مهدکودک

عمارت "کلاه فرنگی" بهشت دختران شد
فخرالنظاره رضوی، دختر ارشد میرزای ناظر که به فامیلی شوهرش «صفوی»شهرت دارد، تصمیم می‌گیرد عمارت چندهزارمتری مسکونی‌اش را به محلی برای نگهداری دختران یتیم 7تا12سال تبدیل کند.
نقاش ۶ ساله و نقاشی‌های داستان‌گونه
جزئیات در نقاشی‌های محمدطاها سیدی آن‌گونه دیده می‌شود که در سایر هم‌سن و سال‌هایش کمتر به چشم می‌خورد. او با سن کمش، داستان‌گوی خوبی هم هست، ‌قصه‌هایی که ذهن کودکانه خلاقش آن را خلق می‌کند. این‌ها نشان از توجه پدر و مادرش به استعدادهای او دارد، به‌ویژه مادرش الهه زاهدی که خودش هم در نقاشی دستی در آتش دارد و فرزند 6ساله‌اش را در این زمینه به خوبی حمایت می‌کند. محمدطاها و خانواده‌اش ساکن محله امام‌خمینی(ره) هستند.
اولین خانه بازی منطقه در خیابان مهریز
ابتدای حضورم حس می‌کنم این فضای شاد و کودکانه تفاوتی با مهدکودک ندارد. بچه‌ها از این سو به آن سو می‌روند و آزادانه مشغول بازی هستند. کمی که بیشتر می‌گذرد و با مربی وارد گفت‌وگو می‌شوم همه چیز برایم تغییر می‌کند. جایی که به آن پا گذاشته‌ام تنها خانه بازی برای کودکان 3 تا 6سال در منطقه است. طرحی که به‌تازگی اجرایی شده است و زمین تا آسمان با رویکرد مهدکودک ‌ها توفیر دارد.
آموختن فلسفه زندگی به کودکان با الهیات
روزی ‌بعد از سخنرانی ‌در مراسم دعای ندبه، یکی از میهمانان، به میزبان گفته بود این آقازاده را صدا کنید بیاید. او جناب آقای حکیم‌باشی‌، از مدرسان و نیکان ساکن مشهد است که عمرش دراز باد. او من را کنار ‌‌کشید و درباره عبارتی عربی در سخنرانی‌ام از من پرسید. مانده بودم چه بگویم. تا آن روز همه هنرم اجرا و حفظ بود؛ بدون هیچ تفکر و اندیشه‌ای. اگر‌چه آنجا پدرم که کنارم بود، ماجرا را با توضیحاتی‌ جمع کرد، اما‌ تصمیم گرفتم از آن به بعد خودم متن‌ها‌ را جمع‌آوری و روی آن‌ها مفصل ‌تحقیق ‌کنم.
برنامه‌ریزی، عامل موفقیت داور ملی تجربه‌نگاری
در ابتدا اعتقاد بسیاری بر این بود که یک زن نمی‌تواند از عهده کار برآید اما خوشبختانه توانستم سربلند بیرون بیایم. از همان سال تاکنون دبیر نظام پیشنهادهای دانشگاه هستم. برای این مسئولیت نیز تلاش کردم و در نهایت در این زمینه سردمدار شده و از وزارت بهداشت نیز پیشی گرفتیم. علاوه بر مسئولیت‌های کاری، عضو عوامل اجرایی و دبیر اجرایی همایش‌های ملی نیز بودم و به همین دلیل با حوزه‌های مختلف دانشگاه همکاری داشتم. در جایگاه کاری خود به دنبال این بودم که مؤثر باشم.