آیندهای را برای خودم تصور میکنم که تلفیقی از اقتصاد و رسانه است. با خواندن کتابهای تخصصی اقتصاد فهمیدم که من آدم این کار هستم و میتوانم ایدههای مؤثری در این زمینه ارائه کرده و از ظرفیت رسانه برای حل مشکلات اقتصادی استفاده کنم.
یک قرن پیش بود که قرارشد خیابان جدیدی در ضلعهای شمالیوجنوبی حرممطهر ساخته شود. خیابانی که اکنون ۹۰ سال ازعمرش میگذرد و حوادث تلخوشیرین بسیاری را به خود دیده است.نام این خیابان ابتدا به «تهران»معروف شد،بعد به امیراسداللهعلم تغییریافت و بعد ازپیروزی انقلاب، بهنام امامرضا(ع) نامگذاری شد.

«جعفر آقا» که امروز میخواهیم از خاطراتش برایتان بگوییم آنقدر عاشق فوتبال است که در دوران دفاع مقدس و حتی عصر روز ازدواجش هم نتوانسته از ورزش و علاقهاش چشمپوشی کند.
«جعفر تقیزاده» متولد محله امام رضا (ع) از آن روزهایی برایمان تعریف میکند که در کنار دفاع از میهن، حواسش به ورزش بوده و آن را کنار نمیگذارد.
همانند بسیاری از خیابانهای قدیمی مشهد این کوچه نیز مزارع و باغ بوده و با ساختوسازهایی که شکل میگیرد معنای خیابان پیدا میکند. خیابان امام خمینی50 در بین مردم به کوچه پست معروف است و دلیل این موضوع قرار گرفتن ادارهکل پست خراسان رضوی در این معبر است. به گفته قدیمیها در گذشته به کوچه پست و تلگراف شناخته میشده است، کوچههای فرعی تا چندی قبل به نام شهید محمود تولائی بود اما از ابتدای امسال کوچهها نیز به نام پست تغییر یافته است.
امام خمینی(ره)78 یکی از خیابانهای آرام محله امام رضا (ع) است و هنوز همان بافت قدیمش را حفظ کرده است. در این کوچه تقریبا تمام خانهها ویلایی هستند، تعداد ساختمانهای چندطبقه آن به انگشتان دست هم نمیرسد. این خیابان 20متری با درختان سر به فلک کشیده و سبز مکانی مناسب برای پیادهروی در روزهای بدون دود و دم است. البته سکوت حاکم بر این خیابان فقط در زمانی است که مدارس اینجا تعطیل باشند.
سارا الهی 32سال دارد و ساکن محله امام رضا (ع) است. از کودکی به نوازندگی علاقه داشته و همین موضوع سبب شده است که به سمت آموختن ساز پایه پیانو برود. او برای اولین بار در هشتسالگی مقابل پیانو قرار میگیرد و از آن روز تا به حالا آموختن و نواختن این ساز را ادامه داده است. الهی در این مدت 5کتاب در زمینه موسیقی تدوین و تألیف کرده است. همچنین آلبوم بیکلامی به نام «پرواز خیالانگیز» را تنظیم و منتشر کرده است.
راهپیمایی و تظاهراتهای زیادی از بحبوحه انقلاب تا به امروز در خیابان امام رضا(ع) انجام شده است. همچنین گروههای مختلف مردم و هیئتهای مذهبی در مناسبتهای مختلف مانند تاسوعا، عاشورا و شهادت امام رضا(ع) در این مسیر حرکت کردهاند. اما سیل جمعیتی که در روز تشییع پیکر سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در این خیابان دیده شد، چیز دیگری بود.
غروب 23آذر1357 خورشیدی، برابر با 13محرم 1399هجریقمری، مشهد، چیزی شبیه غروب کربلاست. چندساعت پیش، هوای مشهد آفتابی بوده، آفتاب که نه، نیمهجان نوری با تابشی بیرمق در دهان یخ آسمان، یخ از جیغ گلولههای خلاص بر سینهها، سرها، دستها و شعارها. یکی میپرسد: «پس بچهها! بچهها کجایند؟» بعد فریاد ضجه و شیون دهها مادر با صدای پاهایی که هراسان، پلههای بسیاری را بینشان بالا و پایین میدود، درهم میآمیزد تا روز سیاه مشهد در پاییز1357 رقم بخورد؛ روزی که با « کودککشی» به پایان رسید اما همیاری و اتحاد مردم در دفاع از آرمانهایشان آن را در تقویمها «روز همبستگی ملی» ثبت کرد.