«ما برای آسان کردن مسیر ازدواج پا در میدان گذاشتیم.» این نقل قول همه کسانی است که در محله راهآهن برای شیرین کردن زندگی به کام جوانان آستین بالا زدهاند، آنهایی که بیهیچ چشمداشتی، وقت میگذارند تا دست خانوادههایی را بگیرند که از مسیر سخت و طولانی این راه هراس دارند. تجربه چندساله فعالیت آنها نشان داده است مشکلات زیادی را از پیش پای جوانان برداشتهاند.
ستاد ازدواج آسان محله راهآهن که به مناسبت سالروز ازدواج حضرت علی(ع) و فاطمه(س) روایت شکلگیری و فعالیتشان را میخوانید، هم از ظرفیتهای محلی برای پیشبرد کارها استفاده میکنند هم از ظرفیتهای دیگر مجموعههای شهر. به قول خودشان، کارگروه تشریفات دارند و با ظرفیتهایی در حوزه ازدواج در ارتباط هستند: شیرینیفروشی، گلفروشی، طلافروشی، پارچهفروشی، لوازم خانگی و ... . این گروه دست دخترها و پسرهای زیادی را به هم داده و آنها را با اشتیاق تا خانه بخت همراهی کرده است.
روی تخت بیمارستان دراز کشیده و چشمانش به در گره خورده است. دختر خوشسرزبان نقشی در تقدیری که برایش رقم خورده نداشته است. او در خانوادهای فرهیخته متولد و بزرگ شده است. پدر و مادرش فعال رسانهای هستند اما زمانه سنگ بزرگی سر راه زندگیشان میاندازد و از جایی به بعد، چرخ زندگیشان قفل میشود. جابهجایی و اسبابکشی خانواده از تهران به مشهد زندگیشان را به چالش سختی میاندازد. دنیا کمکم روی سختش را به آنها نشان میدهد. همان موقع برادرش هم با خودرو تصادف میکند و به جرم قتل عمد به زندان میافتد. همه اینها روح و روان او را آشفته میکند و کارش را به بستری شدن در بیمارستان حجازی میکشاند. چشمهایش را به در دوخته است، مأیوس و آرام. سه سال است اوضاع همین است.
چند نفر تدارک ازدواج را برایش میبینند، ازدواج با پسری در بیمارستان که او هم بیماری اعتیاد داشته و حالا مدتی است پاک شده است. ستاد ازدواج آسان برای رساندن این دو نفر به هم دستبهکار میشود. زندگی جدید دخترخانم با توسل به حضرت فاطمه زهرا(س) شروع میشود. حالا ساکن کاشان هستند. آن پسر شغلی خوبی دارد و دختر جلد سوم کتابش را مینویسد. زندگی آنها را یک فرزند شیرین میکند. اینها حاصل کار ستاد ازدواج آسان محله راهآهن است.
سال 94 طرحی از سوی شهرداری مرکز ابلاغ میشود تا ستاد ازدواج آسان در همه محلهها شکل بگیرد. این فرایند در همه محلهها انجام میشود اما محله راهآهن این طرح را با قوت ادامه میدهد.
حمیده پایرنج متولد 58 است، مسئول ستاد ازدواج آسان در این محله. او به همراه چند نفر دیگر از اعضای شورای اجتماعی محله راهآهن، افراد فعال و علاقهمند در بحث واسطهگری ازدواج را شناسایی میکند. میگوید: «جلسه هماندیشی میان افرادی شکل گرفت که پیش از آن به صورت جزیرهای در محله کار میکردند. در آن جلسه متوجه شدیم افراد بیشتر در زمینه تهیه جهیزیه برای قشر آسیبپذیر کار انجام میدهند. ما اعتقاد داریم ازدواج آسان فقط نیاز قشر آسیبپذیر نیست. بنابراین طرح را چکشکاری کردیم تا شامل همه افراد بشود.»
از سال 94 ده کارگروه تخصصی برای این کار تعریف شد تا بتوانند با قوت در این حوزه کار کنند و نواقص را برطرف سازند. خانم پایرنج آغاز فعالیتها را اینطور شرح میدهد: «تشکیل کارگروهها تقریبا شش ماه به طول انجامید. ما برای اینکه کار را شروع کنیم، از زمان پیشنهاد طرح تا زمان اجرا که در خرداد سال 95 و مصادف با نیمه شعبان بود، 9 ماه زمان داشتیم. خیلیها در این کار مشارکت کردند. شورای اجتماعی محلات، پایگاه بسیج برای جفتوجور کردن جهیزیه، افراد جلسهای دعای عصر خیبر، بخش فرهنگی شهرداری و ... .»
قدم اول از آستین بالا زدن و واسطهگری شروع شد. آنها گام اول را در محله خودشان برداشتند و اطلاعاتی را از دخترها و پسرهایی که در سن ازدواج بودند جمعآوری کردند: دختران بزرگتر از هفده سال و پسرانی که آمادگی و تمایل برای شروع زندگی مشترک داشتند.
پایرنج تعریف میکند: «از دوستانی که علاقهمند به کار کردن در این حوزه بودند خواستیم که آمار دخترها و پسرهای در آستانه ازدواج در سطح منطقه را استخراج کنند. در محله راهآهن، سه راوی ازدواج داشتیم که تجربه پانزده تا بیست سال واسطهگری داشتند و در بحث شناسایی جوانها و معرفی آنها به یکدیگر موفق عمل کرده بودند. آنها در مرکز ازدواج آسان محله راهآهن بیش از 4 هزار دختر و پسر را برای ازدواج به یکدیگر معرفی کردهاند که تعداد زیادی از آنها تشکیل زندگی دادهاند.»
سه شرط شکلگیری این مرکز این بود که ازدواجها آسان، پایدار و بههنگام باشد. حرفهای خانم پایرنج درباره سه قانونی که برای مرکز گذاشتهاند خواندنی است. «برای ما خیلی اهمیت داشت این ازدواجها موفق و پایدار باشد. از همان سال 94 کارگروهی را با عنوان مشاوره تشکیل دادیم که مشاورههای قبل ازدواج، حین ازدواج و پس از ازدواج را انجام میدادند. علاوه بر این، کارگاههای آموزشی برای دخترها و پسرهای در آستانه ازدواج گذاشتیم و به فکر راههای مناسب برای تداوم زندگی مشترک بودیم.»
بحث مشاوره این مرکز مختص خانوادههای تحت پوشش نیست. همه زوجها میتوانند از خدمات مشاوره ستاد ازدواج آسان استفاده کنند. خیلیها هم تأثیر آن را در زندگیشان دیدهاند. خانم پایرنج میگوید: «معمولا کم اتفاق میافتد چالش جدی بخورد برای اینکه حواسمان هست و در طول سال مشاورههای فردی و جلسههای عمومی برگزار میکنیم. جدا از این، مواردی پیش میآید که نمیگذاریم کار به جاهای باریک بکشد. مثلا تجربه زوجی را داشتیم که بیست سال زندگی مشترک داشتند و به این نتیجه رسیده بودند که طلاق بگیرند. تا مراحل آخر هم پیش رفتند اما با مشاوره، به زندگی برگشتند. از این موارد زیاد بوده است.»
مهریههای سنگین خوشبختی نمیآورد و با رویکرد دینی ما نمیخواند. ازدواجی که با گناه شروع شود، خیر و برکتی در آن نیست. شیرینی زندگی به این است که زوجها به آوردن فرزند از همان سال ابتدایی زندگی تشویق شوند. پایرنج صحبتهایش را با موضوع طرحهای تشویقی برای این سه مورد ادامه میدهد: «ما برای حل مشکل مهریههای سنگین طرح تشویقی گذاشتیم و خانوادههایی را که مهریههایشان را بر حسب آموزههای دینی با چهار سکه و کمتر شروع میکنند و همچنین زوجهایی را که مراسم عروسیشان مجالسی بدون گناه بوده است و علاوه بر این زوجهایی که در سال اول زندگی مشترک صاحب فرزند شدهاند شناسایی کردیم. کارگروهی هم برای مشمولان طرح تشویقی تشکیل دادیم. زوجهایی که این سه مؤلفه را داشتند تقدیر ویژه میشدند و زوجهایی که دارای دو مؤلفه اول بودند که تعدادشان هم کم نبود، تقدیر میشدند.»
در گام اول، به همه دوستان و آشنایان سپرده بودند زوجهایی را که این شرایط را دارند به ستاد معرفی کنند. خانم پایرنج از نتیجه کار رضایت دارد و تجربه اولین برنامهای را که دراینباره برگزار شد فراموش نمیکند. «اولین مراسم ویژه زوجها بهمن سال 95 در نمایشگاه «مشهد دوستداشتنی» برگزار شد. در جشن ستودهها از چهارده زوج تقدیر شد که بین آنها از همه طیف بودند: مهندس، دکتر، طلبه، خانهدار و ... . برای انگیزه دادن به دیگر زوجها این مراسم به بهانههای مختلف برگزار میشود و آخرین بار از زوجها در میلاد امام حسن مجتبی(ع) تقدیر شد. تاکنون 72 زوج با دارا بودن دو شرط اول و برخیها هم با داشتن سه شرط، مشمول طرح تشویقی شدهاند.»
جفت و جور کردن جهیزیه برای اقشار آسیبپذیر هم بخشی از کار آنهاست. پایرنج تعریف میکند: «گاهی زوجی به ستاد مراجعه میکنند که دو سه سال در عقد هستند اما پولی برای تهیه جهیزیه ندارند. بچههای مجموعه کار میدانی را شروع میکنند. صحت حرفهایشان را میسنجند، البته با حفظ کامل آبرو. به این اصل خیلی اعتقاد داریم که آبروی عروسخانم حفظ شود. تاکنون 220 سرویس جهیزیه کامل به زوجهای نیازمند دادهایم. البته دادن جهیزیه شرط دارد و آن شرکت در 10 جلسه مشاوره است. ما خانوادهها را همینطور رها نمیکنیم. تهیه سیسمونی از دیگر فعالیتهای کارگروههاست و تا الان 198 سیسمونی برای خانوادههای تحت پوشش تهیه کردهایم.»
ستاد ازدواج آسان به همه جوانب فکر کرده است، حتی تهیه لباس. به همین علت، کارگروه مزون آفتاب هم راه افتاد. پایرنج تعریف میکند: «وقتی برای یک دیگ نذری امام حسین(ع) هر کسی کمکی میکند و گوشهای از کار را میگیرد، چرا برای ازدواج یک زوج که اتفاقی به این مهمی است کاری نکنیم که همه چیز آسان باشد؟»
او ادامه میدهد: «خانوادههایی هستند که کمدهایشان پر است از لباسهایی که اصلا استفاده نمیشود و خاک میخورد. گفتیم کاری کنیم که هم از اسراف جلوگیری شود، هم تجملگرایی کم. برخی از نیکوکاران لباسهایی را به ستاد اهدا میکنند. آنها را شستوشو میدهیم و مرتب میکنیم تا آنهایی که نیاز دارند بتوانند به جای اینکه برای عروسی یا مهمانی لباس بخرند، آن را با مبلغ کم کرایه کنند. مبلغ کرایه را هم برای صندوق قرضالحسنه میگذاریم. خوشبختانه از این طرح هم استقبال شد و همان سال اول و در فراخوان که زدیم چهل لباس عروس دستمان رسید.»
کارگروه هنری و کارآفرینی «سبیکه» هم مربوط به فعالیت ستاد ازدواج آسان است. خانم پایرنج قبل از هر جریانی توضیح میدهد «سبیکه» یعنی «تکه جواهر» که نام همسر حضرت امام رضا(ع) بوده است. بعد با اشتیاق از کلاسهای هنری و ثمره آنها یاد میکند: «ما برای این کارگروه کلاسهایی مانند چرمدوزی، نقاشی، کارهای دستی، خیاطی، سرمهدوزی، تکهدوزی، کوسندوزی، چادردوزی و مهیا کردیم. رایزنیهایی با بازار کار داشتیم که پس از آموزش بتوانند به بازار کار وارد شوند. کلاسهای آموزشی ما با ارزانترین قیمتها هستند ولی برای کسانی که توان مالی ندارند، رایگاناند. در این کارگروهها مربیان متخصص و حرفهای میآوریم.
ما با گلهای متبرک بالای ضریح امام رضا(ع) کارهای «رزین» ارزشمندی انجام میدهیم. همچنین کلاسی داریم که بچهها با پارچههای دورریختنی کارهای هنری شکیلی ارائه میدهند. از درآمد کلاس، 50 درصد به مربی میدهیم و 50 درصد را برای مجموعه استفاده میکنیم. 10 درصد کارهایی که در نمایشگاهها به فروش میرسد به مجموعه داده میشود تا به کارهای حمایتی زوجها رسیدگی شود.»
در این کارگاه برخی از پارچهها به بالش و تشک و لحاف تبدیل و فروخته میشود. بخشی دیگر بر حسب طرح و جنس و رنگ پارچه به کالایی پارچهای تبدیل میشود که بسیار ارزشمند است
خانم پایرنج از کارگاه خیاطی که به نام حضرت رباب(س) است یاد میکند: «هر پارچهای به دست ما میرسد در این کارگاه به احسن تبدیل میکنیم. در این کارگاه برخی از پارچهها به بالش و تشک و لحاف تبدیل و فروخته میشود. بخشی دیگر بر حسب طرح و جنس و رنگ پارچه به کالایی پارچهای تبدیل میشود که بسیار ارزشمند است. ما حتی برای هدیههای مجموعه هم از کارهای هنری مربیانمان که بسیار قوی است استفاده میکنیم.»
صحبتهای پایرنج کوک میخورد به نیکوکارانی که لطفشان همیشگی و بیاندازه است و نمیتواند راحت از کنار آنها بگذرد. «ما برای این کار نیاز به مکان داشتیم. خانم الهی و برادرش بخشی از منزلشان را در اختیار ما گذاشتند که بتوانیم کلاسها را آنجا دایر کنیم. در حال حاضر، انبار جهیزیه و کلاسهای آموزشی در منزل خانم الهی است و سالن پرستو را که برای جشنهای عروسی و کلاسهای آموزشی استفاده میشود آقای دکتر اکبر جاودانی از سال 95 در اختیار ما گذاشته شده است. علاوه بر این، خیران زیادی مقطعی اعلام آمادگی میکنند و به ما کمک میکنند، نیکوکارانی که ماهیانه 5 تا 10 هزار تومان و بیشتر کمک میکنند.»
فعالیتهای ستاد فراتر از این حرفهاست و آنها به این نتیجه رسیدهاند که کارگروه صندوق قرضالحسنه را هم فعال کنند. پایرنج میگوید: «با بررسیهایی که انجام دادیم، متوجه شدیم برخی از زوجها به جهیزیه نیاز ندارند اما شاید در مقطعی از زمان به مبلغی قرضالحسنه نیاز داشته باشند. به همین علت، صندوق قرضالحسنه امام حسن مجتبی(ع) پا گرفت. کمکهای قرضالحسنه را از 500 هزار تومان شروع کردیم و حالا به 10 میلیون تومان رسیده است. همه در نوبت قرار میگیرند و اگر چند نفر همزمان به وام نیاز داشته باشند، کسی که نیاز بیشتری دارد در اولویت است.»