منطقه ۹

منطقه ۹

پاتوق اهل علم و فرهنگ

منطقه ۹ بعد از منطقه ۷ از سبزترین مناطق شهری مشهد است. مساحت کلی فضای سبز در این منطقه با برخورداری از بوستان بزرگ وکیل‌آباد، کوه‌پارک، بوستان خورشید و... ۷۰۰ هکتار می‌شود. آب‌وهوای مناسب این منطقه به‌دلیل قرارگرفتن در دامنه رشته‌کوه‌های بینالود، برای بسیاری از شهروندان انگیزه سکونت است. بوستان خورشید و کوه‌پارک در این منطقه هر روز مقصد ورزشکارانی است که وجود این مناظر طبیعی را در بافت شهری مشهد غنیمت می‌دانند. منطقه ۹ را از یک نظر می‌توان کانون فرهنگ و هنر در مشهد معرفی کرد؛ وجود ۲ مرکز مهم فرهنگی و هنری در این منطقه، یعنی کتابخانه مرکزی امام‌خمینی (ره) و حوزه هنری خراسان‌رضوی، این منطقه را به پاتوق هنردوستان و اهالی فرهنگ تبدیل کرده ‌است. همچنین وجود تعداد زیادی دانشگاه و مرکز علمی‌پژوهشی مانند دانشگاه فردوسی مشهد، کارخانه نوآوری، دانشگاه فنی شهید منتظری و... این منطقه را به‌عنوان قطب علمی شرق کشور معرفی کرده است. شهرداری منطقه ۹ مشهد سال ۱۳۷۰ شکل گرفته و در مساحت ۴۴۷۳ هکتاری آن بیش از ۳۲۷ هزار نفر دزندگی می‌کنند.  

خادم حرم رضوی و زائر حرم حسینی
محمدحسین رضایی سیزده‌ساله روزهای شنبه مکبری نماز جماعت در حرم را برعهده دارد. او از شش‌سالگی با قرآن انس گرفته و در مداحی، تلاوت، روخوانی و حفظ قرآن کریم هم مهارت دارد. محمدحسین لباس خادمی‌اش را پوشیده تا در حرم اباعبدالله(ع) هم با همین لباس زیارت کند. دلش می‌خواهد همانند نمازهای مسجد محله و حرم امام رضا(ع)، تکبیر نماز مغرب حرم اباعبدالله(ع) را هم بگوید.
روضه بی‌ریای بچه‌های صابر
رضا رستمی که مؤسس هیئت منتقم‌الحسین(ع) است، می‌گوید: هیئت ما، هیئت مادر است، یعنی نوجوان‌ها را جمع می‌کنیم، هیئت‌داری را به بچه شیعه‌ها یاد می‌دهیم و بعد می‌فرستیم بروند در کوچه‌پس‌کوچه محله‌شان موکب و هیئت برپا کنند.او وقتی تنها 16سالش بود، هیئت «منتقم‌الحسین(ع)» را به‌عنوان هفتمین هیئت سازمان تبلیغات ثبت کرده و به گفته خودش تاکنون بیش از بیست هیئت از آن منشعب شده‌است.
تماشای گنج آسمان از نگاه فاطمه گنجی
گاهی بعضی‌ها می‌گفتند این عکس‌های سیاه که چیزی ندارد و من نقطه‌های‌ریزی را در عکس نشان می‌دادم که ستاره یا سیاره‌ای بودند. بعد از پایان دوره چهارساله دانشگاه، برای تدریس به مدرسه‌ای شبانه‌روزی در روستای کهلا منتقل شدم، روستایی در مرز قزوین و زنجان که روزهای آن زود شب می‌شد و من هم از خدا خواسته با دانش‌آموزان به رصد آسمان می‌نشستم. گاهی خانواده‌ها هم می‌آمدند و علاقه زیادی به این موضوع داشتند. اولین کاری که در این مدرسه کردم راه انداختن یک گروه نجومی بود. در هر دوره‌ای به نوعی ارتباطم با نجوم را حفظ کرده‌ام.
تصمیم شیرین از دل اتفاق تلخ
صدای چرخ‌های برانکارد و نفس‌های به شماره افتاده مردی زیر ملحفه‌های غرق در خون را می‌شنوید؛ مردی که استخوان‌هایش در تصادف خرد شده است. باتصور این صحنه می‌توان ارزش هر قطره از خون از دست رفته را بیشتر از هر زمان دیگری درک کرد؛ خونی که حیات یک پدر، یک همسر یا هر عزیز دیگر به آن وابسته است.این تصویر برای پریسا عطاردی در چهارده‌سالگی تبدیل به واقعیت شد و در آن لحظه دلش می‌خواست ناجی پدرش باشد. خانواده او برای سه‌واحد خون یک هفته انتظار کشیدند و پریسا در تمام آن لحظات سخت به مادرش اصرار می‌کرد که خودش اهداکننده خون باشد. اما سن کم مانعی برای او بود.
خاطرات پنجاه‌ساله در سربالایی قدیمی
یکی از پررفت و آمدترین معابر محله نیروی هوایی، خیابان لاله است که به‌دلیل وجود مراکز آموزشی متعدد در ابتدای آن، شاهد حضور دانش‌آموزان و خانواده‌های آن‌ها در طی سال تحصیلی و نیز در شهریورماه است. این خیابان زیبای سربالایی که در نهایت به کوه‌های جنوبی ختم می‌شود از معابر قدیمی این حوالی است. هنوز هم افرادی در این خیابان زندگی می‌کنند که از 50سال پیش جزو ساکنان آن بوده‌اند. هرچند بافت مسکونی آن تا حد زیادی نو شده و به جای خانه‌های قدیمی که در انتهای کوچه شمارشان بیشتر است، آپارتمان‌های نوساز سربرآورده‌اند.
نوجوان محله شقایق یک، نفر دوم مسابقات وب‌سایت کشور
حانیه کفاش از تأثیر فضای آموزشی و معلم و مدرسه بر علاقه‌مندشدن دانش‌آموزان می‌گوید: سال دهم که بودم خانم مرضیه بارانی دبیر راهنمایی‌ام بود و من را برای حضور در مسابقات تشویق کرد. من غیر از کلاس‌های مدرسه که برایم خیلی مفید بودند هیچ کلاسی نرفتم و خودم با دوره‌های آنلاین اینترنت آموزش دیدم. غیر از کدنویسی با سی‌ام‌اس و ورد پرس کار کردم و حالا هر دو روش را بلدم.
چهارراه فرهنگ آب و برق در میدان هشتم شهریور
آن‌طور که قدیمی‌ها می‌گویند در گذشته اینجا بیابان بوده و حتی دار و درختی هم وجود نداشته است. درخت‌ها در روستاهای اطراف بوده و پسربچه‌های بازیگوش را برای توت‌خوری به آنجا می‌کشانده است. در بوستان لاله هم چند درخت کاشته بودند، درخت‌هایی که حالا از دل پارک سر درآورده‌اند. عصر که می‌شود قدیمی‌ها به میدان ویلا می‌روند و دور هم می‌نشینند و خاطرات گذشته را مرور می‌کنند. گویا از وقتی میدان هشتصد پررفت و آمد شده و بوستان لاله هم حالت محلی خود را از دست داده است، پاتوقشان را از میدان هشتصد به میدان ویلا تغییر داده‌اند.