همیشه نگاهم رو به آسمان بود. مادرم اسمم را گذاشته بود سر به هوا! هر پرندهای که عبور میکرد نگاهش میکردم و با خودم میگفتم کاش برای یک روز هم که شده بالهایش را به من قرض بدهد. بعدها که بزرگتر شدم و برای اولین بار با پدر و مادرم سوار هواپیما شدم همه چیز برایم جدیتر شد. از کنار شیشه هواپیما تکان نمیخوردم. محو آسمان و ابرهای پنبهای زیرپایم شده بودم. همان لحظات باعث شد که فکر ساخت پهپاد بیفتد به جانم. اما اطلاعاتی ازساخت پهپاد و هواپیما نداشتم. تمام چیزی که داشتم یک کتاب کوچک جیبی بود که از نمایشگاه کتاب مدرسه خریده بودم در آن مقدمات آیرودینامیک به زبان ساده توضیح داده شده بود. هنوز هم آن کتاب را دارم. خلاصه به وسیله همان کتاب و چند تا تیر و تخته و موتور و ملخ اولین پهپاد زندگیام را ساختم.
دختر مبتکر و خلاق محله امیریه برای ساخت دستگاه «خانهدار کوچک» تقریبا هیچ هزینهای را متحمل نشده است، چراکه این دستگاه از لوازم بازیافتی تهیه شده و بسیار مقرون به صرفه است، او در این باره توضیح میدهد: یک مسواک کهنه، لوله جاروبرقی، آرمیچر کوچک از اسباببازیهایی که دیگر قابل استفاده نیست، باتری و یک مقدار سیم، همه آن چیزی است که در ساخت «خانهدار کوچک» استفاده شده است.
نتیجه دلواپسیهای محمدرضا صفری ساخت دستگاهی است که با نصب آن روی ماشین، تا 35 درصد در مصرف بنزین صرفهجویی شده است و آلودگیهای ناشی از خودروها به طرز چشمگیری کاهش پیدا میکند. این اختراع او ثبت ملی و بینالمللی شده و آزمایشهای مربوط را با موفقیت پشت سر گذاشته است.
محمدرضا داوری، مخترع و فارغالتحصیل کارشناسی ارشد رشته شیمی پلیمر است او مؤلف چند مقاله خارجی و یک کتاب است جوان دهه هفتادی محله وحید طرحها و ایدههای زیادی را تا به حال به خودش به ثبت رسانده است. حضور هفتساله در لیگ فوتبال و 4سال فوتسال حرفهای را هم به اینها اضافه کنید. محمدرضا از دوران دبیرستان تدریس میکند و 6سال کنار پدرش زنبورداری کرده و به فوتوفن آن کاملا مسلط است.