حسن کریمیحسینآباد تعریف میکند: آن زمان، بهار و تابستان گله گوسفند را برای چِرا به روستای نجفی در محدوده چهارچشمه میبردم و خانهای اجاره میکردم و حوادث زیادی برایم اتفاق میافتاد.
قاسم صفریان در خاطراتش مینویسد: «به باغ ملی که رسیدیم، صدای گلولهها نزدیک بود و صدای مسلسل قطع نمیشد. همه را به گلوله میبستند. یک کشتار وحشیانه، مقابل نانوایی چهارراه لشکر شد».
یک ماشین ارتش وارد استانداری میشود و یک نفر از افسران از ماشین پیاده میشود و با آیتالله سیدعلی خامنهای دست میدهد. میان مردم شایع شده است که ارتش اعلان همبستگی کرده است.
روایتی از نهم و دهم دیماه ۱۳۵۷ مشهد که در ورقهای اسنادی آن روزگار ثبت شده است تا شاهدان ماندگار تاریخ باشند.
۹ سال پس از انقلاب اسلامی، نهضت سوادآموزی بیسوادی را در میان کارمندان ریشه کن کرد.
روزنامه حبلالمتین مینویسد: روسها با حیلتی، قسمتی از آب رودخانه اترک را که حقآبه ایران بوده، به نفع خودشان برمیدارند و همه اینها در نبود یک نقشه دقیق از حدود خراسان اتفاق میافتد.
نام ابوالحسن خان صدیقی که ایتالیاییها به او لقب میکلآنژ ثانی شرق را دادهاند، در ذهن مشهد یها با مجسمه فردوسی در آرامگاه فردوسی و مجسمه نادرشاه در باغ نادری گره خورده است.