روزنامه کیهان سیام آبان1340 در گزارشی از این بازی مینویسد: «رضا ارمگان وقتی که به روی رینگ آمد، همه فکر کردند که این مبارزه پایانش به نفع بازیکن آلمانی است. بازی شروع شد. ارمگان حمله را آغاز کرد و همه تماشاچیان را مجبور به تحسین و تشویق نمود. زیرا ضربات محکم و پیدرپی او حریف آلمانی را گیج کرده بود و از اینطرف به آنطرف روی طناب رینگ میافتاد...راند دوم با حمله مداوم ارمگان آغاز شد و وی یکبار حریف آلمان را ناکداون کرد. پس از شمارش یک تا نُه داور، فرانگل از زمین بلند شد، گارد گرفت و بازی آغاز شد.
روایت های کوتاهی که در ادامه می خوانید، برش هایی کوچک از حس و حال خوب نوجوان هایی است که با کمک خانواده، راه خود را در زندگی پیدا کرده اند. سردرگم نیستند؛ چون فهمیده اند از زندگی چه می خواهند و باید به دنبال چه باشند. روز آن ها و همه کسانی که در حال سپری کردن این سال های سرنوشت ساز و اثرگذار هستند، مبارک!
فروردین امسال اجرای کمنظیر «دختران خورشید» در برنامه تلویزیونی عصر جدید میلیونها نفر را به وجد آورد؛ تیمی که از ۳۱دختر ورزش کار تشکیل شده است و بیشترشان ساکن محلات حاشیه شهر مشهد هستند. دختران این تیم با شعار «بمب انرژی» تمرین میکنند.
55بهار را پشت سر گذاشته است اما هنوز بدن ورزیدهای دارد. مربیگری تکواندو را 30سال قبل از باشگاه توحید خیابان آبکوه شروع کرده است. در چند باشگاه معروف شهر هم آموزش میدهد. اما بیشتر سابقه مربیگریاش به باشگاه آبکوه برمیگردد. او مربی دو نسل بوده است. آنهایی که سالها پیش آموزششان داده است، حالا دست فرزندانشان را میگیرند و به باشگاه میآورند. رحیم حامدرحمت مربی باسابقه و پرتلاش محله صاحبالزمان(عج) است.
«وقتی خط پایانی مسابقه را رد کردم، باورم نمیشد مدال طلای آسیا را گرفتهام. از خوشحالی گریه میکردم. پرچم ایران را بوسیدم و به نشانه احترام، دور استادیوم را با پرچم دویدم. انگار نه انگار که چندصد متر را دویدهام. پرچم که دستم بود پاهایم دوباره جان گرفت.»
زهرا عیدی در دهسالگی کاراته را آغاز کرد، ورزش رزمیای که هیجان روزهای کودکیاش را بیشتر کرد و در مسابقات کشوری و استانی درخشید ، او این روزها در پانزده سالگی با پنج ساعت تمرین در خانه و باشگاه، خودش را برای مسابقات بینالمللی ارمنستان و قهرمانی آسیا که زمستان امسال در ژاپن برگزار میشود، آماده میکند.
یازدهمین فرزند در میان 13فرزند خانواده است. زندگی در یک خانواده پرجمعیت، یعنی سرزندگی و بازی همیشگی با برادرها، برادرزادهها و خواهرزادهها. علاوهبر بازیهایی مانند «زو» که بازی هر روزشان بوده و با روحیه سرسخت و مبارزهطلبانهاش همخوانی داشته است، کارکردن در زمینهای کشاورزی پدرش او را به آمادگی جسمانی رسانده بود که به محض ورود به دنیای ورزش ، خیلی زود درخشیده و توانسته عنوان قهرمان قهرمانان دانشگاه آزاد اسلامی را از آن خودش کند.سمانه افخم بانوی سیوششسالهای که از بدو تولدش تاکنون ساکن محله امام هادی(ع) است از سال83 که پا به دانشگاه گذاشته، عضو تیم کبدی استان خراسان بوده و حتی لباس تیم ملی را هم بر تن کرده است.