
نخ تسبیح رفاقتشان کسبوکارشان است؛ همسایههایی که حدفاصل کوچه شهیدان نظامدوست ۲۹ و ۳۱ هرروز، صبح اول وقت، چشمدرچشم میشوند، سلام و احوالپرسی میکنند و کرکره مغازه هایشان را با توکل به خدا بالا میدهند.
وقتی هم که از کار خسته میشوند، فرصت را برای سرزدن به یکدیگر و گپ و گفتی کوتاه، غنیمت میشمارند. هرچند صنف و رسته کاریشان با هم نمیخواند، اشتراکات بسیاری دارند که رفاقتشان را محکم کرده است؛ چیزهایی مثل استفاده از تخصص برای تعمیر وسایل و راهانداختن کار مردم.
یکی از این همسایههای تعمیرکار، جواد برغمدی است. او نشستن پشت چرخ خیاطی و دوختن شلوار و پیراهن مردانه را از سال۱۳۶۹ شروع کرده و بیستسالی میشود که مغازهاش را از محله رسالت به عباسآباد منتقل کرده است.
برغمدی که عضو شورای اجتماعی محله عباسآباد نیز هست، با کمک دیگر اعضا بسیاری از مشکلات محله مثل تخریب آسفالت خیابان شهیدان نظامدوست را حل کرده است. او که این روزها بیشتر وقتش به تعمیر لباس مشتریها میگذرد، میگوید: اوضاع مالی مردم جوری است که بیشتر ترجیح میدهند لباسهایشان را تعمیر کنند و تن به هزینه دوخت ندهند.
او فرهاد امیری را به ما معرفی میکند و میگوید: چهارسال است که با هم آشنا شدهایم. اگر به سفر بروم، خانه و مغازهام را میسپارم به او. مشتریانم هم اگر تعمیر کیف و کفش داشته باشند آنها را به آقای امیری معرفی میکنم که منصف و کاربلد است.
فرهاد امیری، همسایه دیوار به دیوار آقای برغمدی است. حرفهاش کفاشی است و تعمیرات کیف هم انجام میدهد. چندهفته دیگر، مهلت قرارداداش با مالک به پایان میرسد و اعلام افزایش چندمیلیونی قیمت اجارهبها از سوی مالک، او را ناگزیر کرده است که به همسایگی چهارسالهاش با آقای برغمدی، پایان بدهد.
اوضاع مالی مردم جوری است که بیشتر ترجیح میدهند لباسهایشان را تعمیر کنند و هزینه دوخت ندهند
میگوید: وقتی جوادآقا فهمید که بهدنبال مغازه دیگری هستم، خودش دست به کار شد و برای اینکه از هم دور نشویم، پیگیری کرد و چند مغازه آنطرفتر برایم ملکی با اجاره کمتر و بنای بهتر پیدا کرد.
ادامه میدهد: اینجا همسایهها هوای هم را دارند. این نعمت بزرگی است که شاکرش هستم.
او همسایهاش، علی رضایی را معرفی میکند و میگوید: من، جوادآقا و علیآقا سعی میکنیم با انصاف و خوشخلقی با مردم، اوضاع کسبوکارمان را گرم کنیم.
همسایهها، علی رضایی را به صبر و خوشانصافی میشناسند. او بیستسالی میشود که در خیابان شهیدان نظامدوست سکونت دارد. تا چهارسال پیش مغازه موتورسازیاش حاشیه طبرسیشمالی بود، اما افزایش ناگهانی اجاره بها باعث شد به اینجا نقل مکان کند.
وقتی موضوع گزارشمان را متوجه میشود، برایمان از فرهنگ و آیین همسایهداری مردم در دهه۶۰ تعریف میکند؛ روزگاری که دلها نزدیک بود و حتی خانه یک همسایه از حیاط به خانه همسایه دیگر، راه داشت.
او از همسایگی با آقای امیری و برغمدی که حال و هوای همسایگیهای قدیم را دارد، خوشحال است. میگوید: داشتن همسایه خوب و بیآزار، نعمت است. اگر دیگران هم توقعشان را پایین بیاورند و با هم با انصاف رفتار کنند، دلها مثل قدیم به هم نزدیک میشود.
* این گزارش یکشنبه ۷ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۱۲ شهرآرامحله منطقه ۳ و ۴ چاپ شده است.