وقتی هنوز سر و کله خیابانها و پلها در بولوار وکیل آباد پیدا نشده بود، انبوه درختان چنار و ون در بولوار دلبری میکرد. آن روزها باغ وکیلآباد تنها تفرجگاه طبیعی مشهدیها محسوب میشد. بعد از یک هفته کار و خستگی بند و بساط آش و چای ذغالی ظهر جمعه زیر سایه درختان توت حسابی میچسبید. در عصرهای دلانگیز و پاییزی دیگر خبری از سایهسار درختان و آواز پرندگان نبود، اما خش خش برگهای چنار حسابی حال رهگذران را جا میآورد.
اگر چه باغ وکیلآباد هنوز هم پا برجاست و سایه درختان کهنسالش مأمنی برای استراحت و رفع استرس روزمرگیها، اما با روزهایی که بچهمشهدیها آخر هفته را در رودخانهاش آبتنی میکردند تفاوت بسیاری کرده است.
اینبار نمیخواهیم از ماجرای این باغ وسیع و واقفش حاج حسین ملک معروف بگوییم بلکه میخواهیم به همین درختان که سایهبخش باغ هستند و به آن جان بخشیدهاند بپردازیم. شاید بارها از کنار این درختان گذشته باشید و ندانید که برخی از این درختان خاصترینها و کهنسالترینها هستند. در این گزارش همراه رضا داوطلب، مدیر باغ وکیلآباد، شدیم تا تجربه حدود10سالهاش از مدیریت این باغ زیبا را برایمان بگوید.
از ورودی که میگذریم و از چندین پله پایین میآییم آنجاست که باغ افسونگریاش را به رخ میکشد. آنچه هر بیننده را محسور خودش میکند انبوه درختان بلند بالاست که تا خورشید بالا رفتهاند. آنقدر این صحنهها چشمنوازند که نمیتوان یک لحظه هم از آن چشم برداشت. باغ وکیلآباد یک باغ سرسبز متعلق به مردم است از آن پارکهایی که خانوادهها روزهای تعطیلشان را با سبدهای غذا در آنها میگذارنند. بله اینجا یک باغ مصفای تمام عیار است.
به همراه داوطلب، مدیر مجموعه، راهی باغ میشویم؛ مسیر سراشیبی را که کف آن سنگ فرش شده است طی میکنیم. از میان درختان مسیرهایی به این سو و آن سو کشیده شده و نیمکتهایی که برای خستگی در هر گوشه و کنار این باغ تعبیه شده است تا رهگذران در سایه درختان دقیقهای را نفس تازه کنند. در نگاه اول که چشم میچرخانیم کاجها را میبینیم، ون یا زبانگنجشک و البته چنارها. اما داوطلب درختانی را به ما نشان میدهد که تعدادشان در باغ بسیار محدود است و برخی از آنها مخصوص این باغ کاشته و تکثیر شدهاند. او میگوید:«درخت عنبر سائل از آن درختانی است که ظرف چند سال گذشته در باغ کاشته شده است. این درخت بسیار زیباست و با آب وهوا و اقلیم مشهد توانسته خودش را وفق بدهد.»
به گفته داوطلب این درختان، درختان بومی آمریکای شمالی هستند که در چند سال اخیر دو گونه آن وارد ایران شده است. حالا که پاییز شده این درخت به رنگهای قرمز، نارنجی و ارغوانی در میآید و زیباییاش دوصد چندان میشود.
«باران طلایی» این اسم آنقدر زیباست که آدم را تا اوج رؤیا میبرد، کنار درخت میایستیم و لحظهای چشم از این درخت باشکوه برنمیداریم. این درخت هم جزو درختان خاص این باغ است و داوطلب در وصف این درخت میگوید: «باران طلایی یک درخت زینتی بسیار زیبا و محبوب است که برگها، گلها و میوههای بسیار زیبایی دارد و از این درخت برای تزیین باغچهها، فضای سبز، پارکها و ... استفاده میشود که ما هم نمونهای از آن را در باغ کاشتهایم و حالا چند نمونه از آن را داریم.»
داوطلب ادامه میدهد که درخت باران طلایی یک درخت مقاوم است و میتواند گرما را تحمل کند، همچنین توانایی رشد در خاکهای فقیر را دارد. این درخت گلهای زرد رنگ بسیار زیبایی در اواخر بهار تا اوایل تابستان تولید میکند و برگهایی شبیه پر دارد. درخت باران طلایی در پاییز میوههایی دارد که درون این میوهها پر از دانه است.
هر چه جلوتر میرویم زیباییهای باغ چشمنوازتر میشود. چشممان به دنبال درختان خاص است که مدیر باغ یکی دیگر از آنها را به ما معرفی میکند. درخت بعدی که داوطلب برایمان توصیفش میکند ژینکوست که در کنار یکی از باغچهها خودنمایی میکند. آنطور که داوطلب میگوید قدمت زیاد ژینکو او را منحصر به فرد کرده است. بنا به ادعای داوطلب این درخت در علم گیاهشناسی نیز بسیار درخور توجه است و گیاهشناسان از آن به عنوان فسیل زنده یاد میکنند. داوطلب توضیح میدهد: «ژینکو درخت بومی کشورهای شرق آسیاست، اما بعد از اینکه به ایران و سپس به مشهد رسید با اقلیم آب و هوایی ما هم خود را تطابق داده است. این درخت زینتی محسوب میشود اما دارای مصارف گوناگونی در طب سنتی است؛ از این رو اهمیت خاصی در علم گیاهشناسی دارد.»
تا دلتان بخواهد در باغ وکیلآباد درخت چنار فراوان است؛ در هر گوشه و کناری سر برآوردهاند. هر چند چنارها گونه متفاوتی نیستند اما جزو قدیمیترین درختان این باغ محسوب میشوند. علاوه بر این درختان زیبای توت یا شاه توت نیز از درختان قدیمی در این باغ به شمار میروند. به کنار قنات که میرسیم داوطلب درخت شاهتوت کهنسالی را نشانمان میدهد و میگوید: «این درخت یکی از قدیمیترین و خاصترین درختان این باغ است که شاید بیشتر از صد سال عمر داشته باشد.» اما کم نیستند درختانی در این باغ که چنین قدمتی دارند. داوطلب میگوید: «درختان توت این باغ نیز قدمت زیادی دارند.»
زالزاک، بادام و گردو هم هر چند تعدادشان به پای چنارهای قدیمی این باغ کهنسال نمیرسد، اما از جمله درختان این باغ هستند که اگر در فصل باردهی آنها را ببینید میوههای خوش آب و رنگشان هوش از سرتان میبرد. با وجود اینکه نگهبانان باغ مراقب هستند که به این درختان کمترین آسیب برسد، اما در فصل میوه گاهی آدمهای کممحبتی پیدا میشوند که برای میلکردن میوهها یادشان میرود که برخی از این درختان کهنسال چه قدمت و ارزشی دارند و باید بیشتر مراقبشان بود.
ذوق و خلاقیت که در کنار هم قرار بگیرد کاری میکند کارستان. نمونهاش درختان خشک باغ. شاید با خودتان بگویید درختهای خشکیده چه کارایی دارند؟ مگر غیر از این است که باید آنها را قطع کرد و به جایشان درخت دیگری کاشت؟ داوطلب اما نظر دیگری دارد و در این زمینه توضیح میدهد: «5درختی که خشک شده بودند با کمک هنرمند خوشذوق معرقکار تبدیل به تندیسهایی زیبا کردیم.»
تندیس کاوه آهنگر، هفت سین ایرانی، خلیج فارس، آهو، رستم و سهراب و کتابخانه مجموعههای چوبی معرق این باغ هستند. این درختان آن زمان که درخت سبزی بودند سرسبزیشان به این باغ جلوه میداد و حالا که خشک شدهاند هم با تبدیل شدن به این معرقها باز هم زیبایی منحصر به فردی دارند.
آنقدر زیبایی این باغ زیاد است که ما را به رفتن و دیدن بیشتر و بیشتر ترغیب میکند. در گوشهای از باغ گیاهان مختلفی کاشته شده است. علاقهمندان به گیاهان در این قسمت از باغ هم کم نیستند و در حال گرفتن عکسهای خویشانداز از خودشان با این گیاهان هستند. داوطلب میگوید: «مورد، مریم گلی، انواع سدومها، یال اسبی، آکوبا، ناندینا، شبدر، تاجالملوک، پاپیتال یا همان عشقه، لیزوماکیا، بربریس، پنج انگشتی و... از جمله گیاهانی است که در این باغ کاشته شدهاند.»
این گیاهان بازدیدکنندگانی از جمله دانشجویان گیاهشناسی و داروشناسی دارد. همانطور که با مدیر باغ در حال بازدید هستیم بانوان بسیاری در کنار این گیاهان به تماشا ایستادهاند؛ گاهی هم برای گرفتن یک عکس به وسط چمنها میروند که اینکارشان از نگاه تیزبین نگهبانها پنهان نمیماند.
نکته بسیار مهم درباره باغ این است که از زمان مدیریت داوطلب تلاش شده تا استفاده کمتری از کودها و سموم شیمیایی برای از بین بردن آفتها شود. البته به گفته خودش برای رفع آفتها از سمهایی استفاده میکنند که پایه گیاهی دارند و این سبب شده تا از دو سال گذشته این باغ لقب «بوستان سبز» را از آن خود کند. این ایده علاوه بر اینکه به گیاهان و زمین کمتر آسیب میرساند سبب شده تا پرندگان بیشتری جذب این باغ شوند. او میگوید: «اگر دانهای از درخت که پرندگان استفاده میکنند سمی باشد و بیمار شوند کمتر به این باغ میآیند، اما استفاده حداقلی از سمها سبب شده تا خوراک سالم در اختیار پرندگان قرار بگیرد و بیشتر در این باغ زاد و ولد کنند.»
قدم که میزنیم صدای رودخانه و آبهای روان قنات، گوش را نوازش میدهد. هر چند هنوز رودخانه فصلی خروشان نشده، اما صدایش گوش را مینوازد. رودخانه در این باغ مثل رگی حیاتی است و در فصلهای پربارش آنقدر پر آب است که صحنههای جذابی را خلق میکند. رودخانه اما در پاییز و در غوغای رنگ و جادوی درختها به مراتب زیباتر و دل انگیزتر میشود. بهویژه زمانی که آفتاب به هر زحمتی شده از میان درختان فرود میآید و خودش را به رودخانه میرساند.
با این حال رودخانه فصلی است و آب این بوستان وسیع با قناتی تأمین میشود که قدمت زیادی دارد. روی این رودخانه پلهایی نیز برای زیبایی بیشتر تعبیه شده؛ البته یک پل قدیمی و تاریخی هم در محدوده بوستان قرار دارد که در بین مردم مشهد به نام «سه پلی»شهرت دارد که همان پل وکیلآباد ساخته شده در دهه30 است.
در طول بازدیدمان دیدن پرندگانی که به قصد خوردن آب یا دانه پایین میآیند بسیار لذتبخش است. از نگاه ما که سررشتهای در پرندهشناسی نداریم و اسمشان را نمیدانیم همه آنها پرندگانی زیبا هستند. داوطلب میگوید که بیش از 30گونه پرنده دائمی و مهاجر در این باغ لانه دارند. او میگوید: « همانطور که اشاره کردم استفاده کمتر کودها و سموم شیمیایی سبب شده تا این پرندگان بیشتر در این باغ باشند.»
البته که این مورد بسیار اهمیت دارد، اما آماده کردن مأمن امن برای آنها و فراوانی دانه برای پرندگان هم سبب شده تا آنها در این باغ به راحتی پرواز کنند و لانه بسازند. زیبایی این منظره زمانی زیادتر میشود که روی برخی درختان لانهای نیز رخ نمایی میکند. به گفته داوطلب در این باغ بیش از 150لانه برای پرندگان ساخته شده است که هر روز با توجه به استقبال از آنها به تعداد این لانهها اضافه میشود.
به تازگی دو لانه مخصوص برای دو نوع طوطی خاص در باغ ساخته شده است. در حال صحبت کردن هستیم که داوطلب درخت بلندی را نشان میدهد که بهتازگی لانه طوطیها بر آن نصب شده و از شانس خوب ما طوطی در حال خارج شدن از لانه است. داوطلب خبر از این میدهد که قرار است این لانهها که مورد استقبال طوطیها قرار گرفته به زودی با تعداد بیشتری در باغ جانمایی شوند. طوطیهای باغ دو گونه هستند؛ طوطی ملنگو و شاهطوطیها. طوطی ملنگو طرفداران بسیاری دارد و از لحاظ جثه و اندازه کمی کوچکتر از شاهطوطی است و برخلاف شاه طوطی، لکه سرخ روی لبه بال ندارد. این طوطی از شاه طوطی کوچکتر است. شاه طوطیها زیستگاه اصلیشان از پاکستان تا ویتنام است، اما برخی از این طوطیهای از قفس گریخته در کشور ما هم ساکن شدهاند. داوطلب برایمان توضیح میدهد: «برای اینکه جذب بیشتری از پرندگان را داشته باشیم مطالعه کردیم و متوجه شدیم که پرندگانی مانند طوطیها از دانههای خوراکی قرمز رنگ خوششان میآید به همین دلیل کاشت ناندینا را در باغ شروع کردیم.»
طوطیها فارغ از اینکه آسیبی ببینند یا دامی برایشان باشد در باغ پرواز میکنند و هر روز تعدادشان بیشتر میشود.
کلاغ، زاغ، گنجشک، یاکریم، دمجنبانک، سینهزرد و خاکستری از پرندگانی هستند که در باغ بهوفور دیده میشوند و به نوعی بیشتر از سایر پرندگان در باغ به چشم میآیند. اما برخی پرندگان باغ آوازخوان هستند مانند، چرخ ریسک، سهره سینه سرخ، سهره کرمانی یا طلایی، سهره سبز، بلبل خمسه(سهره جنگلی)، بلبل هزار دستان، بلبل خرما که صدایشان در باغ یک لحظه هم قطع نمیشود. او از حضور پرندهای به نام «پری شاهرخ» در باغ خبر میدهد که از دو سال قبل به اینجا مهاجرت کرده و ماندگار شده است. داوطلب میگوید: « این پرنده لانهسازی بر روی درختان کهنسال را بسیار دوست دارد و به دلیل اینکه این باغ درختان کهنسال زیادی دارد باغ وکیلآباد را برای زیستگاه خود انتخاب کرده است.»
در طول بازدیدمان اگر چه طوطیها را به زحمت میدیدیم، اما میناها هر جای باغ که چشم میچرخاندیم بودند. برای آب خوردن و دانه خوردن بدون هیچ ترسی از روی شاخه پایین میآمدند. آنچه سبب شده تا پرندگانی همچون مینا، توکا، سهره، بلبل، گلبهسر، بوف، زاغگردن بور، چرخریسک و... در این باغ زاد و ولد کنند رودخانه فصلی و نوع درختان، گونه و ارتفاعشان است. داوطلب میگوید: « باتوجه به تجمع این پرندگان حدود150 لانه را در قسمتهای مختلف باغ ساختهایم.»
میناها علاوه بر تغذیه از دانههایی که از درختان و گیاهان به دست میآورند و از حشرههای باغ هم برای تغذیهشان استفاده میکنند.
گونههای خاصی از پرندگان کمیاب هستند که برای دیدنشان باید کنجکاوانه بین شاخههای سر به فلک کشیده باغ را یکی به یکی نگاه کرد. گاهی صدای آوازشان را میشنوید و اگر خوششانس باشید در حالی که سعی میکنند لابهلای شاخههای سرسبز سروهای شیراز و کاجهای تهران پنهان باشند آنها را میبینید. برخی پرندههای خاص مهاجر هستند و در فصلهای خاصی مهمان این باغ میشوند و بعد هم به راهشان ادامه میدهند. این باغ هر ساله منتظر آمدن حواصیل، آنقوت و... است. چندی قبل چند جوجه پرنده دلیجه در باغ توسط نگهبانان پیدا میشوند، که این دو نگهبان به مدت 40روز از آنها نگهداری میکنند و سپس آنها را در محیط رها میکنند.