دو هفته قبل از عید نوروز مادرم «دانو» میپخت. گندم، نخود، عدس و ادویه، دانوی مادرم را تشکیل میداد. پس از آماده شدن دانو، مادرم مهرهای آبیرنگ را داخل ظرف دانو میانداخت.
اهالی قدیم مشهد خردهفرهنگهای نوروزی خاصی دارند؛ آداب و رسوم زیبایی که امروز یا به دست فراموشی سپرده شده است یا کمتر دیده میشود و تنها در نزد برخی خانوادههای قدیمی بهطور کامل به اجرا گذاشته میشود.
روابط همسایگی در این مجتمعها پررنگ نیست و مستأجرها شناخت کافی از بقیه ندارند.
یلدا در خراسان به «شب چله» یا «چله نشینی» معروف است و دور هم نشستن در این شب و خواندن شاهنامه فردوسی و گرفتن فال حافظ از سنتهایی است که در گذر زمان سینه به سینه محفوظ مانده است.
نخستین پزشکان نوین مشهد ، عموما خارجی هستند اما وجود مجهزترین و بزرگترین بیمارستان آن روزها، ایجاب میکند که اقداماتی نیز برای تأسیس دانشکده پزشکی و آموزش علم طب در مشهد انجام بگیرد.
پدر و مادرم گفتهاند آنهایی که به شهرمان میآیند، برای سوغاتی مهر و تسبیح تبرک میبرند. میخواهم با ساختن این مهر و تسبیح، خاطره زیارت مشهد همیشه در ذهنشان باشد.
محمد نیازی از کارگردانان تئاتر مشهد است. خیلیها او را به عنوان صاحب سبک تئاتر موزیکال در شهرمان میشناسند.