قاری

یادگار شصت‌ساله «باغدار»ها
پس از فوت او سیدابراهیم باغدار آن را به دست می‌گیرد. سیدمحمد سادات هم پس از پدر و پدربزرگ چراغ مسجد را روشن نگه می‌دارد. او حالا در بستر بیماری افتاده است اما محمد شیری، نماینده متولی مسجد، تمام امور آن را به دست گرفته است، دوست و فامیل خانوادگی آن‌ها که از همان دوران کودکی به مسجد رفت‌وآمد داشته است. حالا در همین فضای کوچک فعالیت‌های بزرگی شکل گرفته است.
امیرعلی علاوه بر قرائت، در خوش‌نویسی هم موفق است
امیرعلی ذوق هنری هم دارد و خطاطی می‌کند. مدعی است این هنر را از خانواده‌اش به ارث برده است. علاوه بر این در پایه ششم ابتدایی رتبه ممتاز ناحیه در رشته اذان را به دست آورده است. او موفقیت‌های قرآنی، درسی و هنری‌اش را مدیون تشویق‌ و پیگیری‌های خانواده در لحظه‌لحظه زندگی‌اش می‌داند. آن‌ها ساکن محله شهید قربانی هستند.
از زمزمه‌های مادر تا قرائت در دارالرحمه
ازکودکی هر زمان که او و برادرش بیمار می‌شدند، مادر که پرستار بیمارستان است، در کنار مراقبت‌های پزشکی، قرآن کوچکش را باز می‌کرد و آیات قرآن را برای پسر بیمارش می‌خواند. زمزمه کلام خدا در دل و جان سیدمیلاد حسینی خوش‌نشست و آینده او را با کلام خدا پیوند داد.
غلامعلی زحمتکش؛ صاحب جلسه شماره یک مشهد
«غلامعلی بخش زحمتکش» 95 سال پیش توی خانه ای وسط کوچه یزدی آباد بالاخیابان به دنیا آمده بود و تا همین یکی دو روز پیش که از دار دنیا رفت، تاریخ شفاهی زنده ای به حساب می آمد بر جلسات قرآن مشهد قدیم. آنچه در ادامه می آید برشی از گفت وگویی مفصل با اوست که حوالی خرداد شش سال پیش انجام شده است.
فقدان آخرین «‌شیر و شکر» خوان
غلامعلی زحمتکش از دوران کودکی با مرحوم رضوان آشنا و با راهنمایی او در جلسات قرآنش حاضر شد. پشتکار و تلاش او تا آنجا بود که پس از مدتی به عنوان معاون جلسه استادش برگزیده شد و هرگاه استاد در جلسه حضور نداشت قرآن‌آموزان به نکات او گوش فرا‌می‌دادند.
برای رفتن به حج بی‌قرار بود
شهید حاج سعید دانش‌طلب ساکن محله شفا یکی از حجاج شهید خانه خدا در مهر سال1394بود. شهرآرامحله در همان روزها گفت وگویی با خانواده شهید داشت.
عشق موروثی «نبی‌زاده‌»ها
امیرحسین نبی‌زاده سیزده‌ساله و ساکن محله ایثار است. آوای خوش قرائت او از آینده درخشانش خبر می‌دهد. شاید بتوان به‌واسطه علاقه‌ و ارادتی که به کتاب الهی در خانواده نبی‌زاده هست، گفت این یک عشق موروثی است و از پدر به فرزند رسیده است. امیر‌حسین وقتی به علاقه‌اش پی برد، مانند پدرش دیگر روزش بدون تلاوت قرآن شب نمی‌شد.با پایان اولین سال تحصیلی امیر‌حسین، پدرش که شاهد اشتیاق فرزندش برای یادگیری قرآن بوده است، آموزش او را شروع می‌کند.