کردند. تمام صورتش یخ زده بود و یک شیشه گلاب دست مادرم دادند و او درحالی که بالای سر برادرم نشسته بود و درددل میکرد، سعی میکرد با گلاب یخ صورتش را باز کند.
آخرین وداع با شهدا در معراج، ماندگار شده است. خیلی از خانوادهها برای دیدن شهیدشان پشت در و پنجره اتاق اول صف میکشیدند و منتظر دریافت خبر میماندند. درواقع اینجا یادمان سالهای دفاع مقدس است. وقتی چندسال قبل متوجه شدم اینجا به تعمیرگاه تبدیل شده، افسوس خوردم که آن همه خاطره به دست فراموشی سپرده شده است.
معراج شهدا به اندازه خود مناطق جنگی ارزش و اعتبار دارد؛ اعتباری که میتواند به نسل امروز نشان دهد چه رشادتهایی برای وطن صورت گرفته است. این فضا با تغییر کاربری به مجموعهای فرهنگی، میتواند به دانشگاه انسانسازی تبدیل شود. معراج شهدا به اندازهای ارزش دارد که امروز در خیلی از شهرهای ایران مثل اصفهان و کرمان و یزد به موزهای از دوران هشتسال دفاع مقدس تبدیل شده است.
چرا نتوان در مشهد چنین کاری کرد؟ من بهعنوان کسی که هم برادرم و هم تعداد زیادی از همرزمانم همچون شهیدجعفری، محمدی، فرودی مسئول لشکر ۵ نصر، شهید شریفی مسئول تشکیلات یگان رزم و صدها تن دیگر را از این محل تشییع کردهام، آینده معراج را با همین بنا و دستنخورده و تغییرنیافته میخواهم.
چه خوب میشود اگر چندتن از شهدای گمنام را در همین محل به خاک بسپارند تا میعادگاه همیشگی برای تجدید با آرمانهای شهیدان باشد یا میتوان با اطلاعرسانی، عکسهایی را که خانوادههای شهدا از این مکان دارند، جمعآوری کرد و در موزهای به نمایش گذاشت. این مکان میتواند محل برگزاری برنامههای فرهنگی نیز باشد.
امروز به جز چندصد خانوادهای که در بحرآباد ساکن هستند و آنهایی که در جریان مستقیم تملک معراج شهدا بودند، کمتر کسی محمدجعفر عابدینی این پیرمرد هفتادوهشتساله را میشناسد؛ کسی که در سالهای جنگ بعد از بازگشت از حضور چندماههاش در جبهه، حاضر شد زمینش را به صورت اجارهای به سپاه واگذار کند تا محلی برای تشییع شهدا باشد.
او در همان سالهای ابتدایی جنگ از طریق یکی از دوستانش به نام رضاییبحرآبادی که از پاسداران سپاه بود، از نحوه انتقال و تشییع شهدای خراسان باخبر میشود و رضایی به او میگوید: مکان مشخصی برای تحویل شهدا به خانواده آنها نداریم.
به همین منظور بهطور موقت از سردخانه بیمارستان قائم (عج) و مسجد بنّاها استفاده میکنیم و ازآنجاکه در این بیمارستان، برخی پزشکان، خانواده شهدایی را که بر بالین فرزندشان گریهوزاری میکنند، به سخره میگیرند، بهدنبال مکانی در شأن و منزلت شهدا و خانوادههایشان هستیم که زمین شما بهترین مکان است.
عابدینی به مدت ۶ سال یعنی از ۲۰ اردیبهشت ۶۲ تا ۲۰ اردیبهشت ۶۸ زمین را به سپاه اجاره میدهد. حتی در این مدت خودش نیز در امور این محل کمکهایی میکرده و در مقابل اعتراض تعدادی از افراد نیز میایستاده است. همانکسی که امروز نیز راضی است تا این زمین بهعنوان معراج شهدا حفظ شود، البته با حفظ عادلانه حقوحقوق او.
معراج بعد از یکدهه کشوقوس، درحالیکه هنوز هم مالک ادعای نارضایتی میکند، بالاخره به صاحبان اصلی خود که مردم و خانواده شهدا هستند، بازگشت و برای بازگشایی مجدد آن مراسم زیارت عاشورایی نیز پنجشنبه هفته گذشته در آن برگزار شد.
مکانی که از نظر ظاهری وضعیت مناسبی ندارد و سیدابراهیم علیزاده، اعتبار تغییر کاربری آن و تبدیلش به یک مرکز فرهنگی را ۶۰۰ میلیون تومان اعلام کرده است؛ بودجهای که برای اجرای این مهم اختصاص یافته و طبق وعدههای اعلامشده از سوی متولیان، بهزودی فعالیت در آن برای بازگشت معراج شهدا به جایگاه تاریخیاش، آغاز خواهد شد.
* این گزارش چهارشنبه، ۳۰ اردیبهشت ۹۴ در شماره ۱۴۹ شهرآرامحله منطقه ۱۰ چاپ شده است