زمین را سازمان زمین و مسکن در سال ۷۳ داد و اهالی کمر همت به ساختنش بستند. هرکسی هرچه در توان داشت گذاشت؛ یکی کیسههای سیمان میآورد، یکی آجر روی آجر میچید و یکی دیگر هم که کاری از دستش برنمیآمد، هزینهای را که میتوانست، پرداخت میکرد.
اوایل اینجا در چادری که در زمین خالی نصب کرده بودند، نماز میخواندند. مبلغی را سازمان زمین و مسکن داد و بخشی از هزینهها را هم اهالی وام گرفتند و اقساط آن را حقوقبگیرها پرداخت میکردند.
سال۷۶ مسجد ساخته شد و اهالی توانستند نمازهایشان را زیر سقف شبستان بخوانند و همه مراسم مذهبی را از همان زمان پرشور برگزار کردند. حالا حدود سهدهه از آن روزها میگذرد و خاطرات شیرینی از مسجد امامسجاد (ع) در خیابان اندیشه۱۹ در ذهن اهالی نقش بسته است.
شاید داستانها و روایتهای بسیاری از همدلی اهالی در این مسجد بتوان نوشت، اما یکی از شیرینترین آنها حضور پرشور کودکان مسجدی است که شانهبهشانه هم، تعداد زیادی از صفهای نماز جماعت مسجد را تشکیل میدهند.
وقت نماز ظهر است و بچهها از کلاس تجوید و قرائت فارغ شدهاند. مسجد امامسجاد (ع) محله رازی جزو معدود مساجدی است که کودکانی که به تکلیف نرسیدهاند، حضور پررنگی در صفوف نماز آن دارند.
محمدرضا آذری، از پیشکسوتهای مسجد و عضو هیئتامنا، میگوید: این از گذشته در مسجد مرسوم است. کودکان و نوجوانان بسیاری در این مسجد بال و پر گرفتهاند. سعی ما همیشه تعلیم نیروهای انقلابی بوده است و فکر میکنم موفق عمل کردهایم.
صحبتش که تمام میشود، اشاره میکند به محمد تیموری، جوان خوشرویی که مربی کلاس قرآن بچهها در ردههای مختلف سنی است. او میگوید: همین محمدآقا الان در قرائت و حفظ ۲۲جزء قرآن، فرد مطرحی است. رتبه چهارم مسابقات منتخبان کشوری در حفظ ۲۰ جزء را دارد و رتبه یک استانی حفظ ۱۰جزء را هم به دست آورده است. قرآن را از کودکی در همین مسجد امامسجاد (ع) آموخته است و اخلاق را نیز همینجا در کلاس مهدی صابری که استاد قبلی قرآن این مسجد و از اهالی بوده، یاد گرفته است.
حالا خودش آمده و در راه خدا کمر همت بسته است که به بچهها قرآن را یاد بدهد. اینجا برای بچهها کلاس قرائت و تجوید و حفظ برگزار میکند و همانطورکه با بچهها بسیار صمیمی است، اخلاق و رفتار انقلابی و جهادی را هم در کلاس به بچهها آموزش میدهد.
محمد تیموری ادامه حرفهای آذری را میگیرد و درحالیکه صدایش بین هیاهوی بچهها در کلاس قرآنی مسجد سخت شنیده میشود، میگوید: قرآن بهانه خوبی است برای اینکه خیلی از اصول اخلاق انقلابی را به بچهها آموزش دهیم. تلاش میکنیم درکنار بالا بردن سطح قرآنی بچهها، روحیه جهادی و انقلابی آنها را هم با نقشدادن به آنها و تشویقشان به انجام کارهای جمعی تقویت کنیم. در این کلاسها نمازخواندن صحیح و وضوگرفتن را هم به بچهها یاد میدهیم و در تعاملات اجتماعیشان و نقشهایی که دارند، در خیلی کارها تبحر پیدا میکنند.
در این مسجد، هرکلاسی که برگزار میشود، بهانهای است تا کارگاه دیگری برای انسانسازی راه بیفتد
او ادامه میدهد: در همین چندماهی که من اینجا حضور دارم، چندنفری در مسابقات استانی حفظ و قرائت مقام آوردهاند و ما راه روشنی در پیش داریم. یکی مسئول جایزههاست، یکی مبصر کلاس. اگر جایزهای هم در کار نباشد، شرایط به گونهای است که باز بچهها اشتیاق حضور در مسجد را دارند. گاهی با آنها به اردو میرویم.
در کلاس رزمی آقای غیوری که در مسجد برگزار میشود، اخلاق و دین هم آموزش داده میشود. وقت نماز که میشود، همه بچهها وضو میگیرند و در صفوف نماز حاضر میشوند. در این مسجد، هرکلاسی که برگزار میشود، بهانهای است تا کارگاه دیگری برای انسانسازی راه بیفتد. این قانون در همه بخشهای مسجد حاکم است. حتی در کلاسهای تئاتر، سرود، بازارچههای صنایع دستی خانمها، آموزههای دینی و اخلاقی و انقلابی هم آموزش داده میشود.
محمدحسن صیادی؛۱۱ ساله
من مکبر مسجد هستم و آقای تیموری میگوید که قرائتم خیلی خوب است. اگر خادم مسجد یا بزرگترها کاری از من بخواهند، انجام میدهم و همیشه سعی میکنم ادب و احترام را در برخورد با دوستانم رعایت کنم. حدود دوسهسال است که در این مسجد فعالیت میکنم و خیلی چیزها یاد گرفتهام.
بزرگترها وقتی میبینند تلاش میکنم مسئولیتهایی را که به من سپرده میشود، درست انجام دهم، به من شکلات میدهند. مهربانی و قدردانی بزرگترهای مسجد باعث میشود که من برای درست انجامدادن کارهایم بیشتر تلاش کنم و مسئولیتم سنگینتر میشود.
محمدمیثم فهمیده، ۱۳ ساله
پنجسال میشود که من به مسجد میآیم، اما سه سال است که مسئولیت برعهده دارم. الان مسئول رسانه هستم و عکاسی از برنامهها و اطلاعرسانی در کانال را انجام میدهم. از قبل به این کار علاقه داشتم و دوازدهساعت درزمینه خبرنگاری و عکاسی آموزش دیدهام. برای انتخابات سراغ نمازگزارها آمدم و با آنها گفتگو کردم. من مسئول بانک جوایز مسجد هم هستم.
جایزه را به افراد فعال و کسانی که تازه به مسجد آمدهاند، میدهیم. هیئتامنا دوست دارد که بچهها فعال باشند. صفرتاصد کار را به خودم سپردهاند. من به بچهها امتیاز میدهم و برحسب آن، جایزه میدهم و حواسم هست که بیدلیل جایزه ندهم.
* این گزارش چهارشنبه ۱۰ مردادماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۸۰ شهرآرامحله منطقه ۹ و ۱۰ چاپ شده است.