نوجوان

دانش‌آموزان بسیجی فعال در مسجد و محله‌
بسیجی باید اهل عمل باشد. من نمی‌دانم چقدر از شجاعت پدرم در وجودم هست، چون در وضعیت جنگ قرار نگرفته‌ایم. البته این آرامش را هم مدیون پدرانمان هستیم، اما می‌دانم که بسیجی باید مرد عمل باشد. من خودم سعی می‌کنم در خانه فرد مفیدی باشم. خریدهای خانه را برای مادرم انجام می‌دهم و گاهی که پدرم برای بنایی به ولایتشان می‌رود، من هم همراهش می‌شوم و کمکش می‌کنم. این را رضا زراعتی می‌گوید.
به توان نوجوانان که آینده‌سازان فردا هستند
روایت های کوتاهی که در ادامه می خوانید، برش هایی کوچک از حس و حال خوب نوجوان  هایی است که با کمک خانواده، راه خود را در زندگی پیدا کرده اند. سردرگم نیستند؛ چون فهمیده اند از زندگی چه می خواهند و باید به دنبال چه باشند. روز آن ها و همه کسانی که در حال سپری کردن این سال های سرنوشت ساز و اثرگذار هستند، مبارک!
مسجد المهدی(عج)؛ پاتوق کودکان و نوجوانان
روح‌الله علوی‌منش درباره تأسیس این مرکز توضیح می‌دهد: نیازمندان زیادی به ما مراجعه می‌کردند و مشکلاتشان را می‌گفتند؛ مشکلاتی مثل اجاره‌خانه عقب‌‌افتاده، هزینه دارو و درمان و درخواست اشتغال. همه این‌ها باعث شد به فکر بیفتیم که کمک‌ها را با مجوز رسمی‌ سامان‌دهی کنیم. مرکز نیکوکاری از سال قبل آغاز به کار کرد. هدف ما این است که نیازمندی در محله نداشته باشیم. مرکز نیکوکاری زیرنظر کمیته امداد امام‌خمینی(ره) است. 250خانواده زیرپوشش این مرکز هستند و علاوه‌بر این 100پرونده هم مستقیم زیرپوشش مرکز خیریه خودمان است.
دانش‌‌آموزان آینده‌ساز مشهد
فروردین امسال اجرای کم‌نظیر «دختران خورشید» در برنامه تلویزیونی عصر جدید میلیون‌ها نفر را به وجد آورد؛ تیمی که از ۳۱دختر ورزشکار تشکیل شده است و بیشترشان ساکن محلات حاشیه شهر مشهد هستند. دختران این تیم با شعار «بمب انرژی» تمرین می‌کنند.
نوجوان محله مهر مادر در هشت سالگی حافظ کل قرآن شد
خانواده‌ای که با صدای قرآن روزشان را شروع کنند حتما برکتی بزرگ نصیبشان می‌شود، شیوه‌ای که جمشید گریوانی در خانه پیاده کرد و حالا سه فرزند قرآنی نتیجه آن است. محمدمهدی گریوانی یکی از آن‌هاست، دوازده‌ساله و حافظ کل قرآن. صحبتش را با این عبارت شروع می‌کند: چشمم را در خانه‌ای باز کردم که پدر در حال ترتیل و قرائت قرآن بود. می‌توانم بگویم صوت قرآن همیشه در خانه ما بلند بود و من این لحن و آهنگ را دوست داشتم. از پنج‌سالگی آیه‌ها را با دقت گوش می‌کردم و به ذهن می‌سپردم. از اینکه می‌توانستم آیه‌های کوچک را یاد بگیرم و با ذوق بخوانم لذت می‌بردم.
از مدرسه تا آسیا
«وقتی خط پایانی مسابقه را رد کردم، باورم نمی‌شد مدال طلای آسیا را گرفته‌ام. از خوشحالی گریه می‌کردم. پرچم ایران را بوسیدم و به نشانه احترام، دور استادیوم را با پرچم دویدم. انگار نه انگار که چندصد متر را دویده‌ام. پرچم که دستم بود پاهایم دوباره جان گرفت.»
زهرا عیدی امسال در مسابقات کشوری کاراته مدال طلا را به‌دست آورد
زهرا عیدی در ده‌سالگی کاراته را آغاز کرد، ورزش رزمی‌ای که هیجان روزهای کودکی‌اش را بیشتر کرد و در مسابقات کشوری و استانی درخشید ، او این روزها در پانزده سالگی با پنج ساعت تمرین در خانه و باشگاه، خودش را برای مسابقات بین‌المللی ارمنستان و قهرمانی آسیا که زمستان امسال در ژاپن برگزار می‌شود، آماده می‌کند.