زندگی برای علیاکبر حیدری یکجور نبوده است؛ گاهی با نامه «تهدید به ترور» به سراغش میآمدند و گاهی با کیسهای پر از پول، او به خاطر اعتقاداتش تمام تلاشش را برای خدمت به مردم کرده است.
فریدون بهارلو از شهدای انقلاب اسلامی در مشهد است. او دوست داشت درسش را ادامه دهد و ۴۰ روز پس از شهادتش، دعوتنامه دانشگاه انگلستان برای پذیرفته شدن او در رشته هتلداری به دست خانوادهاش رسید.
منافقان یک بار مرداد سال ۶۰ مغازهاش را آتش زدند، اما باز هم حاج رضا پا پس نکشید و سرانجام منافقان سال ۶۳ با شلیک گلوله او را متوقف کردند.
این آتشسوزی بزرگ با کمک لشکر خراسان و مأموران شهربانی و شهرداری اطفا شد ولی از سینما جز خاکستر چیزی باقی نماند و خسارت میلیون ریالی به مالکش تحمیل کرد.
در بسیاری از عکسهای برجامانده از روزهای اوجگیری انقلاب اسلامی در مشهد، میتوان تصویر آیتالله شیرازی را در صف نخست راهپیمایی و در میان علمای مبارز مشهد دید.
غلامرضا کاملان رضائیان، گلفروش خیابان سرخس قسمتی از مغازهاش را به موزه دفاع مقدس تبدیل کرده است.به پشت پیشخوان این گلفروشی که میرسی، ناگاه چشمهایت میرود به تماشای خاکریزهای جبهه و جنگ.
هرکس به مغازهاش میآمد، احمدآقا میگفت: «چی میخوای دایی جان؟» به همین خاطر همه اهالی او را «دایی» صدا میکردهاند و شهید احمد رستگارمقدم به همین نام شهره بود.