محله جاهدشهر

محله
منطقه ۱۲

جاهدشهر

جاهدشهر یکی از آبادترین محلات منطقه ۱۲ است که به «محله اولین‌ها» شهرت دارد، زیرا نخستین کاربری‌های تفریحی، آموزشی، فضای سبز و... منطقه در این محله ایجاد شده است. جاهدشهر بیابانی بود که جهادگران با همتشان آن را به شهر تبدیل کردند و به همین‌دلیل بیشتر ساکنانش، شاغل در جهادسازندگی و ایثارگران بوده‌اند و علت نامگذاری‌اش هم همین بوده است.

محله جاهدشهر
قیام 15خرداد از نگاه جوان سیزده ساله‌ای که پدرش یک مامور وفادار به شاه بود
6دهه از قیام خونین 15خرداد می‌گذرد و حالا کمتر کسانی مانده‌اند که آن روز خونین را به چشم دیده باشند و ترس و شور و اضطراب آن سال را به خاطر داشته باشند. سیدمرتضی مرکبی از اهالی جاهدشهر، با اینکه سال42 نوجوانی سیزده‌ساله بوده و در تظاهرات شرکت نداشته است، خاطرات زیادی از خفقان آن سال و سال‌های بعدش به خاطر دارد. او که فرزند یک مأمور شهربانی وفادار به شاه بوده است، ماجراهای جالبی را از زاویه دید خودش برایمان تعریف می‌کند. پدری که سرانجام بعد از حمله ماموران گارد به بیمارستان امام رضا(ع) به صف انقلابیون پیوست.
30 کتاب هدیه عباس به کودکان
عباسعلی یونسی سپاهی در طول بیش از 2دهه فعالیت موفق به خلق بیش از 30مجموعه شعر در مقاطع خردسالان، کودک و نوجوانان، چاپ چندین کتاب و فعالیت گسترده در جشنواره‌ها و نشریات مختلف کشور شده‌است. پدر عباسعلی کشاورز ساده‌ای بود که سواد خواندن و نوشتن نداشت، مادرش، خدابیامرز هم تنها سواد مکتب‌خانه‌ای مختصری داشت و فقط می‌توانست قرآن بخواند، اما پدربزرگ پدری(عباسعلی سپاهی) از شاهنامه‌خوان‌های معروف روستای یونسی بود.
۱۵سالگی و آرزوی قهرمانی
می‌گوید: والدینم اهل ورزش و از قهرمانان کاراته کشور بودند، حمایت و تشویق‌های آن‌ها در زندگی ورزشی من خیلی تأثیرگذار بود. تمریناتم خیلی زود نتیجه داد و به مرحله مسابقات رسید.‌ اولین رقابتی که در آن شرکت کردم، مسابقات استانی سال91 در رده نونهالان بود، من درآن مسابقات، هم بی‌تجربه بودم و هم استرس داشتم، اما توانستم عنوان قهرمانی را از آن خودم کنم و این برای من یک تجربه فوق‌العاده بود.
مادربزرگ یک قرنی محله جاهدشهر 4نسل را پرورش داده است
خدیجه رسایی حسین متولد سال ۱۳۰۵ و اصالتا اهل غازیان بندرانزلی است، خدیجه خانم که فرزندانش او را عزیز خطاب می‌کنند در ۱۵ سالگی به عقد پسر خان درمی‌آید. عزیز می‌گوید: «محمود خلق و خوی خان‌زاده‌بودن نداشت و از اینکه بخواهد در آینده جا پای پدرش بگذارد و رویه او را ادامه دهد، بیزار بود، همین شد که تصمیم بر استقلال گرفت و راهی ورامین در اطراف تهران شد». عزیز در حدود یک قرن زندگی‌اش 5فرزند، 15نوه، 21نتیجه و 3 نبیره خود را درآغوش گرفته و نوازش کرده‌است.
حسن کوچکتر بود اما زودتر از حسین رفت
یکی از این جلوه‌های ایثار و مقاومت در محله جاهدشهر و خیابان گل‌ها زندگی می‌کند، مادر شهیدان گران‌قدر حسین و حسن خزان گلاری. این دو شهید بزرگوار ۵ سال با هم اختلاف سنی داشتند، یعنی حسین ۵ سال از حسن بزرگ‌تر بود، اما همیشه در کنار هم و یار و یاور یکدیگر بودند. با هم در مبارزات آزادی‌خواهانه مردم ایران در مقابل رژیم پهلوی حضور داشتند و بعد‌ها هم‌زمان با آغاز جنگ تحمیلی خانه و کاشانه را رها کرده و برای دفاع از عزت، ناموس و شرف مردم ایران جان خود را فدا کردند، حسین در زمان شهادت متأهل بود.
جهادگری که با تاسیس موسسه خیریه کار جهادی را ادامه می‌دهد
علی مروی، جهادگر سابق و مدیر خیریه محبان الائمه(ع)، یکی از چهره‌های شناخته‌شده محله جاهدشهر است. او که به قول خودش همه افتخارش خدمت به محرومان بوده و هست، بیش از 40سال است که با همکاری و حمایت مردم درخدمت محرومان و مستضعفان بوده و تمام سال‌های خدمتش را در روستاهای محروم استان و کشور گذرانده است. جهادگر ساکن در محله جاهدشهر ، بعد از بازنشستگی از جهاد سازندگی، مؤسسه خیریه محبان الائمه(ع) را تأسیس کرده و خدمت به مستضعفان و محرومان را ادامه می‌دهد.
کوتاه‌قامتان و معضل دیده‌نشدن
نجیبه حاجی‌پور، سال ۱۳۵۷ در روستای چشمه‌پونه مشهد به دنیا می‌آید اما اصالتش به روستای «ماه‌خونیک» بیرجند برمی‌گردد، روستایی که همه اهالی آن کوتاه قامت هستند. قد و قامت نجیبه هم مانند پدرانش کوتاه است، یک متر و 15 سانتیمتر، این بانوی خودساخته باوجود مشکلات عدیده جسمانی و مالی، در رشته مدیریت بازرگانی مشغول به تحصیل است. او علاوه بر درس‌خواندن، کار هم می‌کند، سال‌ها است که برای گذران مخارج زندگی تایپیست پایان نامه‌های دانشجویی است. نجیبه تاکنون 12عمل جراحی بر روی پاهایش انجام داده تا فقط سرپا باشد و بتواند راه برود.