تابلو فلزیِ قدیمی و سبز مسجد بلال در محله خیرآباد نبش کوچه شیخ صدوق ۱۴ قرار گرفته است. یک نبش این مسجد محل دائمی چایخانه است. مانند بیشتر ایستگاههای صلواتی که در شهر برپا میشود، پیشخوان بلندی دارد که میتوان چای و پذیرایی را از روی آن برداشت. تزئینات پیشخوان، سنگ مرمری است که روی آن نام چایخانه حکاکی شده. دمدمای غروب وقتی بنای بلند و باشکوه مسجد هفتصدمتری بلال، نگاهها را به سوی خود میکشاند، کرکره چایخانه هم بالا میرود.
آینهکاری منظم و پرتلألو، محیط آراسته و تروتمیز حسابی خودنمایی میکند و فضایی دلنشین و آرام را به نمایش میگذارد. چایخانه حدود دو ماه است که با هدف فعالیت نوجوانان در مسجد راهاندازی شده و در مناسبتهایی مانند روز ولادت امام علی (ع) برنامههای ویژه داشته است. ساخت بنا و راهاندازی این چایخانه دائمی، داستانی دارد که دو عضو هیئتامنای مسجد آن را برایمان شرح میدهند.
چایخانه مسجد بلال همزمان با تولد حضرتزینب (س) در آبان امسال راهاندازی شد. پساز تلاش برای آمادهسازی آن، یک روز بعد از ادای نماز و مراسم مسجد، پشت تریبون اعلام شد که قرار است رونمایی از چایخانه کریم اهلبیت، امامحسنمجتبی (ع) برگزار شود.
جلال پاکباز، یکی از اعضای هیئتامنای مسجد، میگوید: اسم چایخانه را امامحسن مجتبی (ع) گذاشتیم؛ زیرا همگی معتقد بودیم نام این امام بزرگوار غریبتر است و ازطرفی نام ایستگاههای صلواتی که در مناسبتها برگزار میکردیم، همین بود.
حالا اینجا جزو معدود مساجدی است که در آن، پساز هر وعده نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا با چای از نمازگزاران پذیرایی میشود. درکنار آن هم هر شب دو یا سه نفر از نوجوانان در چایخانه به خدمت مشغول هستند. همین موضوع سبب شده است ماهیانه بیشاز ۶میلیونتومان تنها برای خرید قند و آبنبات در مسجد هزینه شود.
آقاجلال که به گفته مسجدیها بیشتر این دغدغهها در سر او میچرخد، باعث و بانی این فعالیت است. خودش تعریف میکند: در مناسبتهای مذهبی که تصمیم داشتیم ایستگاه صلواتی برپا کنیم، از چند هفته قبلش، باید به مراکز و سازمانهایی مانند بیمارستان، آتشنشانی، کلانتری و پلیس راهور مراجعه میکردیم و مجوز فعالیت میگرفتیم و درنهایت مسئولیت هر اتفاقی هم با خود ما بهعنوان برپاکننده ایستگاه بود. البته این روالِ کار تنها برای ما نبود و برای همه متقاضیان برپایی ایستگاه صلواتی است. برای کمکردن همه این رفتوآمدهای اداری و از طرفی فعالیت نوجوانان مسجدی تصمیم گرفتیم این ایستگاه دائمی را ایجاد کنیم.
به گفته او برپایی این ایستگاه باعث شده است پای نمازگزاران بیشتری به مسجد باز شود و به شناختهشدن این مکان در محله کمک کرده است. میگوید: تا آنجا که اطلاع دارم حسینیه مجنونالحسین (ع) در وکیلآباد و یک مکان دیگر در چهارراه زرینه، چایخانه ثابت دارند.
محسن ثابت یکی دیگر از اعضای هیئتامنای مسجد بلال است که میگوید این فضا را صاحب سنگفروشی با هدیهای به نیت پدرش رونق بخشید. او اینطور بازگو میکند: وقتی برای تهیه سنگ نمای چایخانه به یکی از سنگفروشیها مراجعه کردیم، به صاحب مغازه گفتیم که این کار برای چایخانه مسجد است. در ابتدا او تصمیم داشت تخفیفی به ما بدهد، ولی بعد از اینکه سفارشمان را با وانت ارسال کرد، دیدیم که راننده یک قاب عکس هم برایمان آورده است.
تلاش کردهایم با بهکارگرفتن نوجوانان و استفاده از ظرفیتهای مسجد، حق مسجد را ادا کنیم
با فروشنده تماس گرفتم که فاکتور هم بفرستد که او گفت نیازی نیست؛ نصب قاب عکس پدرم کفایت میکند. به این ترتیب هزینه سنگها را به مسجد هدیه کرد. راننده وانت هم که شاهد این اتفاق بود، کرایه را نگرفت و خودش خواست که در این کار خیر شریک باشد.
آنطورکه آقامحسن میگوید، گاهی پشت تریبون به نمازگزاران در مسجد اعلام میکنند که اگر خیرات یا نذورات دارند، آن را در چایخانه صرف کنند. افزون بر این، در بعضی از شبهای جمعه با غذاهای گرم مانند عدسی، سوپ و شله از نمازگزاران پذیرایی میشود. برای آمادهسازی این غذاها، افراد فعال در مسجد از صبح در آشپزخانه مشغول به تهیه آنها میشوند؛ «تلاش کردهایم با بهکارگرفتن نوجوانان و استفاده از ظرفیتهای مسجد، حق مسجد را ادا کنیم.»
چایخانه امامحسنمجتبی (ع) اکنون به محلی برای گردهمایی و فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی نوجوانان تبدیل شده است. علی و امیرحسین پاکباز که پسرعمه و پسردایی و هردو دانشآموز کلاس هشتم هستند، از خادمان نوجوان چایخانهاند. علی میگوید: شبها وقتی شیفت خیمه دارم، روپوش خادمی سبز میپوشم و گاهی از مردم پذیرایی میکنم. البته وظیفه من در خیمه، بیشتر این است که صفهایی را که مردم در آن میایستند، سروسامان میدهم.
علی همچنان از لفظ «خیمه» استفاده میکند؛ زیرا پیش از راهاندازی چایخانه، رسمشان همان برپایی خیمه بوده است. او اضافه میکند: ما بچهها در طول روز در مدرسه هستیم و شبها به مسجد میآییم. این کار درکنار پشتیبانی بزرگترها و در این فضای آینهکاری خیلی قشنگ است. یادم میآید روزی که در آشپزخانه مسجد، صبحانه تهیه شد و آن را بین مردم توزیع کردیم، روز لذتبخشی بود. طعم سوپ آن روز خیلی خوشمزه بود.
* این گزارش یکشنبه ۳۰ دیماه ۱۴۰۳ در شماره ۶۰۱ شهرآرامحله منطقه ۳ و ۴ چاپ شده است.