اگر سری به کوچه آخوند خراسانی ۷ بزنید، میبینید هنوز هم درِ خانه آیتالله مرعشی به روی مردم محله باز است. این خانه آنقدر قدیمی است که توجه هر رهگذری را به خود جلب میکند. برگ درختان توت روی سردر خانه را گرفته و تابلوی بیت آیتالله مرعشی به چشم نمیخورد، اما یاد و خاطره او باعث شده قدیمیها این خانه را فراموش نکنند.
وقتی وارد خانه میشوید، حیاطی قدیمی که روبهروی شما قرار دارد، گذشته را به خاطرتان میآورد. از حیاط که میگذرید، وارد سالن شیشهای قدیمی میشوید و از درِ بعدی وارد سالن دیگر میشوید که کلاس درس آیتالله سیدکاظم مرعشی بوده. هنوز هم منبرش در گوشهای به چشم میخورد و حالوهوای قدیم را تداعی میکند. این خانه همچنان مکانی برای رشد دوستداران علم و مذهب باشد.
آیتالله سیدکاظم مرعشی و برادرش روز جمعه مصادفبا نیمهشعبان ۱۲۹۸ شمسی به دنیا آمدند. پدرشان آیتالله العظمی سیدمحمدرضا مرعشی و پدربزرگشان آیتالله سیداحمد مرعشی و جد بزرگشان آیتالله سیدعلی مرعشی وهمینطور تا هفت نسل اجدادشان مرجع بودهاند. مادرشان دختر محمدحسن شیرازی ملقب به تحریمکننده تنباکوست. جد بزرگ خانواده میرقوامالدین مرعشی موسس سلسله سلاطین مرعشیان مازندران از نوادگان سیدالساجدین امام سجاد (ع) است.
کاظم و مهدی در پنجسالگی پدر خود را از دست دادند، اما این اتفاق، خللی در اراده آنها ایجاد نکرد و همچنان به فراگیری علوم اسلامی ادامه دادند. آنها در ۱۳ سالگی به حوزه علمیه قم رفتند و به تحصیل علوم حوزوی پرداختند.
برادران مرعشی توسط پسرعمویشان سیدنجفی به استادان برجسته آن زمان معرفی شدند؛ ازجمله مدرّسان برادران مرعشی در علوم حوزوی و اسلامی میتوان به آیتالله حاجسیدمحمد حجت، آیتالله حاجسید محمدتقی خوانساری، آیتالله حاج سیدصدرالدین صدر، آیتالله یثربی و مرجع عالیقدر حضرت آیتالله سیدحسین بروجردی اشاره کرد. همچنین امام امت، امام خمینی (ره)، مرجع میرزاسیدعبدالهادی شیرازی و کوه کمرهای از استادان برادران مرعشی بودند.
پساز ارتحال آیتالله بروجردی، این دو برادر برای تکمیل دروس فقه و اصول و انجام تحقیقات علوم دینی و اسلامی به نجف اشرف مهاجرت کرده و نزد سیدعبدالهادی شیرازی رفتند. پساز مدتی دو برادر با دختران ایشان ازدواج کردند. سپس این دو مرجع به تدریس طلاب پرداختند.
سال ۱۳۴۲ که حضرت امام خمینی (ره) به ترکیه تبعید شدند، برادران مرعشی طی نامهای از ایشان دعوت کردند تا به نجفاشرف بیاید و دولت عراق نیز پذیرفت. شاه و ساواک انتظار داشت کسی از ایشان استقبال نکند، اما بهدلیل تبلیغات برادران مرعشی استقبال باشکوهی از امام (ره) صورت گرفت.
بسیاری از روحانیون دولتی و ساواک که متوجه شده بودند این استقبال باشکوه توسط برادران مرعشی صورت گرفته به این دو برادر توهین میکردند.
سیدکاظم مرعشی همراه خانوادهاش پس از ۲۲ سال اقامت در عراق به تهران رفت. مدت دوسال در تهران تدریس میکرد و وجوهاتی را که جمعآوری میشد، مخفیانه به امام میرساند. آزار و اذیت ساواک باعث شد او در سال ۱۳۵۴ به مشهد و به امام هشتم پناه بیاورد. در مشهد آزار و اذیت ساواک همچنان ادامه داشت.
وی با احزاب و گروههای مردمی مخفیانه جلسه میگذاشت و مردم را از وقایع و جنایتهای خانواده ظالم و خیانتپیشه شاه آگاه میکرد. آیتالله مرعشی در مشهد بهپاخاست و مردم را تشویق به قیام کرد. اولین قیام مردم مشهد از مسجد ملاهاشم کنار بازار بزرگ شروع و هر روز به جمعیت انقلابیها اضافه میشد.
آیتالله مرعشی ارتشیها را تشویق میکرد که اسلحهها را زمین بگذارند و به مردم بپیوندند. مرعشی در خراسان و مشهد به «آیتالله ضد توپ و تانک» مشهور شده بود.
آن زمان امام خمینی (ره) در پاریس حضور داشت. علما برای دیدن ایشان به پاریس میرفتند و به آیتالله مرعشی میگفتند شما نیز بروید. ایشان گفت میترسم اگر برویم، انقلاب سرد شود و مردم پراکنده شوند از تهدیدات و دروغهای شاه؛ من میمانم تا پیروزی انقلاب و ورود امام خمینی به ایران.
پس از پیروزی انقلاب، آیتالله مرعشی، فقها و روحانیون برای استقبال از امام خمینی (ره) به تهران رفتند. بعد از دوروز که امام به تهران آمدند.
آیتالله مرعشی به دیدار امام رفت. در این دیدار امام فرمودند: «آقای مرعشی، شما حق بزرگی به گردن من دارید. من همیشه تظاهرات شما را در مشهد در روزنامهها میدیدم.» بعداز پیروزی انقلاب نیز امام به ایشان گفتند: «به مشهد برگردید و خراسان را حفظ کنید.» مرعشی درمدت جنگ چندینبار به جبهه رفت و در روحیه سربازها تاثیرات خوبی گذاشت.
از شاگردان این مرجع میتوان به آیتالله مرحوم سیدمحمدحسین فضلا... مرجع لبنان، حضرت آیتالله داغستانی، حضرت آیتالله فضل، آیتالله یثربی فرزند آیتالله یثربی بزرگ، آیتالله صدوقی فرزند شهید صدوقی و شهید هاشمینژاد و بسیاری از روحانیون دیگر اشاره کرد.
این مرجع عظیمالشأن ۱۸ تیر ۱۳۸۱ شمسی برابر با ۲۷ ربیعالثانی ۱۴۲۳ قمری در ۸۳ سالگی براثر بیماری سرطان خون ندای حق را لبیک گفت.
سیدعبدالهادی مرعشی متولد سال ۱۳۷۶ میخواهد راه پدربزرگش را ادامه دهد. او علاقه زیادی به علوم حوزوی دارد. عبدالهادی در هیئت مدافع الشیعه حرم فعالیت میکند و برای بچههای همسنوسالش درسهای امامشناسی، روایتشناسی،
احکامشناسی، اسلامشناسی و شبههشناسی برگزار میکند. نوه آیتالله سیدکاظم مرعشی میگوید: لازم نیست لباس حوزوی داشته باشیم بلکه با هر لباسی میتوانیم برای اسلام تبلیغ کنیم. مهم نفس عمل است و پاسداری از اسلام در اولویت قرار دارد.
در کتابخانه تخصصی آیتالله مرعشی بیشتر از ۲ هزار جلد از کتابهای فقهی و مرجع وجود دارد
وی ادامه میدهد: از همان کودکی دوست داشتم راه پدربزرگم را ادامه دهم و در این زمینه تلاش میکنم. همیشه با خودم فکر میکنم اگر در زمان امام علی (ع) یا امام حسین (ع) بودیم حتما از امام دفاع میکردیم، اما اکنون که در زمان آنها نیستیم برای مولایمان امام زمان (عج) چه کاری انجام دادهایم؟ چگونه حق امام را ادا میکنیم؟ برای همین تصمیم گرفتم در اینجا به یاد گذشته کلاسهای آموزشی مذهبی را برگزار کنیم.
مرعشی بیان میکند: هنگامیکه مزار حجربنعدی را نبش قبر کردند، به این فکر افتادیم ما هم برای دفاع از اسلام و انقلاب برنامهای داشته باشیم.
گفتیم اگر رهبر اجازه جهاد بدهند که میرویم وگرنه جهادمان کلامی باشد. به همین دلیل هیئتمدافع الشیعه حرم را تشکیل دادیم تا در این راه گامی برداشته باشیم و از اسلام دفاع کنیم.
وی بااشارهبه اینکه علاوهبر علوم حوزه به ورزش هم علاقه دارد، میافزاید: تلاش کردهام در ورزشهای رزمی هم پیشرفت داشته باشم و تاکنون در رشته بوکس آمریکایی و سبک جیتکاندو استاد هستم. برای تکمیل سبک جیتکاندو خیلی از سبکها را آموزش دیدم و تکنیکهای شکننده را یادگرفتم. همچنین دفاع شخصی سامورایی و کونگفو چینی را هم آموزش دیدهام. دوست دارم سنگردار پدربزرگم باشم.
وی یادآور میشود: ما که درس حوزوی میخوانیم و میخواهیم جزو یاران امام زمان (عج) باشیم، باید با ورزشهای رزمی هم آشنا باشیم و تکبُعدی رشد نکنیم.
نوه آیتالله سیدکاظم مرعشی میگوید: درِ این خانه هنوز هم به روی همه هممحلهایها و مردم شهر باز است. بعضیاز علما وقتی به مشهد میآیند به اینجا سر میزنند. گاهی نیز هیئتهای مذهبی که به اینجا میآیند، در این خانه اسکان میکنند. هرچند که مردم قدیمی محله رفتهاند، اما هنوز هم یاد پدربزرگم در ذهن اهالی باقی است.
از او میپرسیم شما گفتید درِ این خانه به روی همه باز است، اما اکنون که ایشان فوت کردهاند چه فعالیتهای دیگری در اینجا انجام میدهید؟ دهه اول محرم مراسم عزاداری امام حسین (ع) در اینجا برگزار میشود که جمعیتی بالغبر هزار نفر در این عزاداری شرکت میکنند. ظهر جمعه فقرای محله را اطعام میکنیم. وی بیان میکند: فرقی نمیکند پزشک باشد یا کارگر وقتی داخل بیت میشوند همه با هم برابرند. افرادی که توسط ایشان آزاد شدهاند بهواسطه احساس دینی که دارند به اینجا سر میزنند.
مرعشی جوان در ادامه توضیح میدهد: گروهان فتح خیبر زیرنظر بیت و هیئت مدافعالشیعه فعالیت میکند. این مجمع در سه حوزه فرهنگی، هنری، آموزشی فعالیت دارد که برگزاری جلسات مذهبی، حلقههای قرآنی (تفسیر قرآن)، نمایشگاه کتاب، زندگینامه ستارگان آسمان ولایت و نمایشگاه آیتالله مرعشی در اینجا انجام میشود.
در حوزه آموزشی برنامههایی ازجمله مداحی، قرآن، کلاسهای درسی (فیزیک، شیمی، ادبیات فارسی و...) برای جوانان داریم. در حوزه هنری شعر، فیلمسازی، مستندسازی و تواشیح برگزار میکنیم. وی میافزاید: کتابخانه تخصصی آیتالله مرعشی دانشجویان حوزه را به اینجا میکشاند. در این کتابخانه بیشتر از ۲ هزار جلد از کتابهای فقهی و مرجع وجود دارد.
این رزمیکار جوان درباره آشنایی مردم محله با این خانه و فعالیتهایش میگوید: بافت منطقه عوض شده است و بسیاری از همسایهها جدید آمدهاند. بعضی از خانوادههایی که در آخوندخراسانی ۵، ۷ و ۹ ساکن هستند، هیچ آشنایی با ما ندارند. جوانترهای محله نیز بهندرت اینجا را میشناسند.
وی ادامه میدهد: در حال حاضر ما با تبلیغات در مدارس و محله، تلاش کردهایم یاد و خاطره ایشان را زنده نگهداریم و مراسم مذهبی را دوباره در اینجا پر رنگ کنیم که تاحدودی موفق شدهایم. باوجود بدعتهایی که در دین صورت میگیرد، هدف اصلی ما جوانان هستند تا اسلام و اسلامشناسی را بیشتر در بین جوانان رشد دهیم. گرچه کار ما اندک است، همینها در کنار هم موثر میشود.
بهسراغ مردم محله آخوندخراسانی میرویم و از آنها میپرسیم تا چهاندازه با خانواده مرعشی آشنایی دارند. طبسی، ساکن آخوندخراسانی ۹ میگوید: حدود چهارسال است که به این محله آمدهایم و تا الان نمیدانستیم که خانه آیتالله مرعشی اینجاست. وی در پاسخ به این سوال که تا چه اندازه با ایشان و فعالیتهایش آشنایی دارید، بیان میکند: فقط میدانم مرجع تقلید هستند، اما اطلاعات دیگری ندارم.
محمدرضا یعقوبی ساکن خیابان آخوند خراسانی نیز میگوید: ایشان را میشناسم و درباره فعالیتهای انقلابیشان اطلاع دارم، اما نمیدانستم هنوز هم مراسم مذهبی در خانهشان برگزار میشود و تاکنون در برنامههایشان شرکت نکردهام.
بهسراغ یکی از مغازهدارهای محله میآییم. محمدی اظهار میکند: من ساکن این محله نیستم و دوسال است که اینجا مشغول به کار شدهام و شناخت چندانی ندارم و تا امروز هم از کسی چیزی نشنیده بودم.
* این گزارش در شماره ۷۴ شهرآرا محله منطقه هشت مورخ ۳۰ مهرماه سال ۱۳۹۲ منتشر شده است.