قرارمان با نفیسه فاضلزاده (تهرانی) در منزلش است. خانهای که از سال96 در روزهای شنبه و یکشنبه محل قرار بانوان نیکاندیش و دغدغهمندی است که برای تهیه جهیزیه و سیسمونی به آنجا میآیند. البته خانم تهرانی سالهاست که دستش به کار خیر است و تا کنون حدود 50زندانی را آزاد کرده است. او برای انجام نیکوکاریهایش خیریه «حضرت نجمه خاتون» را تأسیس کرده است. مجید گچکار تهرانی، پسر این بانوی نیکاندیش نیز در بخشی از خانه که به او تعلق دارد در زمینه مشاوره خانوادهها فعالیت میکند. به عبارتی افرادی که مشکلی در زندگیشان دارند از سمت مادر برای مشاوره به پسر معرفی میشوند. امروز آمدهایم تا بیشتر با او و کارهایش آشنا شویم.
سالن ورزشی امام علی(ع) نوده، تنها سالن ورزشی فوتسال در بولوار توس است که بخشی از اوقات فراغت دانش آموزان در آن پر می شود. در این مجموعه ورزشی تیمی به شکوفایی رسیده است که توانسته نقش زیادی در شناسایی استعدادهای کودکان و نوجوانان این محدوده داشته باشد و آن ها را از آسیب های اجتماعی دور نگه دارد.حسین حاجی پور، مسئول سالن ورزشی امام علی(ع) میگوید: برای یک ساعت ونیم 120هزارتومان هزینه اجاره زمین است. این کمترین میزان هزینه ای است که باشگاه ها دریافت می کنند. از طرف دیگر چون سالن مناسب و استاندارد دیگری در این محدوده وجود ندارد، تقاضا برای اجاره بسیار زیاد است. ظرفیت ما هم محدود است.
برخی از بازیکنان و ستاره های سابق فوتبال مشهد که از همان زمین های خاکی ورزش خود را شروع کرده اند پای کار آمده اند و برای ورزش نوجوانان آستین بالازده اند، افرادی مانند تراب منصوری، شهروند محله مهرمادر که به کشف و دادن فرصت به افراد با استعداد شهرت دارد و با تمرکز برروی محلات حاشیه شهر می کوشد ضمن رفع کمبود آکادمی های آموزشی فوتبال در این منطقه، نوجوانان با استعداد را با کمک دوستان و همراهانش آموزش دهد و به سطح فوتبال کشور برساند.
از دغدغههای خانوادههای محلات کمبرخوردار، پیدا شدن سر و کله تابستان است و چگونگی پر کردن اوقاتفراغت تابستانهای کشدار. هزینه گزاف کلاسهای آموزشی و تفریحی یک سوی ماجراست، تهیه مواد اولیه برای آموزش یا ابزار آموزشی بخش دیگر این داستان. گرهی که اگر قرار به باز شدنش باشد، به دست آدمهایی از همین محلات باز میشود که درد همسایه را میفهمند. آدمهایی از همین جنس که بیهیچ چشمداشتی، فقط با هدف رضای خدا و خلق او وارد میدان میشوند؛ درست مثل آمنه چهارمحالی.
صدیقه پاشنهطلا از بیستویکسالگی دستبهکار شدهاست. او که قبل از ازدواج هم اهل خلق آثار هنری بوده است، بعد از ازدواج، به دلیل مخالفت همسرش با کار بیرون از خانه، دست به کاری خانگی میزند. «قبل از ازدواج اهل کارهای هنری بودم و به مناسبت تولد دوستانم، برای آنها چیزهایی با خاک رس درست میکردم. همزمان کار بیرون هم داشتم و در آتشنشانی کار دفتری انجام میدادم. ازدواج که کردم، همسرم گفت با کار بیرون مخالف است و دوست ندارد بیرون از خانه کار کنم. من هم قبول کردم. در خانه کارهای هنری انجام میدادم.»
هنرستان محمودزاده واقع در خیابان حر44 با دیگر مدارس تفاوتهای محسوسی دارد و این تفاوت از تأکید این هنرستان بر کارآفرینی نشئت میگیرد. جایی که پیش از درس و نمره روی مهارتآموزی به بچهها تأکید دارند. اینکه بچهها بتوانند استعداد خودشان را کشف کنند، در راستای علاقه خود آینده را ترسیم کنند و در نهایت به اشتغال برسند.
آخرین روشها برای آموزش کارآفرینی به بچهها در اتاق کارآفرینی آموزش داده میشود و آنها که ایدههای خلاقانه دارند به اصطلاح و طبق تعاریف استاندارد آموزشی، کلاه سبز دارند.
مدرسه حاج حسین آصفیفر در انتهاییترین نقطه خیابان پورسینا در محلهای به همین نام قرار گرفته است؛ تنها فضای فرهنگی و آموزشی این محدوده که در سال1391 برای پسربچههای پایه اول تا ششم ساخته شده است. مدرسهای که در میانه این آشوب بنا شده است. گُلی در میان لجنزار این بیابان! این همان نامی است که اهالی برای تنها مدرسه محله گذاشتهاند. خانه کوچکی که به خانه امید بچهها تبدیل شده است. پشت این دیوارها پسربچههای کوچک بااستعدادی را میبینم که از مرگ و گندیدگی اطرافشان گریختهاند تا میان این دیوارها پناه بگیرند و کمی زندگی کنند.