هیچکس رنجهای ناخواسته این زنان را از شببیداریها، درد بیامان پا، گردن و کمر، و غم و غصهای که در دل پنهان میکنند نمیبیند. آنها مشاغل خردی را که انجام میدهند در مقایسه با بیکاری، نعمت میدانند، مشاغلی که شامل هیچگونه حمایتی نمیشود و اگر صاحبکار سر قولش برای پرداخت بماند، همیشه کمترین درآمد ممکن نصیبشان میشود. شستوشو و آماده کردن بستهبندیهای سبزی و دبههای ترشی، پخت غذا در خانه، نخکشی تسبیح، راستهدوزی و صدها شغل دیگری که اسمی از آن هم نمیشنویم را این زنان بدون بیمه و حتی بدون درآمد قانون کار انجام میدهند، اما عزتنفسی که دارند آنها را از هر پول بادآوردهای بینیاز میکند.
در تقسیمبندیهای شهری دو محله به نامهای «مهرمادر» و «مهرمادر شمالی» به چشم میخورد که مردم هر دو محله را به نام «مهرمادر» میشناسند. نام «مهرمادر» پیشینه چندانی ندارد. تا اواسط دهه۷۰ این محله به «کوی وحدت» مشهور بود و کمی پیشتر از آن به نام «باغوی خواجهربیع» شناخته میشد. اسناد تاریخی از این محدوده که بیشتر زمین زراعتی بوده، با نام «زیرکن» یاد کردهاند.
خبری از ساختمانهای بلند نیست. از آن کوچههایی است که آدم را یاد عبور چرخوفلکیهای گذشته میاندازد. قدوقواره و رنگ خانهها با هم هماهنگ نیست و به قولی هرکس ساز خودش را زده است. مردی که رهگذر است و سنوسالدار، میگوید: بیشتر ساکنان این کوچه از روستای استاد قوچان هستند.