حمام - صفحه 4

کاسبی حمام‌دارها دم عید سکه بود
پس از کیسه‌کشی، آب‌های جوش بر سر و بدن فرد ریخته می‌شد تا بدنش برق بیفتد و دست‌کم در پانزده روز عید تمیز باقی بماند.
کوچه حمام بهاءالتولیه (رضوان13)،حیطه وقفیِ علی‌خیاط
دویست سال قبل، وقتی علی خیاط بخشی از زمین‌های ته‌پل‌محله را خرید، هنوز کشاورزی بیخ گوش مردم این محدوده جریان داشت. او همان زمان زمین‌هایش را در رضوان13 به باغچه تبدیل کرد و مردم آن را به «حیطه علی‌خیاط» می‌شناختند. قبل از فوتش هم وقفشان کرد با شرط اینکه تا سی‌سال به‌ازای متری یک‌قران به مردم اجاره داده شود و پولش در تابستان برای خرید یخ سقاخانه اسماعیل‌طلا صرف شود. بعد از آن هم با ساخت خانه، دست نیازمندان گرفته شود. با همین نیت خانه‌های زیادی ساخته می‌شود. که در طرح نوسازی، بخشی خراب شده است.
مزرعه مهدی‌آباد دیروز، سلسبیل امروز
کوچه سلسبیل یکی از کوچه‌های قدیمی شهرمان در محدوده خیابان شهید چمران است که در نقشه مشهد از سال1325 تا 1345 خورشیدی نام مهدی‌آباد برای آن ثبت شده است، اما آن‌طور که محلی‌ها می‌گویند، حدود پنجاه‌سال است که نام سلسبیل را روی خود دارد. اما اینکه چرا اسم این کوچه سلسبیل شده و از چه زمان به این اسم خوانده می‌شود دقیق مشخص نیست.
حکایت حاج رستم و حمام معروفش
کوچه حمام رستم که در نقطه تلاقی نوغان و ته‌پل‌محله قرار داشت،‌ تا پیش از خراب‌شدنش نه‌تنها نشانه‌ای برای آدرس‌دادن زائر و مجاور، که معرف تاریخچه کوچه هم بود.
در حمام حسین‌آباد هیچ وقت قفل نبود
حمام حسین‌آباد آخرین روزهایش را سپری می‌کند. مثل بیشتر بناهای قدیمی سال‌های سال است که از کار افتاده و بین ورثه است. با راهنمایی حسین فرجی به در منزل حسین دری سالارآبادی می‌رویم. یکی از فرزندان دری سالارآبادی بزرگ، سازنده و مالک این حمام .
کوچه شهید آستانه‌پرست،بازمانده وقف آق‌بابا
حدود 150سال قبل وقف بزرگی در حرم‌مطهر ثبت شد که واقفش مردی به‌نام آق‌بابا بود. کسی‌ که در کوچه و بازار مردم او را با نام «حاج‌آقاجان» می‌شناختند. او که معمار‌باشی بود و صحن آزادی را به دستور علی‌نقی‌میرزا، پسر فتحعلی‌شاه، ساخت، درست در مجاورت همین بنا در پشت باغ‌ رضوان چندهزار متر زمینش را هم وقف امام‌رضا(ع) کرد.
 سفر به کوچه‌باغ‌های چهنو
قاسم هادیان حقیقی 77ساله و بزرگ‌شده این محله است. محله‌ای که صد سالگی‌اش را پشت سر گذاشته است. پدر او شاطر حسین هم روزی روزگاری از ریش‌سفیدان اسم و رسم‌دار این خیابان بوده و در پنجراه پایین خیابان آردفروشی داشته است. هادیان قرار است با خاطره‌گویی‌هایش ما را ببرد به سال‌های دور، به روزهایی که خبری از همهمه و شلوغی پنجراه پایین خیابان و صدای بوق خودرو‌ها نبود.