اینجا همه چیز نشان از تلاشی شبانهروزی دارد تا استقبال از زائران امامرضا(ع) به بهترین شکل انجام شود و خاطرهای خوب در ذهن مسافرانی که به مقصد مشهد ترک دیار کردهاند ماندگار شود. در میان خادمان این فضای معنوی پسربچهها و دختران کوچک هم در کنار بزرگترها مشغول کار هستند. از شستن ظرفها گرفته تا بستن پایههای علم به داربست.
هم زمان با غروب روز سه شنبه بود که آفتاب عمر استاد سیدمیرحسن ارژنگ نژاد (به اختصار حسن ارژنگ خوانده می شد) هم غروب کرد؛ یکی از چهره های بنام هنر مجسمه سازی ایران که آشنایان، او را به عنوان یکی از پیشگامان هنر مجسمه سازی ایران و از پیشکسوتان «هنرشهری» می شناسند.
مردی که یک قرن و یک سال در این جهان باقی بود تا فرصت هنرنمایی بیشتری داشته باشد برای خلق یادگارهایی که این روزها حکم نوستالژی و نمادهای خاطره ساز را برای بسیاری از ایرانیان دارد.
بوستان مروارید یکی از بوستانهای خطی نسبتا بزرگی است که از خیابان شاهد15 شروع میشود و تا خیابان مروارید و خیابان شهرآرا ادامه دارد. اکنون که در فصل تابستان، گرمای ظهر به مردم امان نمیدهد، عدهای از اهالی محله شاهد شبها از ساعت7 به بعد قصد میکنند برای بازی و تفریح به بوستان مروارید بروند اما از آنجا که این فضای تفریحی، نور و روشنایی کافی ندارد مجبورند راه خود را دورتر کنند و بوستان شاهد در میدان مادر را انتخاب کنند.
همین چند وقت پیش بود که پاکبانی با پیدا کردن یک دستبند طلای 80میلیونتومانی، دل صاحبش را شاد کرد و با تحویل دادن آن، رسم امانتداری مجاورت با حرم امامرضا(ع) را بهجا آورد. حالا خبر رسیده است که یکی دیگر از هم محلهایهایمان در منطقه ثامن مقداری پولوکالا به ارزش 400میلیون تومان را به صاحبش برگردانده است.علی سعادتی 49ساله، راننده ون تاکسی شهرداری مشهد، از سال1390 به این کار مشغول است. او ابتدا مسافرکشی میکرد تا اینکه یک دستگاه تاکسی ون خرید و زیرنظر شهرداری منطقه ثامن مشغول به کار شد.
بچهها با چرخ و فلکهای امروزی آسمان چندمتری بالای سرشان را فتح کردند و به شکوه این فتح، صدای خندههایشان تا کجا که پرواز نکرد. این تفریحات در ادامه با ایجاد نخستین شهر بازی مشهد در سال 1351خورشیدی در پارک ملت مشهد صفایی دیگرگونه پیدا کرد. البته درست است که فانفار هشتادمتری پارک ملت با داشتن عنوان بلندترین چرخوفلک خاورمیانه، هنوز هم از حافظه شهر و بچههای دهه60 و 70مشهد پاک نمیشود. مگر میشود یادمان برود که توی کابینهای رنگیاش نشسته بودیم و مشهد را زیر پایمان تماشا میکردیم و از این تجربه خاص، کیفور بودیم. در اوج بودیم که کابین باشتاب میآمد پایین و دلمان زیرورو میشد و ناخودآگاه خنده امانمان را میبرید.
وقتی به شکل گیری گروهشان فکر می کنند می بینند چقدر زود گذشت، پنج سال!
بعد از این مدت حالا به پختگی رسیده اند و اجراهایشان مقبول همه واقع می شود. نه تنها خانواده هایشان، بلکه دوست و آشنا به کار آن ها افتخار می کنند.
این را بچه های گروه سرود خادم الرضا(ع) می گویند که به مناسبت دهه ولایت در بوستان ها و مساجد شهر برنامه دارند و در این 10شب اجراهای مختلفی داشته اند. این گروه سرود از یک حرکت کوچک در دل مسجد امام رضا(ع) در محله طرق شکل گرفت.
خیابان صدف که اکنون از بولوار وکیلآباد تا آموزگار کشیده شده است، جزو قدیمیترین معابر و محلههای منطقه11 است و در ابتدای تشکیل، از وکیلآباد تا بولوار فرهنگ فعلی را شامل میشده است. هنوز هیچ سند مکتوبی درباره تاریخچه تشکیل محله صدف نوشته نشده و برای دستیابی به این منظور، چند روز متوالی راهی محله میشویم و مغازه به مغازه و خانهبهخانه پای صحبتهای اهالی مینشینیم و پرسانپرسان به حاج حسن مقدسی میرسیم که اولین فرد ساکن در این محله بوده است.