کد خبر: ۱۲۳۹۸
۱۰ تير ۱۴۰۴ - ۱۱:۰۰
دل‌های بزرگ در خانه‌های کوچک مجتمعی در محله آبشار

دل‌های بزرگ در خانه‌های کوچک مجتمعی در محله آبشار

در یکی از مجتمع‌های واقع در کوچه نماز ۴/ ۲۸ اگر کسی مریض شود، سوپ داغی راهی خانه‌اش می‌شود. در این مجتمع، رسم همسایگی فراموش نشده و شکل تازه‌ای به خود گرفته است.

وقتی اسم مجتمعی با ۱۶۰‌واحد می‌آید، بیشتر افراد تصور می‌کنند در این مجتمع، همسایه‌ها فقط اسمشان کنار هم در لیست شارژ ماهانه می‌آید و خبری از فرهنگ همسایه‌داری نیست؛ اما در یکی از مجتمع‌های واقع در کوچه نماز ۴/ ۲۸ ماجرا فرق دارد. اینجا اگر کسی مریض شود، سوپ داغی راهی خانه‌اش می‌شود و اگر چراغ واحدی چند شب خاموش بماند، نگاه نگران همسایه‌ای پشت پنجره پیداست.

در این مجتمع، رسم همسایگی فراموش نشده و شکل تازه‌ای به خود گرفته است.

بیست خانواده در کنار هم

مریم هداوندخانی از آن دست همسایه‌هایی است که حضورش به دل می‌نشیند. خوش‌برخورد است، مهربان و دلسوز، اما چیزی که او را در نگاه بسیاری از ساکنان مجتمع متمایز می‌کند، تعهد و مسئولیت‌پذیری‌اش است.

هشت‌سال است در این مجتمع زندگی می‌کند و حالا نه‌فقط، نام بسیاری از همسایه‌ها را می‌داند، بلکه با بسیاری‌شان رابطه‌ای گرم و خانوادگی دارد. او می‌گوید: حدود بیست‌خانواده هستیم که ارتباطمان صمیمی‌تر است. بچه‌هایمان با هم در حیاط بازی می‌کنند، برای دوره‌های قرآن به خانه هم می‌رویم، با هم تفریح می‌کنیم و اگر مشکلی پیش بیاید، کنار هم می‌ایستیم.

مریم‌خانم معتقد است رسم همسایه‌داری در مجتمع‌های بزرگ نه‌تنها از بین نرفته، بلکه می‌تواند پررنگ‌تر هم باشد؛ «بار‌ها پیش آمده که یکی از همسایه‌ها کاری داشته و دیرتر به خانه برگشته است. در این مواقع حواسمان به بچه‌هایشان هست که اگر از مدرسه برگشتند، تنها نمانند یا احساس نگرانی نکنند. یا وقتی کسی مسافرت است، مراقب خانه‌اش هستیم.»

او از زهرا دلیریان به‌عنوان یکی از چهره‌های فعال و صمیمی مجتمع نام می‌برد.

 

دل‌های بزرگ در خانه‌های کوچک مجتمعی در محله آبشار

 

از آشپزخانه من تا خانه تو

زهرا‌خانم همیشه پای کار است، چه وقت کمک در برگزاری دورهمی‌ها و چه در روز‌های عادی زندگی. او از همسایگی با مریم هداوندخانی خاطرات خوشی دارد و با لبخند می‌گوید: می‌دانم اگر فرزندم را به او بسپارم، مثل خودم با او رفتار می‌کند. همین که خیالم از این بابت راحت است، خیلی ارزش دارد.

گاهی که مهمان داریم، برای پخت غذا از آشپزخانه هم استفاده می‌کنیم. در کمک به هم هیچ‌وقت کم نمی‌گذاریم

برای زهرا‌خانم، همسایگی فقط در یک سلام و احوالپرسی خلاصه نمی‌شود. او از همکاری‌های روزمره و بی‌تکلفی می‌گوید که در دل خانه‌های کوچک مجتمع، معنای بزرگی پیدا کرده‌اند؛ «خانه‌هایمان کوچک است. گاهی که مهمان داریم، برای پخت غذا از آشپزخانه هم استفاده می‌کنیم. به‌عنوان مثال من می‌روم خانه مریم، یا او می‌آید خانه من. در کمک به هم هیچ‌وقت کم نمی‌گذاریم.»

او ادامه می‌دهد: ماه رمضان تصمیم گرفتیم در حیاط مجتمع نذری بپزیم. وقتی موضوع را با خانم‌های دیگر در میان گذاشتیم، با استقبال زیادی روبه‌رو شدیم. هرکس هر کاری از دستش برمی‌آمد، دریغ نکرد.

او نجمه جهان‌نوش را به عنوان همسایه‌ای که یار و یاور سالمندان است، به ما معرفی می‌کند.

 

دل‌های بزرگ در خانه‌های کوچک مجتمعی در محله آبشار

 

یار و یاور سالمندان

در‌مجتمع، نام نجمه‌خانم با مهربانی و احترام برده می‌شود؛ زنی که نگاهش همیشه مراقب است، به‌ویژه وقتی پای سالمندان به میان می‌آید. او یکی از معدود همسایه‌هایی است که چهار بانوی سالمند ساکن مجتمع را فراموش نمی‌کند. با دقت و حوصله به دیدنشان می‌رود، پای خاطراتشان می‌نشیند و بی‌هیچ توقعی کنارشان است.

نجمه‌خانم می‌گوید: افراد سالمند، بیشتر از هر چیز به هم‌صحبت نیاز دارند. من هم ساعتی کنارشان می‌مانم، به حرف‌هایشان گوش می‌دهم، اگر دارویی داشته باشند برایشان آماده می‌کنم، غذا را گرم می‌کنم، گاهی فقط حضورم حالشان را بهتر می‌کند.

برای او، همسایگی فقط در یک دیوار مشترک خلاصه نمی‌شود: گاهی یک گفت‌وگوی ساده، یک لبخند یا یک زنگ زدن، برای کسی که تنهاست دنیایی ارزش دارد. همسایگی یعنی همین. اینکه اگر همسایه‌ام بیمار است، یا مهمان دارد، حالش را بفهمم و رعایت کنم. این چیزهاست که زندگی در‌کنار هم را زیبا می‌کند.

 

* این گزارش سه‌شنبه ۱۰ تیرماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۱۷ شهرآرامحله منطقه ۷ و ۸ چاپ شده است.

کلمات کلیدی
آوا و نمــــــای شهر
03:44