ساعت از ۱۱ شب گذشته بود که تلفن همراهش به صدا درآمد. شماره ناشناس بود. مرد پشت خط که خودش را معرفی کرد، فهمید با رئیس فدراسیون بدمینتون صحبت میکند. خبری را میشنید که چندین سال برایش تلاش کرده بود؛ «طبق نظر مربیان بهعنوان نفر دوم برای اعزام به مسابقات جهانی انتخاب شدهای و باید مدارک خود را ظرف یک هفته تحویل دهی.» از خوشحالی روی زمین بند نمیشد، اما یکدفعه یادش آمد «ای وای! گذرنامه ندارد.»
فردا صبح اول وقت به اداره گذرنامه مراجعه کرد و فهمید دو هفته طول میکشد تا گذرنامه به دستش برسد. ناامید و مأیوس بود تا اینکه به توصیه یکی از بازیکنان بدمینتون، نامهای نوشت با این مضمون که بازیکن تیم ملی است و نیاز فوری به گذرنامه دارد. نامه کارساز شد و دوروزه گذرنامه را دریافت کرد.
امیرحسین تقدیریان، ساکن محله امامرضا (ع)، یکی از آن دهههشتادیهایی است که برای هدفش ۱۰ سال تلاش کرده تا اینکه بالاخره توانسته امسال در مسابقات جهانی بدمینتون استرالیا، مقام سوم بازیهای تکنفره و مقام دوم بازی گروهی را کسب کند.
همهچیز برای امیرحسین از تماشای بازی بدمینتون از تلویزیون شروع شد. یکی از بازیکنان آنقدر خوب توپ را مهار میکرد که ناخودآگاه طرفدارش شده بود و دلش میخواست او ببرد. هیجان بازی بسیار زیاد بود و در آخر با دو امتیاز اختلاف، به پایان رسید.
همانجا تصمیم گرفت که بازی بدمینتون را یاد بگیرد؛ «پدر و مادرم از تصمیمی که گرفته بودم، استقبال کردند. تصورم این بود که ورزش آسانی است و بهراحتی میتوانم با راکت کار کنم، اما همان جلسه اول فهمیدم از این خبرها نیست!»
یادگیری مهار توپ و ضربهزدن در جلسات اول برای امیرحسین سخت بود، آنقدرکه کمکم داشت او را از علاقهاش دور میکرد؛ «تازه یاد گرفته بودم بازی بدمینتون چیست که مسابقات آموزشوپرورش ناحیه ۲ برگزار شد. به توصیه مربیام در این مسابقه شرکت کردم تا خودم را محک بزنم.»
اولینباری بود که در مسابقه شرکت میکرد. جو سالن و بازیها هیجانانگیز بود. هر بازی حدود چهلپنجاهنفر تماشاگر داشت. تماشاگرانی که خودشان بازیکن مسابقه بودند و بازیها را آنالیز میکردند؛ «هیچگونه آشنایی با مسابقات نداشتم و با اینکه مربیام گفته بود خودم را درمیان بازیکنان دیگر بسنجم، هدفم از همان اول برد بود.»
امیرحسین همه بازیهای خود را برد. اما چون امتیازها گروهی محاسبه میشد، با امتیازهای چهار نفر دیگری که از مدرسه او شرکت کرده بودند، جایگاه سوم را کسب کردند. هم خوشحال بود و هم ناراحت تا اینکه مربی تیم استان که با چشمان کنجکاوش همه بازیهای او را دیده بود، به سراغش آمد: «چند سؤال ساده مانند اینکه از کی بدمینتون بازی میکنی، مربیات کیست، پرسید و سپس دعوتم کرد که در مسابقات استان بازی کنم.»
تا مسابقات استان فاصله زمانی چندانی نبود و با اینکه تمرینات فشرده و سخت بود، امیرحسین نتوانست نتیجه مطلوب را کسب کند و از مسابقات کشوری بازماند؛ «تازه فهمیدم که مسابقات کشوری و جهانی هم وجود دارد و میتوانم با تمرین و یادگیری تکنیکهای مختلف در این مسابقات شرکت کنم و مقام بیاورم.»
ورزش حرفهای برای او از سال۹۵ شروع شد. اگر در گذشته، سه جلسه در هفته و برای سرگرمی تمرین میکرد، حالا هر روز سر تمرین حاضر میشد و با ورزشهای بدنسازی و آمادگی جسمانی تلاش میکرد بدنش را آماده نگه دارد. سال۹۸ پیروز میدان مسابقه استان شد و به مسابقات کشوری راه یافت. بهدلیل سطح بالای مسابقات او نتوانست مقام کشوری را کسب کند.
امیرحسین دلسرد نشد. دوباره عزمش را جزم کرد از تفریحش زد و خودش را مشغول درس و تمرین کرد و یک سال بعد در مسابقات کشوری با تجربه بیشتر حاضر شد، «مسابقه برای رده سنی ۱۸ تا ۲۲ سال برگزار میشد و من چندماهی تا هجدهسالگی فاصله داشتم. جوانترین بازیکن آن سال بودم. وقتی بازیکنی را شکست میدادم، مربیان آنها اعتراض میکردند که نباید به من اجازه بازی داده میشد، چون سن کمتری دارم، اما ناظر فدراسیون میگفت هیچ مشکلی ندارد که چند ماهی کوچکترم.»
او بعد از ششبازی نفسگیر راهی فینال شد؛ «در همه سالهایی که بدمینتون بازی میکردم، چه دربرابر حریف تمرینی و چه در مسابقه همیشه خونسرد بودم، اما برای این بازی از استرس زیاد، کف دستانم عرق کرده بود.»
قبل از اینکه امیرحسین مقابل حریف ظاهر شود، زحماتی که در این چند سال کشیده بود، همانند یک فیلم سینمایی از جلو چشمانش رد شد، سپس با قدرت برای فینال به زمین مسابقه رفت؛ «بازی را که بردم، از خستگی روی زمین پهن شدم. نای بلند شدم نداشتم، اما خوشحالی را با بندبند وجودم احساس میکردم.»
تلاشهایش نتیجه داد و او برای اردوی تیم ملی دعوت شد؛ «هشت اردو برگزار شد و در هر اردو یک یا دو نفر حذف شدند. در اردوی آخر که در اهواز برگزار شد، دو نفر ماندیم. با اینکه انتظار داشتم هر دو نفرمان برای مسابقات اعزام شویم، گفته شد که بودجه کم است و تنها یک نفر به مسابقات جهانی۲۰۲۳ استرالیا میرود.»
بهار امسال به مشهد که برمیگشت، ناراحت بود، اما دلیلی نمیدید که بهخاطر ناراحتیاش بدمینتون را کنار بگذارد. دوسه هفته گذشت. رئیس فدراسیون با امیرحسین تماس گرفت و خبر از فراهمشدن شرایط اعزام او داد. گذرنامهاش را که گرفت، برای اردوی پیوسته به مسابقات جهانی به تهران رفت، سپس به استرالیا اعزام شد. او در قرعهکشی بازی دونفره با تیمهای ایتالیا، انگلیس، هند و استرالیا همگروه شد و مقام دوم را کسب کرد. در مسابقات تکنفره هم به مدال برنز دست یافت.
امیرحسین که بیشتر عمرش را با بدمینتون زندگی کرده است، میخواهد در آینده مدالهای رنگارنگی را در کارنامه ورزشی خود ثبت کند. او برای این کار نیازمند حمایت مسئولان است؛ «این رشته ورزشی هزینههای زیادی دارد؛ بهعنوان مثال از توپهای پر که در مسابقات کشوری و جهانی از آنها استفاده میشود، بهدلیل قیمت زیادی که دارد در تمرینها نمیتوان استفاده کرد و به ناچار از توپ پلاستیکی استفاده میکنیم.»
امیرحسین از زمانیکه از مسابقات استرالیا بازگشته، تمام فکر و ذهنش را برای مسابقات ۲۰۲۵ آلمان متمرکز کرده است. میخواهد اینبار مدال طلای جهانی را به گردن بیاویزد.