محمدیزدان آفرین، قاری قرآن کریم میگوید: تمرینات را با سوره الرحمن آغاز کردیم و الان جزء 30ام هستیم. تمرین و تکرار زیاد، سرلوحه کار محمدیزدان است و هر روز بعدازظهر چند ساعت تمرین قرائت دارد. زمانی که میخواهد تمرین کند پدر و مادر و خواهرش نیز با او شروع به خواندن قرآن میکنند. مادرش میگوید: محمد استاد کوچک خانه است. اشتباهات ما را برطرف میکند و نکات لازم را به ما تذکر میدهد.
یکی از شاخصههای قاری ، بهرهمندی از صدای خوب است ولی عوامل زیاد دیگری هم وجود دارد. اینطور نیست که حتما یک قاری موفق، یک قاری بینالمللی باشد. مسابقات بینالمللی حالت نمادین دارد و بعضی را شاخص میکند ولی هستند بسیاری از استادان و بزرگان قرائت قرآن در همین مشهد یا کشور که تا به حال حتی یک بار هم در این مسابقات شرکت نکردهاند. البته که زحمات قاری ان بینالمللی نیز قابل چشمپوشی نیست.
محمدجواد پناهی کودکیاش در مهدیهها و مکتبخانههای نوغان و تپلمحله گذشته است و این روزها به پاس همان زحمات کودکی جزو قاری ان بینالمللی شناخته میشود. کسی که کارش را با تقلید شروع کرده و بعدها با تسلط بر دستگاههای موسیقی، آن را بسط داده است.
حسین جوهری میگوید: در سنین خردسالی با تشویق پدر و مادرم کنار آنها مینشستم و به قرآنخواندنشان گوش میکردم. یک سال قبل از رفتن به مدرسه حفظ سورههای کوچک جزء سیام قرآن را با مربیگری پدرم شروع کردم. در واقع پدرم اولین مربی و معلم من در زمینه حفظ آیات قرآن بود.
برای هاشم روغنی که قاری برجسته کشوری است آموختن قرائت و آموزههای قرآنی بهطور جدی از همان ششسالگی شروع شد و تا چند سال قرائت عبدالباسط که آن روزها باب بود تنها کاستیای بود که در فکر و ذهن هاشم روغنی بارها و بارها مرور و زمزمه میشد و جریان داشت. او درباره تغییر و تحولات قاری انی که در کودکی و نوجوانی قرائتشان را دنبال میکرد، میگوید: ۵، ۶ سال که سبک عبدالباسط را تمرین کردم بعد از آن به قرائت منشاوی علاقهمند شدم. بعد از آن عدل بنا و بعد از آن هم وقتی با نوارهای مصطفی اسماعیل آشنا شدم دیگر تا همین امروز به قبلیها برنگشتم. کلام و قرائت او بینقص است و آهنگ صدایش با معنای آیات و کلمات تغییر میکند.
از روزی که خودم را شناختم یادم است پیاده میرفتم حرم که در محفلهای قرآنی شرکت کنم و پیاده هم برمیگشتم. حتی در ازدواجم هم لطف قرآن شامل حالم شد. آبجیای داشتم که ۶ ماه جلوتر برای برادرخانمم شیرینی خورده بودند. در همین رفت و آمدها که بود من خانمم را دیدم. موضوع را با خانوادهام که مطرح کردم گفتند اول باید بروی خدمت. رفتم آموزشیام را تمام کردم.وقتی میخواستم برگردم شنیدم که برای فلانی خواستگار میخواهد بیاید. شوکه شدم و دست و پایم شل شد. همان جا توی ترمینال که منتظر نشسته بودم نامهای نوشتم و دادم به پدرم و گفتم وقتی رفتم بخوانید. پدرم نامه را که خوانده بود زده بود زیر گریه.
امید حسینینژاد ماجرای دیدارش با رهبری را اینگونه روایت میکند: در سال ۸۴ به عنوان نماینده استان خراسان انتخاب شدم و در محضر آقا سوره مریم را قرائت کردم. این افتخار بزرگ، از بهترین خاطرات زندگی من محسوب میشود که همیشه به آن میبالم. بعد از ۱۵ سال، چهارم اردیبهشت سال 99، آقای علی سرابی (قائم مقام شورای عالی قرآن) با من تماس گرفت و گفت: «امسال نوبت شماست و برای قرائت در حضور رهبری بیا» عازم تهران شدم. ساعت ۴ عصر به مصلی رفتم. قرائت به صورت تصویری انجام شد و من نفر دوم بودم که خواندم. حس و حال وصفناشدنی داشتم.