محله امیریه - صفحه 7

محله
منطقه ۱۲

امیریه

محله امیریه که شامل بخش ابتدایی بولوار امیریه و دو بولوار تقویه و عصمتیه است، نسبت به بخش انتهایی بولوار امیریه، دیرتر پاگرفت و هنوز هم درصد کمتری از این محله مسکونی شده است.بیشترین کاربری این محله صنعتی و آموزشی است و تنها ۷ درصد محله به بخش مسکونی اختصاص دارد و به همین‌دلیل تراکم جمعیت در آن بسیار پایین‌تر از میانگین دیگر محلات منطقه ۱۲ است.

محله امیریه
قطار زندگی، میان دو خط موازی
لوکوموتیورانی کاری است که در آن هر لحظه در سفر هستی؛ سکون ندارد. هر روزش یک خاطره و اتفاق خاص برایت پیش می‌آید. درست است سختی‌ها و مشکلات خاص خودش را دارد، اما همین تنوع به من احساس رضایت شغلی حداکثری می‌دهد. این را مهدی شیرازی لوکوموتیورانان مشهدی می‌گوید.
تکمیل مسجد الزهرا(س) نیازمند نگاه خیران
در اوایل دهه80 بیشتر از هزار مترمربع از اراضی شهرک نیروی انتظامی در خیابان تقویه برای ساخت مسجد «الزهرا» در نظرگرفته شد. دراین زمین با همیاری اهالی مبلغ 20میلیون تومان جمع‌آوری شده و با آن سوله‌ای به مساحت 60مترمربع در زمین مسجد بنا گردید که نماز جماعت هم در آن برگزار می‌شود.
میلاد صفار؛ دست‌فروش دیروز، ‌کارگردان امروز
لباس‌هایی تنمان کردند که به‌شدت کثیف بود و بوی بسیار نامطبوعی داشت، بعد از اینکه آن لباس‌ها را پوشیدم دو روز تن و بدنم به خارش افتاد،ما حتی یک سرویس رفت و برگشت هم نداشتیم و باید با اتوبوس و مینی‌بوس و مترو از محله‌ای در بالای شهر تا خانه‌های خودمان برمی‌گشتیم.راستش آن روز خیلی ناراحت شدم، دلیل این همه بی‌احترامی را درک نکردم، همان‌جا به خودم قول دادم آن‌قدر تلاش کنم تا روزی به جایگاه خیلی خوبی در سینمای ایران برسم.
بابا قربان در 91سالگی نان بازویش را می‌خورد
قربان محمد رحیمی نوخندان یکی از اهالی محله امیریه است که با گذشت 9دهه از زندگی، هر روز در حاشیه بولوار میثاق، امیریه و الهیه می‌دود و به عابران و سواره‌ها نان می‌فروشد و هزینه زندگی خود را درمی‌آورد. او دوست ندارد دستش را جلو بچه‌ها، فامیل، دوست و غریبه دراز کند. صبح‌ها در خانه و با تنور قدیمی‌اش نان می‌پزد، ظهرها نا‌ن‌ها را به خیابان برده و می‌فروشد تا شب‌ها سر راحت بر بالین بگذارد و خود را مدیون کسی جز خدا نمی‌داند. خدایی که به او در این سن و سال سلامتی داده تا کار کرده و روزگار خویش را سپری کند.
در مسیر آبادانی
کوچه عصمتیه9 همانند سایر معابر خیابان عصمتیه از نوسازترین محدوده‌های نوین‌شهر الهیه محسوب می‌شود که در پنج سال گذشته پذیرای شهروندان مشهدی برای سکونت شده است. شهرداری منطقه12 در سالیان اخیر با اجرای پروژه‌های رفاهی و زیربنایی همچون بازگشایی بولوار سجادیه، احداث بوستان محلی، پیاده‌روسازی و آسفالت معابر، سعی در متوازن‌سازی خدمات رفاهی و تسهیل عبور و مرو در این معبر را دارد. مجموع این رویدادها سبب شده است این کوچه با سرعتی مناسب در مسیر آبادانی قرار بگیرد.
 کار گِل، کار دل است
کار سفال با تمام آرامشی که هنگام کار به آدم می‌دهد، استرس‌ها و اضطراب‌های خودش را هم دارد، کوچک‌ترین اتفاق می‌تواند یک اثر هنری‌ را نابود کند، از ضربه‌ای کوچک که باعث خرد شدن سفال می‌شود تا نوسان برق دستگاه کوره که ممکن است دما را بالا و پایین ببرد و در کسری از ثانیه سفال‌ها را بشکند و تمام! در چنین مواقعی شما هم باید صبر و تحمل و طاقت پذیرفتن شکست را داشته باشید تا در موقع خراب‌شدن اثر هنری، عصبانی نشوید و از نو شروع به کار کنید.
داستان یک بازداشت عارفانه و شهادت عاشقانه
سید داوودرضوی طهماسبی ماجرای فرزندخواندگی‌ محمداژدر را اینطور تعریف می‌کند: یک روز نیروهای کمیته تعدادی منافق را دستگیر کرده و به اداره اطلاعات(فرمانداری سابق مشهد) آوردند. به عنوان مسئول رسیدگی به پرونده این افراد، به اتاقی که محل نگهداری آنان بود رفتم و در بین افراد دستگیر شده، چشمم به نوجوان کم سن‌وسالی که در بین این افراد نشسته بود افتاد. با خودم احساس کردم که این نوجوان بی‌گناه است و اشتباهی دستگیر و به این محل آورده شده‌است. بلافاصله از مأموران خواستم که او را به اتاقم بیاورند تا با او صحبت کنم. در پرونده‌اش نوشته شده بود: دستگیری به‌دلیل دزدیدن دوچرخه. وقتی با او شروع به صحبت کردم، متوجه شدم که او در جلو یکی از سینماهای مشهد ایستاده بوده و در حال نگاه کردن به عکس‌های جلو سینما بوده‌است، مأموران نیز به او مشکوک شده و او را دستگیر می‌کنند. در همان لحظه متوجه شدم که این پسر بی‌گناه بوده و اشتباهی دستگیر شده‌است.