دفتر شعر مرتضی شبانی ما را به مشهد و بهویژه چهاربرج ۶۰سال پیش میبرد و برایمان از «دامن همت به کمر زدن»، «گریبان چاک دادن»، «بُخو»، «فرنگ» و... میگوید.
رضا باقری، حمامدار خیابان کوهسنگی میگوید: پدربزرگم بنّای حمام بوده ، بنّایی ساختمان، یک چیز است و بنّایی حمام یک چیز دیگر و اتفاقا ساخت حمام دشوارتر است؛ چون نیاز به زیرساختهای زیادی دارد.
درباره حالوهوای زائرانی که حدود ۲۰۰ سال پیش به پابوس امامهشتم (ع) میآمدند.
حاجمحمد خسروی، پیرِ نوغان از آن روزگاران میگوید: وقتی کاروانسراهای نوغان از رونق افتادند که میدانبار در مشهد ساخته شد. در دهه ۱۳۵۰ حقالعملکاری در سراها ممنوع و اعلام شد.
«کاشف قهرمان» که از افسران بازنشسته نیروی هوایی و نخستین متخصص دوره رادار ایران است در سال ۱۳۳۵ بهعنوان نخستین اکیپ منتخب، وارد نیروی هوایی میشود.
این مطلب درباره کوچهای با پسوند آباد در بافت قدیمی شهر نوشته شده که نامش یادگار یک صنعت در مشهد است.
نام حاجحسن شاهدی این روزها با پسوند «پدربزرگ» روی زبان ۱۰۱ زن و مرد پیر، جوان، نوجوان و کودک میچرخد تا کسی که هنوز هم خودش را رعیتِ حاجحسین ملک معرفی میکند، آقای خیلی از وکیلآبادیها باشد.