
دغدغه امید قهرمان ارتباط ادبیات انگلیسی و فارسی است
مهدی آخرتی| به درِ ساختمان میرسم و دکمه زنگ را فشار میدهم، صدایی به من خوشامد میگوید. پلهها را بالا میروم، در راه پله منتظر است با سر و وضعی ساده و لبخندی که به عینک روی چشمش میآید. داخل خانه که میشوم ۱۰ دقیقهای هست که خانه از هیاهوی بچهها خالی شده، اما تأثیر حضور بچهها را بر درودیوار میشود دید. توقع داشتم کسی را که به دو هنر آراسته است، یک جور دیگر ببینم، نمیدانم چطور، اما امید قهرمان صمیمیتر از آنی بود که فکرش را میکردم. در یکی از خانههای محله آب و برق مشهد بیسروصدا زندگی میکند.
امید قهرمان هم دکترای زبان و ادبیات انگلیسی از دانشگاه شیراز دارد و هم منتقد سینماست. در سال ۱۳۵۱ در تربت حیدریه به دنیا آمده و حالا ساکن مشهد است. حدود ۱۳ سال است که در دانشگاههای مختلف از جمله دانشگاه آزاد تربت حیدریه، دانشگاه خیام و جهاد دانشگاهی مشهد به تدریس زبان انگلیسی مشغول است. دو اثر از نویسنده مطرح جیمز جویس را ترجمه کرده که یکی اثری است به نام «کمدی جهانی» و دیگری نمایشنامهای به اسم «تبعیدیها».
سینما را بهصورت آکادمیک آموزش ندیده اما به دلیل علاقه زیادی که به سینما دارد، سالهاست که سینمای حرفهای را دنبال میکند. وی در جاهای مختلف از جمله دانشگاه آزاد تربت و جهاد دانشگاهی به نقد فیلم پرداخته است.
ادبیات، مُهری بر پیشانیام بود
قهرمان حرفش را با متانت اینطور شروع میکند: بیراه نیست اگر بگویم ادبیات در خون خانواده ماست. خانواده «قهرمان» همه بهنوعی با ادبیات درگیرند، استاد محمد قهرمان پسرعموی پدرم هستند و مرحوم پدرم، هاشم قهرمان، معلم ادبیات بود؛ عموی دیگرم نیز در صداوسیما کار میکرد.
صدایش را صاف میکند و میگوید: قبلا شک داشتم اما به من ثابت شده است که ادبیات هم موروثی است و میتواند به فرزندان انتقال پیدا کند. من هم بهدلیل علاقهای که به ادبیات داشتم اول به سمت ادبیات فارسی و بعد به ادبیات انگلیسی کشیده شدم و در همین رشته تا مقطع دکترا ادامه تحصیل دادم.
ادبیات در دهکده جهانی
استاد زبان انگلیسی دانشگاه خیام ادامه حرفش را اینطور دنبال میکند: ادبیات، ملتها و کشورهای مختلف را به هم نزدیک میکند. اینکه گوته از حافظ میگوید یا امرسون عاشق سعدی است، یعنی اشتراکهایی در شعر شاعران ما و خودشان دیدهاند که به این سمت کشیده شدهاند.
اینکه گوته از حافظ میگوید یا امرسون عاشق سعدی است، یعنی اشتراکهایی در شعر شاعران ما و خودشان دیدهاند
امید قهرمان که هم به ادبیات فارسی و هم انگلیسی تسلط دارد، میگوید: ادبیات هم در کنار تکنولوژی میتواند جهان را به سمت دهکده جهانی پیش ببرد، البته مردم کشورهای دیگر کمی بیشتر از ما به ادبیاتشان بها میدهند و ما باید از برخی از آنان درس بگیریم.
وسط فیلم، مهمانی تمام میشد!
از آنجاکه قهرمان ما، منتقد سینما هم هست، حرف رنگوبوی دیگری به خودش میگیرد؛ آقاامید منتقد سینما میگوید: علاقه به فیلم از همان کودکی در من پیدا شد؛ آن قدیم امکانات کمتر بود بهویژه در شهرستانها؛ من هم که دیدن فیلم را خیلی دوست داشتم، بیشتر در خانه آشنایانی که ویدئو داشتند، فیلم نگاه میکردم اما معمولا وسط فیلمها مهمانی تمام میشد و مجبور میشدم با پدر و مادرم آنجا را ترک کنم و حسرت به دلم میماند!
قهرمان لبخندی میزند و ادامه میدهد: قبل از اینکه تکنولوژی به کمک بیاید و ویدئو و ویدئوسیدی همگانی شود، بیشتر نقد فیلم میخواندم اما کمکم که لوازم الکترونیک رواج پیدا کرد، به تماشای فیلم کشیده شدم و علاقهام را در نقد سینما دنبال کردم.
بوی تخمه و همهمه سالن هنوز در ذهنم مانده!
قهرمان به اینجا که میرسد، یاد خاطرهاش از اولین فیلمی میافتد که در سینما دیده است : یک بار با مرحوم پدرم به سینما آسیا در خیابان ارگ مشهد رفته بودیم؛ یک فیلم وسترن را که چارلز برانسون در آن بازی میکرد نمایش میدادند. از فیلم چندان یادم نیست اما بوی تخمه و همهمه سالن هنوز در ذهنم مانده است.
پای درد دل منتقد سینما و هم محلیمان که بنشینی، از سینمای ایران هم میگوید: سینمای ایران هنوز خیلی جا برای کار دارد، استفاده از هنرپیشههای ثابت در بیشتر فیلمها، فیلمنامههای ضعیف، کارگردانیهای غیرحرفهای و... چنگ به سینمای ما انداختهاند؛ البته فیلمهای خوب هم هست.
*این گزارش چهارشنبه، ۱۳ دی ۹۱ در شماره ۳۷ شهرآرامحله منطقه ۹ چاپ شده است.