«فوتبال» برای من و همه بچههای دهه شصتی اوج لذت، هیجان و تفریح بود، برای همین وقتی یکی از مربیان فوتبال در محله وکیلآباد با دفتر روزنامه تماس گرفت که برای تهیه گزارش از چند استعداد نونهال و نوجوان ورزشی، سری به محلهشان بزنیم، تردید نکردم. به یاد دوران نوجوانی افتادم، حتی بدم نمیآمد تا یک جفت کفش ورزشی همراه خودم داشته باشم و با آنها یک دست «گل کوچیک» بازی کنم!
در روزگار ما از مدارس فوتبال و استعدادیابی خبری نبود و چشممان کمتر به چمنهای سبز خوشرنگ استادیومها روشن میشد. هر چه بود، در زمینهای خاکی محلات بود و استعدادهای ناب فوتبالی که با کتونیهای چینی وصلهپینه کرده از دل همین مسابقات زمین خاکی به سطح اول فوتبال ایران رسیدند و شدند «خداداد عزیزی»، «رضا عنایتی»، «حسین بادامکی»، «علیرضا نیکبخت واحدی» و .... که امروز افتخار فوتبال ایران به حساب میآیند.
«حسین یزدانی» یکی از ساکنان قدیمی محله وکیلآباد است که هنوز هم در زمینهای خاکی و کوچه پس کوچههای محله به دنبال یافتن استعدادهای فوتبالی است. او فرزند شهید «علیاکبر یزدانی» بوده و از سال 1360 به همراه خانوادهاش در محله وکیلآباد سکونت دارد. همه امکانات ورزشی این محله که نزدیک به 5هزار نفر جمعیت دارد، در حد یک زمین خاکی است که نه تیر دروازه درست و حسابی دارد و نه در و دیوار مشخص.
از طرف دیگر بیشتر خانوادههای محله وکیلآباد از لحاظ اقتصادی در وضعیت مناسبی قرار ندارند و نمیتوانند بچههای خود را با شهریههای چند میلیونی، در مدارس فوتبال ثبتنام کنند.
با اینکه سالنهای ورزشی زیادی در منطقه الهیه قرار دارد که میتوان آنها را با ساعتی 70 تا 100 هزار تومان اجاره کرد. بسیاری از ساکنان محله وکیلآباد بضاعت مالی اجاره این سالنها را هم ندرند. چه میشود کرد، بعضی خانوادههای ساکن در این محله میگویند «همین که پول خورد و خوراک فرزندانمان را تأمین میکنیم و آنها را به مدرسه میفرستیم خدا را شکر».
این فوتبالیست قدیمی محله وکیلآباد اما دست روی دست نگذاشت، او از حدود 4سال قبل تیمی را از بچههای بااستعداد فوتبال در محله وکیلآباد تشکیل داد، بچههایی که حتی از داشتن یک جفت کفش ورزشی هم محروم بودند، اما همین بچهها به قدری در مسابقات فوتبال محلات مشهد خوش درخشیدهاند که هماکنون بیشتر آنها در تیمهای لیگ دسته اول مشهد توپ میزنند و حتی از تیمهای بزرگ پیشنهادهایی را دریافت کردهاند.
حسین یزدانی درحال حاضر به دنبال راهاندازی تیمی است که همه اعضای آن از بچههای محله وکیلآباد تشکیل شده باشد. او امیدوار است با جذب حامی مالی و کمک خیران محلی، بچههای زیر 15سال محله را که مهیای قرار گرفتن در دام بزهکاری و اعتیاد هستند، در مسیر ورزش و قهرمانی هدایت کند.
بله خیلی خوب به خاطر دارم، در داخل محله(حوالی مسجد امروز) یک قطعه زمین بزرگ و خاکی وجود داشت، بچههای محله هرسال اول بهار با گرم شدن هوا، یک روز همگی دسته جمعی به سراغ زمین میرفتند و آنجا را از خار، خاشاک، سنگ و آشغالهای رهاشده پاکسازی میکردند، سپس زمین را با رنگ خطکشی کرده و با آجرهای بزرگ تیر دروازهها را مشخص میکردیم. بعد از آن توپ را در داخل زمین گذاشته و بازی را آغاز میکردیم اما بعد از چند سال صاحب زمین آمد و دور آن را دیوار کرد!
همانطور که گفتید محله ما در آن سالها هیچ امکانات ورزشی نداشت، البته الان هم تجهیزات ورزشی قابل عرضی ندارد، جز یک زمین افتاده و دو تا تیر دروازه! البته بچهها هم حال و روز بهتری نداشتند، آن وقتها از لباس ورزشی و گرمگن و توپ چهل تکه و ... خبری نبود، بعضی بچهها حتی کفش هم نداشتند و پابرهنه بازی میکردند. یک توپ پلاستیکی هم داشتیم که هرازگاهی همسایههای عصبانی آن را پاره میکردند، اما بعد از یکی دو ساعت لایه توپ دیگری میشد و بازی ادامه پیدا میکرد.
استعداد فوتبالی در محله ما بسیار زیاد بود، نه تنها در محله ما، بلکه تمام محلات حاشیه شهر مشهد و زمینهای خاکی، مراکز استعداد و پرورش بازیکنهای فوتبال بود. درست است که امکانات آنچنانی وجود نداشت اما بچهها با عشق بازی میکردند، یکی از بچهها بود به نام حمید، ما به او میگفتیم «حمید برگردون»، استاد این بود که توپها را بهصورت «قیچی برگردون» وارد دروازه حریفان کند. بیشتر استعدادهای ناب فوتبالی در مناطق پایین شهر همانند محله وکیلآباد توانایی پرداخت هزینه برای رفتن به یک باشگاه را نداشتند، برای همین بیشتر در مسابقاتی با عنوان «جام محلات مشهد» شرکت میکردند. در واقع اگر مسابقات محلات رونق نداشت، استعدادهای فوتبالی همچون خداداد عزیزی، رضا عنایتی، مروی، علی حنطه، حسین علوی و حتی محسن ترکی داور بینالمللی و سرشناس مشهدی هم شناسایی نمیشدند چراکه همه این بزرگان از زمینهای خاکی شروع کردند و بارها در قالب مسابقات محلات مشهد رو در روی ما ایستادند.
ما در محله وکیلآباد یک زمین ورزشی روباز داریم که مدتهاست تنها زمین ورزشی محله است، در دو سه سال گذشته شهرداری این زمین ورزشی را آسفالت و فنسکشی کرد. همچنین تیر و تور دروازه، توپ و برخی امکانات اولیه نیز برای این مجموعه ورزشی تهیه شد اما وسعت این زمین ورزشی بسیار کوچک است و برای تفریح و سرگرمی همه بچههای محل کفایت نمیکند، گاهی اوقات برخی بچهها باید ساعتها در صف بمانند تا فرصت بازی به آنها هم برسد. زمانی که جمعیت قلعه وکیلآباد هزار و 500 نفر هم نبود شاید این زمین جوابگوی نیاز بچهها بود اما حالا که نزدیک به 5هزار نفر در این محله سکونت دارند، باید به کاربریهای ورزشی محله افزوده شود.
محله وکیلآباد در همه ردههای سنی مملو از بازیکنان بااستعداد و باکیفیت فوتبال است، منتهی باید یکی باشد تا این استعداد را هدایت کند. شاید من اغراق میکنم، اما درحال حاضر بازیکنانی داریم که آنها را «نیمار و مسی» صدا میزنیم، چرا که تکنیکی همچون این بازیکنان معروف دارند. بازیکنان ما از خانوادههای محروم و کمبضاعت هستند و در جایی زندگی میکنند که اعتیاد کنار گوش آنهاست ولی ما با کشاندن آنها به زمینهای فوتبال نگذاشتهایم که به چیزی غیر از ورزش فکر کنند. این شد که باهمکاری اهالی، تیم فوتبال «شاهین جوان مشهد» را که بیشتر بازیکنان آن از محله وکیلآباد بودند راهاندازی کردیم. این تیم در مسابقات محلات مشهد شرکت کرده و با انجام بازیهای شایسته، بسیاری از بازیکنانش به تیمهای لیگ دسته اول مشهد راه پیدا کردند.
چهارسالی است که به عنوان سرپرست با تیم فوتبال پرسپولیس مشهد همکاری دارم. این بهترین فرصت برای کمک و حمایت از فوتبال و استعدادهای فوتبالی در محله وکیلآباد بود، به همین دلیل با یک اعلان عمومی از همه فوتبالدوستان محله وکیلآباد خواستیم که در یک روز مشخص در باشگاه حضور داشته باشند تا براساس مهارت، استعداد و تواناییهایی فنی خود برای بازی در ردههای سنی مختلف باشگاه ثبتنام کنند. درحال حاضر هفت بازیکن از محله وکیلآباد در ردههای مختلف سنی باشگاه حضور دارند و آیتمهایی همچون تمرینهای مهارتی، فراگیری و کاربرد مهارتها در شرایط بازی، بازی عملی، خصوصیات تاکتیکهای فردی، دونفره و گروهی در دفاع و حمله(بازیسازی، مبارزه، پوشش و تکلزدن)، تلفیق حرکات پا به توپ، بدون توپ، دویدن و تغییر جهت دادن، یادگیری ضربات آزاد، کرنرها، پرتابها و پیشرفت آمادگی بدنی، سرعت و چابکی را بهطور حرفهای و با کمک مربیان مجرب میآموزند.
درحال حاضر ما بیش از 100بازیکن در ردههای سنی مختلف داریم که بیش از 80نفر آنها اوضاع و احوال مالی مناسبی ندارند، بهطوری که قادر نیستند حتی یکدست لباس و کفش ورزشی برای خود تهیه کنند.
ما از خیلی از این بچهها در سال یک ریال هم دریافت نمیکنیم، گذشته از آن خرج لباس، کفش ورزشی، کوله، چاشت و تغذیه و حتی رفت و آمد آنها را تقبل کرده و پرداخت میکنیم. تنها آن دسته از بازیکنان که شرایط مالی بهتری دارند سالانه 1.5میلیون تومان بابت شهریه به مجموعه پرداخت میکنند. این مبلغ در مقایسه با هزینه خرید لباس، گرمکن، توپ، مکملها و دیگر تجهیزات و لوازم آموزشی مورد نیاز بسیار ناچیز است. از دیگر معضلات ما هزینه اجاره زمین تمرین است، برای اجاره یک جلسه یک ونیم ساعته بازی فوتبال بر روی زمین چمن حداقل باید بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار تومان پرداخت کنیم که بار مالی زیادی را بر دوش تیم میگذارد.
متأسفانه دیگر آن نگاه کشف استعداد و تربیت بازیکنان مستعد برای حضور در تیمهای برتر کشور و تیم ملی وجود ندارد، نگاه به فوتبال مادی و ریالی شده است. مدرسههای فوتبال که تحت یک برند مشهور یا به نام بازیکنهای معروف راهاندازی شدهاند، بیضابطه و با گرفتن پولهای میلیونی به برگزاری امتحان انتخاب بازیکن برای تیمهای ملی پایه میپردازند.
مدرسههای فوتبالی که ۱۵ تا ۲۰ میلیون در سال از پدر و مادری که فرزند آنها ۱۰۰کیلوگرم وزن دارد و حتی نمیتواند دنبال توپ بدود، پول میگیرند تا او را تبدیل به بازیکن ملی کنند، از آن طرف بازیکنی از جنوب شهر با کولهباری از استعداد و علاقه فقط بهدلیل اوضاع مالی نابسامان از آموزش و پیشرفت در رشته فوتبال باز میماند.