در جوامع شهری امروز، یکی از راههای رسیدن به آرامش، رفتن به دامان بکر طبیعت است. باوجودیکه خیلیها بهندرت فرصت رفتن به طبیعت و لذتبردن از آن را به دست میآورند، بعضیها نیز با طبیعت بزرگ شدهاند و به آن عشق میورزند. یکی از این دوستداران طبیعت، ساکن محله عدل خمینی ۹۱ است. به دیدنش میرویم و او از همنواییاش با طبیعت میگوید.
علیاصغر خاکساری که متولد سال ۱۳۴۲ قائن است، در خردسالی با خانوادهاش به مشهد میآید و از کودکی به همراه پدر به دامان طبیعت میرود. او میگوید: پدرم از طبیعتگردهای حرفهای خراسان بود؛ من هم از همان کودکی همراه او بودم؛ در کویرهای خشک تا جنگلها و کوههای سرسبز شمال. طبیعت زیبا برای کودکی با سنوسال من پر از شگفتی و عظمت بود. همان زمان نقاشی از طبیعت را آغاز کردم. در هشتسالگی با کشیدن یک قوچ وحشی به نقاشی رو آوردم و در همان زمان نیز عکاسی از طبیعت را آغاز کردم.
خاکساری بعداز رفتن به مدرسه باز هم طبیعت را رها نمیکند و در هر فرصتی عکاسی و نقاشی از طبیعت را انجام میدهد. سال دوم راهنمایی، معلم، استعداد او در زمینه نقاشی و هنر را کشف میکند و به او توصیه میکند وارد کار قلمزنیشود. هنرمند محله ما میگوید: از همان اول عادت پشت میز نشستن و درس خواندن را نداشتم. با راهنمایی معلمم به یک کارگاه قلمزنی شخصی رفتم و در چند دوره، قلمزنی روی فلزات نرم (طلا، نقره و...) را آموختم. چون به طراحی و نقاشی تسلط داشتم، در مدت چند ماه قلمزنی را آموختم. بعد از آن با گرفتن امتحانی عملی، کارت صلاحیت خود را از سازمان فنیوحرفهای گرفتم و به عضویت سازمان صنایع دستی و گردشگری استان خراسان درآمدم.
علیاصغر خاکساری علاوهبر قلمزنی در کلاسهای ریختهگری و تراشکاری نیز شرکت کرده و مدرک تعمیرکاری مجاز اسلحه را دریافت کرده است و از ۲۸ سال قبل تاکنون این شغل اصلی اوست. او با تلفیق هنر و صنعت، شیوه جدیدی ابداع کرده است. به نظرم اینکه یک دوستدار طبیعت تعمیرکار اسلحه باشد، تناقضآمیز است.
خاکساری که متوجه تعجب من شده است، در توضیح این مطلب میگوید: من همیشه از شکار در طبیعت بیزار بودهام؛ یکی از دلایلی که این شغل را انتخاب کردم، همین علاقه من به طبیعت بوده است. توضیحش کمی مشکل است، اما در این شغل با بیشتر کسانی که اهل شکارند، دوست هستم. من با صحبتکردن و دادن اطلاعات درباره برخی حیوانات کمیاب مانند پلنگ، یوز و... از آنها میخواهم فقط حیوانات پیر و ناسالم را که درحال مرگ هستند، شکار کنند و بهویژه از شکار حیوانات ماده بپرهیزند.
خاکساری با اشاره به اینکه درواقع شکار برخی حیوانات پیر و ناسالم در تنازع بقا در طبیعت نقش مثبتی دارد، میگوید: درواقع شکار در یک لحظه برای این جانوران بهتر از مرگ تدریجی و دردآور در زمستان و بیغذایی است. از این نظر من با تعمیر اسلحه در حق این حیوانات خدمت میکنم. از طرف دیگر پساز صحبت با برخی شکارچیان، آنها شکار را کنار گذاشتهاند.
هممحلهای ما در ادامه میگوید: حتی تعدادی از آنان اسلحه را کنار گذاشتهاند، دوربین به دست گرفتهاند و حالا عکاسانی خوب هستند که به گروه فعالان و حامیان حیات وحش پیوستهاند. من با قلمزنی روی قسمتهای فلزی اسلحه، آنها را با جنبه هنری کار آشنا کردهام. خیلی از دوستانم حالا از اسلحه بهعنوان وسیلهای تزیینی در دکور منزلشان استفاده میکنند.
خاکساری قلمزنی بر فلزات سخت مانند تیتانیوم، استیل و... را نیز انجام میدهد کاری که تاکنون کسی انجام نداده است
علیاصغر خاکساری برای رساندن پیام صلح و دوستی با طبیعت به کشورهای دیگر نیز سفر کرده است؛ البته سفرهای او بدون ایجاد آلودگی و دود انجام شده است. هممحلهای هنرمند ما درباره این سفر میگوید: برای رساندن پیام دوستی با طبیعت، من و یکی از دوستانم تصمیم گرفتیم با دوچرخه به اروپا برویم؛ بنابراین با فراهمشدن مقدمات با دوچرخه از مشهد حرکت کردیم و بعداز عبور از کشورهای ترکیه، بلغارستان، یونان سرانجام به ایتالیا رفتیم و در کنگرهای بینالمللی که باهدف نجات طبیعت در رم برگزار میشد، شرکت کردیم.
او در ادامه میگوید: در طول مسیر با ارائه نقاشیهایی از طبیعت و حیوانات درحال انقراض خواستار نجات طبیعت شدیم. بسیاری از اروپاییها برای نخستینبار بود که با طبیعت ایران آشنا میشدند؛ برخی از آنها فکر میکردند که ایران فقط یک صحرای بزرگ بیآبوعلف است!
علی خاکساری از همان کودکی، عکاسی از طبیعت را شروع میکند و عکسهای بینظیری از طبیعت و حیات وحش ایران میگیرد. او برای گرفتن عکسهای طبیعت به کشورهای دیگر نیز میرود. خودش دراینباره میگوید: برای تهیه عکس قوچ اوریال و عقاب به کشور قرقیزستان رفتم و توانستم از این دوحیوان زیبا عکسهای بسیاری بگیرم. چند تا از این عکسها در مجلات معتبر نیز به چاپ رسید. من حتی برای گرفتن عکس از کوههای هیمالیا به نپال سفر و عکسهای بسیاری از حیاتوحش آنجا تهیه کردم. علاوهبر این شاگردان بسیاری در حوزه عکاسی از طبیعت تربیت کردهام که برخی از این عکسها در نشریه نشنال جئوگرافیک به چاپ رسیده است.
این هنرمند طبیعت در بیشتر آثار قلمزنی خود نقش حیوانات کمیاب و درحال انقراض مانند پلنگ، عقاب و... را بر روی فلزات و هرچیزی که بشود بر روی آن اثر گذاشت، حک کرده است. او علاوهبر قلمزنی روی فلزات نرم مانند طلا و مس، قلمزنی بر فلزات سخت مانند تیتانیوم، استیل و... را نیز انجام میدهد. خاکساری میگوید: تاکنون کسی چنین کاری انجام نداده است.
من قلمزنی روی ساعت استیل و انگشتر تیتانیوم را انجام میدهم و با ارزشدادن به این فلزات بیارزش به آنها ارزش میدهم؛ این کار درواقع نوعی تلفیق هنر و صنعت است. کوچکترین اثر قلمزنی من برروی ته یک سوزن استیل است که نام مبارک حضرت علی (ع) را روی آن حک کردهام.
خاکساری در سال جاری بهعنوان هنرمند برتر کشور در رشته قلمزنی انتخاب شده است. او میگوید: در این مراسم که روز جهانی صنایعدستی در تهران برگزار شد، هنرمندان بسیاری بهویژه از اصفهان و شیراز آمده بودند، اما کمیته داوران بعداز بررسی آثار تعداد زیادی از هنرمندان قلمزن، من را بهعنوان هنرمند برتر کشور در سال ۹۲ انتخاب کرد. حتی آقای علمداری که از هنرمندان بنام اصفهان است، از آثارم شگفتزده شده بود و به من تبریک گفت.
این هنرمند معروف شهرمان علاوهبرکسب این مقام برتر، عضو کانون قلمزنان برتر دنیا در آمریکا نیز است و ۲۰ اثر قلمزنی او در نمایشگاه دائمی این مرکز نگهداری میشود.
خاکساری در پایان با تشکر از فعالیتهای اداره صنایع دستی و گردشگری خراسان رضوی میگوید: هنرمندان مشهور بسیاری در مشهد ساکن هستند، اما متاسفانه بیشتر این هنرمندان گمنام مانده و بسیاری از آنان در سنین پیری به سر میبرند که شاید با مرگ آنان هنرشان نیز از بین برود. اگر کانون یا مرکزی از این هنرمندان حمایت مالی و معنوی کند، مشهد میتواند قطب هنر در همه ایران شود؛ حتی درصورت حمایت میتوان نسل جدیدی از هنرمندان را تربیت کرد که با تلفیق هنر و صنعت میتوانند به شکوفایی اقتصادی این شهر کمک کنند.
باوجود این همه مسافر چرا باید آثار قلمیوهنری اصفهان و شیراز یا حتی بدتر آثار هنری چینی در مشهد به فروش برسد. در پایان گفتوگو خاکساری سخنی از مرحومعباسجعفری، یکی از کوهنوردان معروف مشهد و ایران رابیان میکند: آن مرحوم همیشه میگفت طبیعت مادر ماست و ما فرزندان طبیعت هستیم؛ هیچ فرزندی به مادرش پشت نمیکند.
*این گزارش در شهرآرا محله منطقه ۸ مورخ ۱۹ آذرماه سال ۱۳۹۲ منتشر شده است.