کد خبر: ۱۶۷۰
۲۵ مهر ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۰

عشق ائمه(ع) در زندگی حسین

حسین شریفی تخصص اصلی اش مداحی و نوحه و مکبری است، اما در کنار این ها، مجریگری می کند، عکاسی را به صورت حرفه ای انجام می‌دهد، مسئول فرهنگی وهنری سپاه مقداد است، در اردوهای جهادی حضوری فعال دارد و به تازگی سرکشیک گشت های امربه معروف و نهی ازمنکر است. این ها نشان می‌دهد کارنامه زندگی جوانی که 20بهار را گذرانده و در محله طلاب به دنیا آمده و بزرگ شده، پربار است.

وقتی اولین بار از پشت تلفن با او حرف زدیم تا قرار مصاحبه را بگذاریم، از لحن و نوع صحبت کردنش می شد حدس زد که با جوانی مذهبی  روبه رو هستیم. شاید شاخصه مهم حسین شریفی این باشد که مداح اهل بیت(ع) است و تخصص اصلی اش مداحی و نوحه و مکبری است، اما در کنار این ها، مجریگری می کند، عکاسی را به صورت حرفه ای انجام می دهد، مسئول فرهنگی وهنری سپاه مقداد است، در اردوهای جهادی حضوری فعال دارد و به تازگی سرکشیک گشت های امربه معروف و نهی ازمنکر است .

این ها نشان می‌دهد کارنامه زندگی جوانی که 20بهار را گذرانده و در محله طلاب به دنیا آمده و بزرگ شده، پربار است. داستان نوحه خوان شدن او از همان هشت نه سالگی اش شروع شد. به گفته خودش برمی گردد به کلاس چهارم و پنجم ابتدایی که برای مادرش نوحه می خواند و او گوش می داد؛ یک محفل دونفره و عاشقانه: «مادرم که عشق و علاقه من را به این کار دید، برای تولدم دستگاه اکو خرید. بچه هایی که در خانواده های مذهبی بزرگ می شوند، معمولا عشق هیئت بار می آیند. من هم همین طور بودم. نوحه ها و اشعاری را که در هیئت ها می خواندند، گوش می دادم و بعد در خانه با دستگاه برای مادرم می خواندم تا اینکه با تشویق های او پایم به روضه های خانگی باز شد.» 

ارتباط قلبی او با ائمه اطهار(ع) از همین جا شروع شد که مادرش او را به دست ائمه(ع) سپرد و روند مداحی با قوت بیشتری ادامه یافت. تعریف می کند: «از اینجا به بعد روایت شیرینی در زندگی من آغاز شد. خیلی کوچک بودم و معمولا خانواده ها نباید اعتماد می کردند که مجلسشان را به دست من بدهند. اوایل اعتمادبه نفس کافی هم نداشتم، اما تشویق های مادرم پایم را در این مجالس محکم کرد. می گفت قبل از شروع هر مجلسی وضو بگیر و خودت را به ائمه(ع) بسپار و من هم خودم را به آن ها سپردم و هنوز هم نفسم به وجود آن ها گرم است. حس می کنم اگر دست ائمه(ع) بر سرم نباشد، برکت از زندگی و جوانی ام برداشته می شود.»

حس می کنم اگر دست ائمه(ع) بر سرم نباشد، برکت از زندگی و جوانی ام برداشته می شود

 

آشنایی با «نارنج و ترنج»

از همان دوره راهنمایی مکبری می کرد و اذان می گفت و سال سوم راهنمایی در مسابقات دانش‌آموزی قرآن و عترت و نماز که به صورت استانی برگزار شد، رتبه اول را از آن خود کرد و این موضوع انگیزه بیشتری داد که پرقوت تر این راه را ادامه دهد. حسین شریفی در هنرستان شهیدمصطفی احمدی روشن رشته کامپیوتر و خدمات گردشگری را ادامه داده و فرمانده پایگاه بسیج مدرسه بوده است، اما جریانی که کارنامه کاری او را در این مجموعه پربار می کند، اجرای برنامه های مختلف سرود در یادواره شهدا و برنامه های مناسبتی است. 

از سال1391 با گروه هنری «نارنج و ترنج» آشنا شد و به صورت حرفه ای کار مجریگری و تصویربرداری را ادامه می داد و به قول خودش همین مقدار توفیقی که تاکنون به دست آورده، مربوط به مراوده و دوستی با بچه های هنرمند این گروه است. شریفی فعالیت های داوطلبانه و جهادی اش را از همان دوران دبیرستان شروع کرده است. تقدیرنامه و لوح های مختلفی برای حضور در روستاهای مختلف و کمک برای بازسازی مدارس و خانه های روستایی دارد. حال خوبی که در سایه شادی و شادمانی دل اهالی روستا به دست می‌آید، انگیزه اش را چندبرابر می کند که این کار را به صورت مستمر دنبال کند. بزرگ شدن او در یک منطقه و محله کم برخوردار باعث شده است دغدغه کودکان و نوجوانان مناطق محروم و روستایی را داشته باشد و بخشی از اجراهایش را برای آن ها اختصاص دهد.

کلمات کلیدی
ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44