بچه‌های شهرک شهیدرجایی اینجا قرآن خواندن یاد گرفتند

نجفی| یک نفر ایستاده دمِ در کشیک می‌دهد. مرد میان‌سالی به نظر می‌رسد. از آقای کریمی که بَلدِ ماست می‌پرسم کشیکِ چه چیزی را می‌دهد، می‌گوید: موتور و ماشین بچه‌های جلسه قرآن را کسی نبرد! این مدلی‌اش را ندیده بودم. جلسه قرآن فراوان در شهر برگزار می‌شود ولی ظاهرا این یکی با باقی آنها فرق می‌کند. فرقش همین اول کاری مشخص و بعد کاملا آشکار شد که صاحب همین خانه کشیک می‌دهد.

خانواده آقای حسینی خانه خود را حدود ۱۷ سال است که وقف قرآن کرده‌اند. می‌رویم داخل و توی آشپزخانه می‌نشینیم تا جلسه تمام شود. نارنگی می‌خوریم و چای تازه‌دم و بعد هم بین قدیمی‌تر‌ها و بزرگ‌تر‌های جلسه، می‌نشینیم و گپ می‌زنیم و از حال‌و‌روزشان و حال‌و‌هوای این جلسه صحبت می‌کنیم. اغلب اعضای جلسه آن‌طوری‌که کریمی می‌گوید، از کسبه حاشیه بولوار حر هستند.

اوایل جلسه به صورت چرخشی برگزار می‌شد

بابای جلسه با اینکه سنش زیاد نیست، برای خیلی از بچه‌ها بابا و استاد جلسه است. حسین حسینی می‌گوید چیزی حدود ۱۷ سال است که این جلسه در همین خانه برگزار می‌شود؛ «جلسه، اوایل به‌صورت چرخشی برگزار می‌شد و در منازل دوستان.

کم‌کم تعداد دوستان زیاد شد و حمل‌و‌نقل قرآن‌ها و رحل‌ها و باقی وسایل، سخت. تصمیم گرفتیم که جلسه را در یکی از مساجد برگزار کنیم ولی طبق معمول، هیئت امنا بار هزینه‌های جاری مصرف را روی دوش ما انداختند و گفتند دارید به مسجد هزینه زیاد تحمیل می‌کنید و باید پرداخت شود! از آنجا به بعد، جلسه را به خانه خودمان منتقل کردیم. برای جذاب‌بودن جلسه ۲۰ میلیون‌تومان خرج دکوراسیون خانه کردیم. بچه‌هایی هستند که الان ماشاءا... بزرگ شده‌اند و از کودکی به جلسه ما می‌آمدند و هنوز هم این رفت‌و‌آمد ادامه دارد.» دیوار‌های خانه به‌خصوص آشپزخانه، آن‌قدر شکیل و شاد طراحی و چیده شده که آدم دلش نمی‌آید خانه را ترک کند.

مقام سوم جلسات خانگی قرآن در مشهد

حسینی می‌گوید این جلسه یکی از جلسات قدیمی شهرک رجایی است؛ «در مسابقات جلسات خانگی قرآن در مشهد، مقام سوم را کسب کردیم. برای تشخیص جلسات برتر، دو نکته را مد‌نظر قرار می‌دهند. اول اینکه از استاد جلسه تست علمی می‌گیرند و دوم از جلسات بازدید می‌کنند.

از جامعه قاریان می‌آمدند بازدید. هنوز هم می‌آیند؛ به‌خصوص در ایام ماه مبارک رمضان.» حسینی می‌گوید تا حالا بسیاری از افراد شاخص، از مسئولان کشوری به جلسات آنها آمده‌اند؛ «آقای آریان‌منش به جلسه آمده‌اند و رئیس سازمان تبلیغات اسلامی که گمان کنم آن موقع آقای دبیری بودند. مثل برخی از جلسات، ما کارِ سیاسی انجام نمی‌دهیم و فکر می‌کنم یکی از علت‌های اصلی دوام این جلسه، همین نبود کار سیاسی است. دوستانی که خودشان از اساتید قرآن هستند در روز‌های ماه مبارک می‌آمدند به جلسات ما سرمی‌زدند و می‌گفتند که جلسه خوبی دارید که جزو برترین‌هاست. از طرف دیگر خرج و مخارج و هزینه جلسات هم تماما به عهده خودمان است و گاهی دوستان هم کمک می‌کنند.

همسایه‌های ما به اجرای برنامه دوشنبه‌ها عادت کرده‌اند؛ بعضی گله می‌کنند که صدای بلندگو این‌بار کم بود

همسایه‌ها گلایه می‌کنند که چرا صدای بلندگو کم است

قسمت جالب و قابل تامل جلسه، آنجایی است که حسینی از حضور بچه‌ها و پدرانشان در این جلسه صحبت می‌کند؛ «خدا را شکر جلسه فقط مختص قرآن‌خواندن نیست. به‌هر‌حال اینجا محفلی می‌شود برای حل‌و‌فصل مشکل دیگران؛ مثلا پدران و پسران اینجا اغلب با هم در جلسه شرکت می‌کنند. این در روابط خانوادگی تاثیر زیادی دارد. یا همین آقای بارودی که اهل کرکوک عراق است و اصلا به خاطر این جلسه چند ماهی را بیشتر می‌ماند.  خب، من و دوستان جلسه، خیلی روی این موضوع حساسیم که خدایی‌نکرده برنامه ما باعث آزار دیگران نشود.»

حسینی از برنامه و فوق‌برنامه‌های جلسه هم برایمان می‌گوید: «یک شب در ماه مبارک رمضان را اتوبوس می‌گیریم و بچه‌ها را به نمایشگاه قرآن می‌بریم. آخر ماه هم جلسه اختتامیه برگزار می‌کنیم و به بچه‌ها جایزه می‌دهیم. دو نفر از بچه‌هایمان هم در مسابقه «اسرا» که از شبکه قرآن پخش می‌شود، به مرحله فینال رسیده‌اند که در نوع خود بی‌نظیر است.»

آشپزی که صوت و لحن و قرائت و تجوید آموزش می‌دهد

حسینی، آشپز است و آشپزخانه‌اش پایین همین خانه قرار دارد. او می‌گوید برخی از دوستان، از راه دور مثلا بولوار سرافرازان به جلسه می‌آیند؛ «اینجا همه چیز تدریس می‌شود. هم صوت و لحن، هم تجوید و هم وقف و ابتدا. موارد تفسیری را هم اگر در حد سواد من باشد، به بچه‌ها می‌گویم.»

نوبت به دیگر بزرگان جلسه می‌رسد که آنها هم نظراتشان را درباره جلسه بگویند. آقای مختاری می‌گوید: «سعه صدر و صبر و تحمل آقای حسینی خیلی بوده که توانسته به اینجا برسد. در همین دوره بود که توانستیم برخی از افراد مشهور و محبوب قرآنی را که ما هم دوستشان داریم، ببینیم؛ وگرنه کجا می‌توانستیم آقای شاکرنژاد و دوستان دیگر را ببینیم؟ آن نکته را هم که درباره رابطه پدر و پسری گفتند، من هم تصدیق می‌کنم. یعنی شما مطمئن باشید وقتی با پسرتان به جلسه می‌آیید، خود خدا کمک می‌کند و مشکلاتی که در رابطه بین پدر و پسر به طور معمول وجود دارد، خود‌به‌خود برطرف می‌شود.»

آقای هاشمی می‌گوید: «این جلسه توانسته از خیلی از انحرافات اجتماعی جلوگیری کند. پسر من الان اگر در همه کارهایش به جایی رسیده، به برکت همین جلسه قرآن است. این خانواده همه‌چیزشان را وقف قرآن کرده‌اند و می‌دانم خدا به آنها اجر و پاداش می‌دهد.»

آقای حسینی، دیگر عضو جلسه می‌گوید: «پسر اینجا استاد است و پدرش هم آن پایین کشیک می‌دهد تا مبادا ماشین و موتور مردم را دزد ببرد.»

آقای قوی‌دل که به قول خودش، معتاد این جلسه شده، می‌گوید: «حسین حسینی به غیر از اینکه اینجا در جلسه برای بچه‌ها وقت می‌گذارد، بیرون از جلسه هم با بچه‌ها در‌ارتباط است. خیلی از شاگردان این جلسه هم استاد جلسات دیگر هستند.»

*این گزارش دوشنبه، ۳ ش آبان ۱۳۹۵ در شماره ۲۱۹ شهرآرامحله منطقه ۶ چاپ شده است.