کد خبر: ۱۳۰۶
۰۹ شهريور ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۰

نقاش ۶ ساله و نقاشی‌های داستان‌گونه

جزئیات در نقاشی‌های محمدطاها سیدی آن‌گونه دیده می‌شود که در سایر هم‌سن و سال‌هایش کمتر به چشم می‌خورد. او با سن کمش، داستان‌گوی خوبی هم هست، ‌قصه‌هایی که ذهن کودکانه خلاقش آن را خلق می‌کند. این‌ها نشان از توجه پدر و مادرش به استعدادهای او دارد، به‌ویژه مادرش الهه زاهدی که خودش هم در نقاشی دستی در آتش دارد و فرزند 6ساله‌اش را در این زمینه به خوبی حمایت می‌کند. محمدطاها و خانواده‌اش ساکن محله امام‌خمینی(ره) هستند.

جزئیات در نقاشی‌های محمدطاها سیدی آن‌گونه دیده می‌شود که در سایر هم‌سن و سال‌هایش کمتر به چشم می‌خورد. او با سن کمش، داستان‌گوی خوبی هم هست، ‌قصه‌هایی که ذهن کودکانه خلاقش آن را خلق می‌کند. این‌ها نشان از توجه پدر و مادرش به استعدادهای او دارد، به‌ویژه مادرش الهه زاهدی که خودش هم در نقاشی دستی در آتش دارد و فرزند 6ساله‌اش را در این زمینه به خوبی حمایت می‌کند. محمدطاها و خانواده‌اش ساکن محله امام‌خمینی(ره) هستند.

 

سرعت حفظ کردنش زیاد است

الهه زاهدی‌فرد مادر محمدطاها که معلم دبستان بوده و بعدها به عنوان معلم هنر در دبیرستان‌ها مشغول به کار شده است برایمان می‌گوید: نقاشی را به طور خودآموز یادگرفته‌ام و بعدها به دنبال تکمیلش رفتم. در خانه هم تمرین می‌کنم و گاهی نیز به دیگران آموزش می‌دهم. محمدطاها از همان دوران کودکی‌اش کنجکاو بود و به نقاشی‌هایم نگاه می‌کرد.

 همه تکنیک‌های نقاشی مانند روغن، آبرنگ، سیاه قلم، مداد رنگی، آبستره، چهره و...را کار می‌کنم، این تنوع سبب شده تا محمدطاها با مدادرنگی‌هایی که دارد به نقاشی کردن علاقه‌مند شود. آنقدر در اتاقش نقاشی دارد که می‌تواند از آن‌ها یک نمایشگاه به راه بیندازد.

این مادر ادامه می‌دهد: نکته دیگری که ما در تربیت فرزندمان به آن توجه داشته و داریم علاقه‌مند کردن او به کتاب خواندن است. برایش کتاب‌های داستان‌ بسیاری می‌خوانم. این خوانش سبب شده تا ذهن او برای داستان‌گویی فعال شود. یادم می‌آید یک روز در حال انجام کارهای خانه بودم که محمدطاها شروع کرد برایم به داستان تعریف کردن.

 تا قبل از آن هم این‌کار را انجام می‌داد، اما داستان‌هایش انسجام و نتیجه نداشت و آنچه از داستان‌های دیگر شنیده بود به زبان خودش تعریف می‌کرد. اما آن روز متوجه شدم داستانش روندی را دنبال می‌کند. کارم را نیمه رها کردم و به داستانش گوش کردم، داستان را هم به‌خوبی به پایان رساند. بعد از آن بود که هر زمان داستانی تعریف می‌کرد، کارم را رها می‌کردم و روی ورقه‌ای داستانش را یادداشت می‌کردم.

بازی کردن را دوست دارم مثلا فوتبال. در کنارش نقاشی، کاردستی با مواد بازیافتی هم درست می‌کنم. اگر شعری از تلویزیون پخش شود مانند تیتراژ برنامه‌ها آن را سریع حفظ می‌کنم

 از حدود 4سالگی‌اش داستان‌گفتن‌ها شکل جدی به خودش گرفته است به عبارتی یک سالی است که این‌کار را انجام می‌دهد. در این مدت 3داستان را که از همه بهتر است نوشته‌ام تا برای چاپ به ناشر بدهم.

این پسر هنرمند درباره وقت‌های بیکاری‌اش می‌گوید: بازی کردن را دوست دارم مثلا فوتبال. در کنارش نقاشی، کاردستی با مواد بازیافتی هم درست می‌کنم. اگر شعری از تلویزیون پخش شود مانند تیتراژ برنامه‌ها آن را سریع حفظ می‌کنم. اگر مادرم در خانه کاری داشته باشد آن را انجام می‌دهم. گاهی هم کتاب‌های رنگ‌آمیزی‌ و مدادهای رنگی‌ام را می‌آورم و با دقت آن‌ها را رنگ می‌کنم. تمام تلاشم را می‌کنم که درست مانند نمونه رنگ کنم و از خط بیرون نزنم.

زاهدی‌فر در تکمیل صحبت‌های پسرش ادامه می‌دهد: پسرم مسئولیت‌پذیر است. وظیفه‌ای که به عهده می‌گیرد خوب و درست انجام می‌دهد. در رفتار با بزرگسالان و کودکان بسیار خوب عمل می‌کند و می‌تواند هر 2گروه را با کارها و صحبت‌هایش سرگرم کند. حافظه بسیار خوبی برای به یادسپاری دارد. در نقاشی خیلی کم به او سرمشق داده‌ام بیشتر آنچه دیده و شنیده انجام می‌دهد. در نقاشی توجه خوبی به جزئیات دارد که از یک کودک 4ساله بعید است. به همین دلیل نقاشی‌هایش با سنش هم‌خوانی ندارد.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44