17سال داشته که جبهه و جنگ راه به خانهشان باز میکند. او هم اسلحه به دست میگیرد و از کشورش دفاع میکند. اما جنگ مسیر هنر را هم برایش باز میکند. بهدلیل صدای بم و پُری که دارد، مسئول تیپ سمعی و بصری313 نبیاکرم(ص) میشود تا با رزمندگان مصاحبه کند و اخبار مناطق جنگی را پوشش دهد. حالا محمد گلصفت، ساکن محله ایثارگران و مدرس دانشگاههای هنر و معلم هنرستان های پسرانه است. بیش از 30سال تجربه آموزشی در رشته گرافیک دارد و داور جشنواره استقبال از بهار مشهد هم بوده است.
من چند ماه مدام تمرین میکردم و مطالعه داشتم، اما در روز برگزاری آزمون متوجه شدم چند نفری خیلی خوب و آماده هستند. یکی از استان گیلان و یکی از البرز. راستش تا وقتی هم که فردای آزمون برای مراسم اختتامیه به همراه پدرم به هتل ثامن رفتیم، تردید داشتم اول شده باشم؛ اما شک نداشتم یکی از سه نفر اول من خواهم بود. معرفی برترینهای این المپیاد از آخر به اول بود. وقتی نفرات سوم و دوم را صدا کردند و اسم من نبود، متوجه شدم که مقام اول این المپیاد را به دست آوردهام.
هنرستان محمودزاده واقع در خیابان حر44 با دیگر مدارس تفاوتهای محسوسی دارد و این تفاوت از تأکید این هنرستان بر کارآفرینی نشئت میگیرد. جایی که پیش از درس و نمره روی مهارتآموزی به بچهها تأکید دارند. اینکه بچهها بتوانند استعداد خودشان را کشف کنند، در راستای علاقه خود آینده را ترسیم کنند و در نهایت به اشتغال برسند.
آخرین روشها برای آموزش کارآفرینی به بچهها در اتاق کارآفرینی آموزش داده میشود و آنها که ایدههای خلاقانه دارند به اصطلاح و طبق تعاریف استاندارد آموزشی، کلاه سبز دارند.
مهشید خرسندی بعد از انتخاب رشته طراحی فرش پیشرفتهای خوبی در این زمینه به دست میآورد. او بعد از موفقیت در مسابقات استانی طراحی فرش در مسابقات دانشآموزی کشور نیز شرکت و رتبه برتر مسابقات را به دست میآورد. میگوید: یکی از دوستانم که رشته طراحی فرش را انتخاب کرده بود چند کتاب درباره هنر فرشبافی و سابقه تاریخی آن در ایران برایم آورد. من هم بعد از مطالعه این کتابها و جستوجوهایی که در اینترنت و فضای مجازی داشتم به هنر طراحی و بافت فرش به عنوان کهنترین و اصیلترین هنر ایرانی علاقهمند شدم.
ما در هنرستان امیرعباسیان حسینی در منطقه آموزشی تبادکان با فاطمه قهرمانلو و زهرا حاتمی آشنا شدیم، دخترانی که تنها 18 سال دارند و کارگاه معرقکاری آنها، منبع درآمد بسیاری از بانوان بدسرپرست و دختران محله کلاتهبرفی است.
با حدیثه و نرگس آشنا شدیم دو خواهر سوزندوز که علاوه بر درس خواندن و سوزندوزی کردن گاهی صبح تا شب در زمین کشاورزی کار میکنند.
برای این دخترها کار عار نیست و رنج ندارد برعکس آنها دخترهایی هستند که عشق بزرگی به زندگیشان دارند.
سعید ادهمدوست در یکی از رفتوآمدها به مدارس روستاهای تبادکان با معلم ریاضی جدید مدرسه یکی از مدارس به نام خانم منیره قاسمنیان آشنا شده و به قول قدیمیها با یک نگاه عاشقش میشود. این دو در سال 1384 ازدواج کرده و همراه هم در مدارس روستاهایی همچون خور، بلغور، کشف و... تدریس میکنند.
چندسالی میشود که محله مهدیآباد وارد محدوده شهری شده است. این محله چند کوچه و خیابان اصلی دارد که یکی از این معابر حجتآباد است. حجتآباد در گذشته نام روستایی در همین مکان بوده و البته که هنوز هم همان حال و هوای روستایی را دارد چون آبآشامیدنی این محدوده به آب شهری متصل نشده است و از آسفالت مناسب و پیادهروهای منظم هم خبری نیست. این خیابان از سویی به میدان مفتح شرقی (میامی) و ورودی شهر از سمت سرخس میرسد و از سوی دیگر به خیابان شهید شیرنژاد و کوچههای پشت آن راه دارد.