مرکز نیکوکاری شهید جهاندیده یکی از مراکز قدیمی محله شهید معقول است که به دست ساکنان فعال و دغدغهمند محله اداره میشود. گروهی خودجوش که سال ١٣٩٧ توسط محمد صادق دارایی، روحانی مسجد محله، تشکیل میشود و بعد کم کم دیگر اهالی هم پای کار میآیند. کارهایی خداپسندانه؛ از توزیع نان در محله بگیرید تا ایجاد اشتغال. هر فعالیت انساندوستانهای که فکرش را بکنید در فهرست فعالیتهایشان پیدا میشود. جدیدترین فعالیتشان اما افتتاح سایت «من کمک میکنم» است، یک سامانه برای جمعآوری کمکهای نقدی. سایتی که در آن میتوانید صفر تا صد روال کار و شفافیت را ببینید.
2خواهر ساکن در محله امیرالمؤمنین(ع) استعداد هنری زیادی دارند. آنها با کمک و همراهی پدر و مادرشان تاکنون بهخوبی این استعداد و علاقه را دنبال کردهاند. نرگس عسکری خواهر بزرگتر در مسابقات علمیپژوهشی آموزش و پرورش منطقه تبادکان در حوزه قصهگویی جزو نفرات برتر قرار گرفته است و سمیرا خواهر کوچکتر نیز در همین مسابقات مقام دوم رشته نقاشی آبرنگ و مجسمهسازی را کسب کرده است.
شیوع کرونا باعث تعطیلی بسیاری از کسبوکارها شده و زندگی را بر خیلی از خانوادهها دشوار ساخته، اما هرگز نتوانسته است همدلی و همبستگی را از بین ببرد. از ابتدای شیوع بیماری گروههای زیادی دستبهدست یکدیگر دادند تا به همسایگان و هممحلیها خیلی سخت نگذرد. مانند گروه همدلی کسبه و جوانان محله پنجتن که ویژه محدودههای پیرامونی شکل گرفته است. قرار آنها دوشنبهشبهاست؛ ساعت 18تا21. جوانان عضو این تشکل مردمی از نقاط مختلف شهر برای انجام وظایفی که برعهده دارند، در خیابان پنجتن45 گردهم جمع میشوند و بعد از آمادهسازی ظروف غذا، به 5گروه تقسیم میشوند تا ثمره تلاش یک هفتهشان را به خانوادههای نیازمند و کارتنخوابهای حاشیه شهر برسانند.
وضعم خوب بود گاهی برای رفع خستگی با کارگرها تریاک میکشیدم همسرم بو برده و هر روز بساط دعوا در خانه به راه بود. برای فرار از درگیری بیشتر سرکار میماندم و به خانه نمیرفتم. کار کوره که خوابید تعطیل کردم و خودرویی خریدم که با آن کار کنم. تصادف کردم و خودرو را هم فروختم. این تصادف باعث شد در آمدم صفر شود. زنم در خانه مردم کار میکرد و اختلافمان هم آنقدر زیاد شد که به خانه راهم نمیداد. برای اینکه خرج موادم را در بیاورم مجبورم شدم ضایعات جمع کنم.این روایتی از کارتنخوابی در مشهدقلی است.
کارگاه باشگاه غدیر با همت معلولان راه اندازی شده است این کارگاه 2 بخش دارد. بخش خیاطی و بخش انگشترسازی و جواهرتراشی. کارگاه انگشترسازی یک اتاق 12متری است که 4میز مخصوص انگشترسازی را دور آن چیدهاند. همه نیروها مهاجر و قطع نخاعی هستند و با بودجه کمی که دارند در کارگاه کار و خرج خودشان و خانوادهشان را تأمین میکنند.
صفدر هاشمی یکی از هنرمندان این کارگاه است. او سال 1352در شلگر افغانستان در نزدیکی مزار به دنیا آمده است. او تا سال 91 در تهران آشپزی میکرد اما به دلیل حادثهای که در آشپزخانه برایش اتفاق افتاد قطع نخاع شد و پس از آن راهی مشهد شد و امروز سر از کارگاه انگشترسازی درآورده است.
مشتهای گرهکردهاش را یکییکی روی سنگها فرود میآورد و آنها را تکهتکه میکند. زمان چندانی نمیگذرد که با هر مشتی که فرود میآورد، خون هم روی سنگها فواره میزند، اما او از حرکت نمیایستد و تا آخرین سنگ ادامه میدهد. سنگ هزارم که شکسته میشود، سالن فرهنگسرای غدیر میرود روی هوا. دخترها با چشمانی خیس از اشک شوق، چشم از استادشان برنمیدارند و او را تشویق میکنند.فاطمه عزتمند، نماینده سبک کیوکوشینساکاماتو خراسانرضوی و مربی رزمیکار دختران محله پورسینا، چهارشنبه ٢٨مهرماه 1400 در سالن ورزشی فرهنگسرای غدیر موفق به شکستن رکورد جهانی در رشته تمشیواری (هنر شکستن اجسام) شد.
خودش مستأجر است و ساکن سیدی. اما مهربانی قالب مشخصی ندارد. هدف او که خیلی دشوار حاضر به گفتوگو با ما میشود تنها کمک به چند خانواده در این ایام دشوار است.
کاظم دهقان کارش خرید و فروش املاک است. دهقان با وجودی که صاحب ملکش اجاره او را نبخشیده اما او به دیگران بخشیده است تا مبادا به علت پولی که باید به او بدهند سلامت خود و خانوادهشان به خطر بیفتد.