انگیزه شکلگیری مهدیه صاحبالزمان (عج) از زبان بانی آن
بارها پیشآمده وقتی پای صحبت بانیان و خیّران مراسم معنوی مینشینیم و آنها از شروع اقدام خداپسندانه خود میگویند، حس میکنیم دستی از غیب آنها را یاری رسانده. گویا همهچیز خیلی پیشتر از آنکه فکرش را بکنیم، دستبهدست هم میدهد تا در نقطهای از زمان، کاری به سرانجام برسد.
قصه پاگرفتن مهدیه صاحبالزمان (عج) هم از این قاعده و قانون معنوی بیرون نیست؛ برای همین است که جوادآقا، پسر خانواده خیّر جلالی، وقتی قرار است از شکلگیری مهدیه در ۱۷ سال پیش بگوید، به سالها پیش از آن و دوران نوجوانی خودش برمیگردد. او اولین جوششهای ارادت به امامزمان (عج) را در همان دوران حس کرده؛ وقتی سخنرانیهای مرحوم کافی را گوش میکرده.
همین عشق و ارادت سبب میشود تا خانواده او سالها بعد، طبقه همکف منزل را با نیت شادی روح پسر دیگرشان به مهدیه اختصاص دهند و در طول سال، اهالی محله، مراسم مذهبی خود را در این مکان برپا کنند. فخرالسادات طباطبایی و جواد جلالی، مادر و پسری هستند که از گذشته و حال این مکان معنوی و نقش آن در محله ولیعصر میگویند.
۱۷ ساله به فکر بنای مهدیه است
تمایل ندارد نام و نشانش در مصاحبه عنوان شود تا مبادا عجب و خودپسندی در او به وجود آید. ازسوی دیگر، ترویج فرهنگ مهدویت و تشیع موجب میشود تا او از ۱۷ سال گذشته و حتی پیشتر از آن بگوید و لب به سخن باز کند؛ از اینکه چه شد تصمیم گرفتند بخشی از منزل خود را با نام مهدیه صاحبالزمان (عج)، به مراسم مذهبی اختصاص دهند.
جوادآقا، پسر خانواده خیّر جلالی میگوید: «وقتی نوجوان بودم، بازار سخنرانیهای مرحوم کافی، خیلی داغ بود. این را همسنوسالان من و بزرگترهایمان خوب به یاد دارند. من هم مثل خیلیها از طرفداران پروپاقرص سخنرانیهای ایشان بودم.
یادم نمیرود که برای تمرکز بیشتر موقع درسخواندن، بهخصوص در شبهای امتحان، یکی از سخنرانیهای ایشان را میگذاشتم و گوش میکردم. به لطف خدا همیشه هم، جزو شاگردان برتر کلاس بودم. محتوای سخنرانیهای ایشان، ترویج فرهنگ شیعه و مهدویت است و من هم با گوشدادن به صحبتهای ایشان، به این مباحث علاقهمند شده بودم.»
از معنویت جلسات محله کم شده بود
کلام مرحوم کافی، عشق و علاقه به ائمه (ع) و امامزمان (عج)، دل جواد نوجوان را بهگونهای بیدار کرد که تاثیر آن تا چندسال بعد و دوران جوانی در او باقی ماند و سبب شد او همواره بهدنبال فرصت باشد تا به این ارادت و علاقه خود، جامه عمل بپوشاند.
خودش برای گفتن از این ماجرا به دوران جوانی و ۱۸ سال قبل برمیگردد؛ «آن سالها در منطقه قاسمآباد که هنوز نوپا بود و بهویژه بین اهالی اطراف چهارراه مخابرات، جلسههای هفتگی قرآن برپا شده و در این مراسم قرآن و دعا خوانده میشد. من بههمراه مادر و برادر و مرحوم پدرم معمولا در این جلسات شرکت میکردیم و این مراسم علاوهبر معنویتی که داشت، سبب آشنایی بیشتر اهالی محله و همسایهها با یکدیگر و صمیمیت بین آنها شده بود، اما مدتی که گذشت، بحث پذیراییها شدت گرفت و از معنویت این جلسات کم شد.
علاوهبراین بعضی همسایهها که توان مالی برای پذیرایی آنچنانی نداشتند، در معذوریت قرار گرفتند، به همین دلیل خانواده ما پیشنهاد داد تا در طبقه همکف خانه ما که آن را برای برادرم ساخته بودیم، این جلسه برگزار شود. اهالی محله هم استقبال کردند و از آن زمان به بعد، جلسات مذهبی محله در جایی که قرار بود مرحوم برادرم و زن و بچهاش زندگی کنند، برگزار شد.»
آن اتفاق تلخ
پای قصه مرحوم جلال، پسر دیگر خانواده که به میان میآید، فخرالسادات طباطبایی، مادر خانواده رشته کلام را به دست میگیرد؛ «جلال برای من، فرشتهای بود که دومی نداشت. ۱۷ سال پیش با زن و پسر خردسالش محمد، در سفر شمال تصادف و فوت کردند و غم نبود آنها با گذشت این همه سال، هنوز برایم تازه است.
جواد، این خانه را برای برادرش در طبقه همکف ساخته بود؛ چون محمد، پسر جلال دچار معلولیت بود. بعداز اینکه جلسات مذهبی محله به این مکان منتقل شد، تصمیم گرفتیم برای شادی روح پسرم و خانوادهاش، برای همیشه طبقه همکف را وقف مراسم مذهبی کنیم. آن زمان این مکان، فقط ۶۰ متر بود و بهمرور آن را بزرگتر کردیم و به ۱۲۰ متر رساندیم.»
از اقامه نماز جماعت استقبال کردیم
حالا بعداز گذشت این همه سال از دایرکردن مهدیه صاحب الزمان (عج)، جوادآقا از برکت و معنویت این کار و مکان میگوید: «نیتمان را از همان اول، خالص کردیم و به همین دلیل به خواست خدا و یاری امامزمان (عج)، تمام کارها بهخوبی پیش رفت و مراسم دینی و مذهبی محله، در این مکان رونق گرفت.
البته همان اوایل کار، به پیشنهاد خودم، چند مجلس عروسی هم در اینجا برگزار شد که، چون شأن مکان رعایت نشد، دیگر اجازه برگزاری مراسم عروسی را ندادیم.»
فخرالسادات طباطبایی در ادامه از برگزاری نماز جماعت، حرف به میان میآورد و میگوید: «سالهای اول، برپایی نماز جماعت در برنامه کاری مهدیه نبود، اما بعداز گذشت دوسال از ساخت مهدیه، روحانیای به نام آقای حسینی به درِ منزل مراجعه کرد و پیشنهاد داد در این مکان، نماز جماعت اقامه شود و حاضر شد خودش هم پیشنماز باشد. ما هم باتوجهبه کمبود مسجد در قاسمآباد، از این پیشنهاد استقبال کردیم و از آن زمان تاکنون، نماز جماعت مغرب و عشاء در اینجا برگزار میشود و هنگام نماز ظهر هم، درِ مهدیه برای نمازگزاران باز است.»
برنامهها را متنوع میکنیم
جواد جلالی از برگزاری مراسم مختلف مذهبی، از اعیاد گرفته تا مراسم سوگواری و شبهای قدر و محرم، برایمان حرف میزند؛ «در ایام سوگواری و شهادت ائمه (ع) بهویژه مناسبتهایی مثل تاسوعا و عاشورا و دهه فاطمیه، عزاداران محلی از مهدیه حرکت کرده و در کوچههای اطراف دور میزنند.»
کار خیرانه خانواده جلالی، علاوهبر برکتی که به محله داده، همبستگی و همدلی بین اهالی را بیشتر کرده است. در این میان، یکی از مهمترین برنامهها، برگزاری جشن نیمهشعبان است که هرسال در شب ولادت امامزمان (عج) برگزار میشود و شادی معنویت را برای اهالی محله به ارمغان میآورد.
این مراسم بهدلیل استقبال زیاد اهالی و اینکه امکان حضور این جمعیت در محل مهدیه وجود ندارد، با هماهنگی شهرداری، در فضایی باز در نزدیک مهدیه برگزار میشود. جوادآقا حرف اهمیتدادن به مراسم جشن را پیش میکشد و میگوید: «ما باید بهدنبال برگزاری جشن واقعی باشیم، نه شادیهای زودگذر؛ به همین دلیل سعیکردهایم درکنار مولودیخوانی، برنامههای دیگری را هم بگنجانیم.
مخاطب اصلی ما در جشن ولادت امامزمان (عج)، کودکان و نوجوانان هستند و ما میکوشیم فرهنگ مهدوی را درمیان آنان ترویج کنیم. سخنرانی طولانیمدت، معمولا مردم را خسته میکند و در حوصله آنان نیست. برای همین، ما همیشه سعی میکنیم درکنار آن، چندمسابقه هم اجرا کنیم؛ مسابقههایی که بهصورت غیرمستقیم، مطالب دینی را آموزش میدهد و به همین بهانه، به کودکان جایزه و هدیه میدهیم.»
همه در حد توان کمک میکنند
گرچه هر کاری، حتی انجام برنامههای دینی و مذهبی، دشواریهای خود را دارد، داشتن انگیزه و توکل به خدا و توسل به ائمه (ع)، این سختیها را برای خانواده جلالی آسان کرده است؛ به خصوص که اهالی محله نیز همیشه در انجام برنامههای مهدیه مشارکت میکنند و گوشهای از کار را میگیرند.
مشارکت همسایهها به اندازه توان آنهاست و جوادآقا همه آنها را ارزشمند میخواند؛ «مثلا بهمناسبت جشن نیمهشعبان، همسایهای گلدانهای خانهاش را برای تزیین و دکور آورد یا جوانهای محله، از چند روز قبل برای انجام کارهای جشن، اعلام آمادگی کردند. همیشه همه ما، دستبهدست هم میدهیم تا مراسم را به بهترین شکل برگزار کنیم و خدا را شکر نتیجه هم میدهد.»
همسایهآزاری، هرگز
کمتوجهی در چگونگی برگزاری مراسم مذهبی، گاهی باعث ایجاد مزاحمت برای ساکنان اطراف میشود؛ این موضوعی است که خانواده جلالی به آن دقت داشته و سعی میکنند باعث سلب آسایش مردم نشوند؛ «کسانی که برای خدا و اهل بیت (ع) کاری میکنند، باید خیلی مراقب باشند که برای دیگران دردسر و مزاحمت ایجاد نکنند. مثلا بالابودن صدای بلندگوی اماکن مذهبی میتواند باعث دینزدگی مردم شود و عامل این اتفاق نیز بانیان مراسم هستند. ما هم در ابتدا بهخاطر بلندبودن صدای بلندگو، با نارضایتی همسایهها مواجه بودیم، اما بعد تلاش کردیم آرامش آنان را نیز حفظ کنیم.»
تقاضای همکاری سازمانها برای وقف مهدیه
یکی از افتخارات مهدیه صاحبالزمان (عج) این است که مداحان مطرحی به آن پا گذاشتهاند؛ «وقتی پسرم به دنیا آمد، نذرم را ادا کردم. مراسمی را در مهدیه برپا از آقای مهدی اکبری دعوت کردم که ایشان هم پذیرفتند. همچنین حاجآقای اکبرزاده و اعضای مجمعالذاکرین، مدتی در این بنا مجلس داشتند. دعوت از این افراد، بهواسطه یکی از همسایهها انجام شد که با آنها آشنایی داشت و آنها بدون هیچ چشمداشتی پذیرفتند.»
خیر و برکت مهدیه، تاکنون برای خانواده جلالی و اهالی محله ولیعصر کم نبوده. درکنار این رضایت خاطر، از برخی مشکلات هم صحبت به میان میآید. آقاجواد میگوید: ما این مکان را وقف مراسم مذهبی کردیم و وقتی برای انجام کارهای وقف به شهرداری مراجعه کردم، گفتند بهخاطر رعایتنکردن مسائل ساختوساز، باید مبلغ زیادی بپردازیم؛ به خاطر همین از انجام کارهای وقف، صرفنظرکردم.
الان بخش بانوان مهدیه، سرویس بهداشتی ندارد و ما بهخاطر همین مسائل ساختوساز نمیتوانیم برای خانمها سرویس راهاندازی کنیم. این در حالی است که ما این کار را برای یک مکان عمومی و مذهبی قرار است انجام دهیم و از سازمانهای مرتبط درخواست داریم با ما همکاری کنند، اما تاکنون این اتفاق نیفتاده است.
در همین ۱۲۰متر مهدیه، میتوان دو واحد نقلی مسکونی یا یک واحد درستوحسابی ساخت و رهن و اجاره داد، اما ما این را نمیخواهیم. فقط قصد داریم اینجا بیهیچ دردسری وقف شود و چه خوب است که سازمانهای ذیربط همکاری کنند.
*این گزارش پنج شنبه، ۵ خرداد ۹۵ در شماره ۱۹۷ شهرآرامحله منطقه ۱۰ چاپ شده است.


