استاد سید مرتضی سادات فاطمی چهره نامآشنای تلاوت قرآن در مشهد و کشور است. او در کنار بزرگانی مانند رهبر معظم انقلاب و شهید هاشمینژاد فعالیتهای قرآنی خود را توسعه داد و به پیشنهاد معظمله جلسه قرآن مسجد کرامت را به همراه استاد خود، مرحوم علی مختاری، تأسیس کرد. او خاطراتی شنیدنی درباره فضای قرآنی مشهد و تأثیر رهبر معظم انقلاب بر رشد و شکوفایی فعالیتهای قرآنی در مشهد دارد که در این گفتوگو به گوشهای از این خاطرات اشاره میکند.
آقا سیدمرتضی از سال 1335 تلاوت استاد عبدالباسط را تقلید میکرد. در خاطرم هست بچهای سهچهارساله بودم که وقتی جلسه صبح جمعه خانه پدربزرگم بود، ابتدا نوار گرامافون پخش میشد. اول نوار عبدالباسط روی گرامافون پخش میشد، بعد جلسه قرآن شروع میشد. در این زمان، فکر نمیکنم در کشور کسی بوده باشد که به سبک عبدالباسط بخواند چون استعداد این کار نبود. زمینههای فرهنگی و اجتماعیاش نیز نبود. در چنین فضایی، آقا مرتضی جذب صدای عبدالباسط شد.
مثلث تأثیرگذار رهبر معظم انقلاب، شهیدهاشمی نژاد و آیت الله واعظ طبسی، مدیریت میدانی فعالیت های انقلابی مشهد را بر عهده داشتند.
همزمان با آغاز نهضت امامخمینى(ره) در مشهد، موجى از شور انقلابى، فضاى این شهر مذهبى را فراگرفت. وجود بزرگانی مانند رهبر معظم انقلاب و در ادامه آیتالله شیرازی، میلانى، قمى، شهیدهاشمینژاد، مرحوم آیتالله طبسی و بسیاری دیگر، زمینه را براى ایجاد پایگاهى قدرتمند در مشهد مهیا کرده بود؛ آنچنان که سبب شد انقلاب در مشهد، بهسرعت گسترش یابد و درنهایت نیز به پیروزی شکوهمندی دست یابد. در همه این فراز و فرودها و حوادث انقلابی شهر، کانونهایی مانند مساجد، پایگاه و خانه انقلاب اسلامی بودند که بررسی تاریخ آنها، شاهد و روشنگر این مهم است.
منافقان برای اینکه مرا بترسانند، چندینبار تهدیدم کردند. مغازه آرایشگریام را به آتش کشیدند و حتی یکبار با پیشنهادی از من خواستند که یک کیف دستی حاوی نارنجک را در خانه آیتالله شیرازی بگذارم، اما پاسخ صریح منفی من به این پیشنهادهای شوم، آنها را عصبانی کرد. دو موتورسوار قصد جانم را کردند که از آن مهلکه جان سالم بهدر بردم.این بخشی از صحبتهای علیاصغر سرابی است که آرایشگر اختصاصی علمای مشهد پیش از انقلاب بوده است.
محمدرضا حیدری میگوید: در زندان وکیلآباد گروههایی از جمله مجاهدین خلق، فدائیان اسلام، مارکسیستها و... بودند برای همین وقتی یک نفر تازه وارد زندان میشد هر کدام از اینها سعی میکردند او را به عقاید خود نزدیک کنند. یکی از برکاتی که حضور بزرگانی چون شهید هاشمینژاد در زندان برای انقلابیون داشت، این بود که با تحکیم اعتقادات افراد، نمیگذاشتند جذب دیگر گروهها شوند.
این روایت زنی است که همهجوره پای انقلاب اسلامی ایستاده است. او گواه یک سبک زندگی انقلابی است. بیش از اینکه به اسم و فامیل معروف باشد، به همسر حاج حیدر معروف است. نامش فاطمه فکور یحیایی و مادر شهید است، از آن زنانی که انقلابی زیسته است و همچنان با انقلاب اسلامی و ارزشهای انقلابی زندگی میکند. او پیش از انقلاب همه طلا و جواهراتش را برای کمک به رشد و شکلگیری انقلاب اسلامی نزد آیتالله خامنهای میفرستد و همچنان اگر لازم شود، فرش زیر پایش را هم برای انقلاب هدیه میدهد. اگر جرئت کنی و از او بپرسی آیا از این سبک زندگی خسته نشده است،اخمی عمیق میکند و میگوید: هیچوقت پشیمان نمیشوم. هر قدمی که زمان انقلاب برمیداشتم برای امام(ره) و قبول خاطر او بود.






