فاروق تیموریان هنرمندی است که دستی هم بر آتش ورزشهای رزمی دارد و به همیندلیل خودش را «شاعر مبارز» معرفی میکند. «عشوههای قرن هفتم» کتاب شعر اوست که در سال۱۳۹۴ به چاپ رسیده است.
استاد ایرج خواجوی در دوران کودکی حدود سه سال نزد برخی از هنرمندان روس آموزش دیده بود. این هنرمند معلم بود و بعد از بازنشستگی به آموزش هنرهای تجسمی مشغول شد و شاگردان زیادی در مشهد تربیت کرد.
حاج اکبر نجاتی میگوید: فکر میکردم از موج انفجار پاهایم تا خورده است، اما وقتی سر چرخاندم به سوی پاهایم، دیدم استخوان پای راستم کاملا شکسته و پایم فقط به شلوارم آویزان است. بدون هیچ نقطه اتصالی به بدنم...»
زمان جنگ که تعداد کمی از مردم امکاناتی مانند ماشین یا تلفن داشتند، مادر ماریا مغازه کوچک جلو خانهشان را به اتاق تلفن تبدیل کرده بود تا همسایهها بتوانند راحتتر از احوال اقوامشان باخبر باشند.
درست ۲۴ شهریور ۱۳۶۰ جایی در کوچههای خیابان نخریسی، پشت بیمارستان امدادی مشهد ، اتفاق افتاد؛ اما فردای آن روز هیچ روزنامهای ننوشت: «دیروز راس ساعت ۳:۳۰ دقیقه یک جوان انقلابی ترور شد»
«زَرپران» که عموم مردم آن را زعفران تلفظ میکنند، گرانترین ادویه جهان است که لقبِ «طلای سرخ» یا «طلای کویر» را از آن خود کرده است. زعفران این قابلیت را دارد تا بهعنوان یکی از جاذبههای گردشگری مطرح شود.
آن زمان که «طبیعت گردی» و «پیک نیک رفتن» به شکل امروزش باب نبود «اخلمد»، مهمترین «بیرون شهر» مشهد یها بود. تابستان که فرامی رسید، بسیاری از خانوادهها آخر هفته بساط چای و «استانبولی» را ردیف میکردند.