کد خبر: ۹۷۰۸
۲۱ تير ۱۴۰۳ - ۰۴:۰۰

اذان‌گوی نوجوان محله مجیدیه

امیرعلی تاجیک به‌عنوان نفر دوم کشور و نفر اول استان در مسابقات اذان و اقامه انتخاب شده است. می‌گوید: من و پدرم در خیلی از مساجد شهر نماز جماعت خوانده‌ایم.

اولین‌بار که دیدمش، در مراسم کلنگ‌زنی مسجد حضرت معصومه (س) بود. با آنکه سن و سالی نداشت، بسیار پرجنب‌و‌جوش بود و کار راه‌انداز؛ نوجوان سیزده‌ساله ساکن کوچه شهید‌اندرابی که از شش‌سالگی مسجد حضرت معصومه (س) خانه دومش شده است و هر زمان وقت فراغتی پیدا می‌کند، راه مسجد را در پیش می‌گیرد.

آنچه بهانه رفتن ما به‌سراغ امیرعلی تاجیک شد، تنها مسجدی‌بودنش نبود، بلکه انتخابش به‌عنوان نفر دوم کشور و نفر اول استان در مسابقات اذان و اقامه، ما را بر آن داشت با او گفتگو کنیم. امیر‌علی تاجیک متولد‌۱۳۸۹ ساکن محله الهیه است. 

- چه شد که سمت مسجد کشیده شدی و اینکه فکرش را می‌کردی روزی مکبر شوی؟
پدر و مادرم بسیار به نماز و به اعتقادات دینی پایبند هستند. من هم زیر‌نظر آنها بزرگ شده و رشد کرده‌ام. اولین بار پدرم مکبری را به من یاد داد. در خانه وقت اذان، برای پدر و مادرم مکبری می‌کردم. پنج‌ساله بودیم که به این محله آمدیم. به مسجد حضرت‌معصومه (س) زیاد رفت‌و‌آمد می‌کردیم. یک روز که مکبر همیشگی نیامد، آقای موقر، کلیددار مسجد، از من خواست مکبر باشم.

- استرس نداشتی؟
خیلی کم. چون هم در خانه و هم در مدرسه هنگام نماز مکبری می‌کردم، استرس نداشتم.

- از حضورت در رقابت‌های رشته اذان و اقامه برایمان بگو.
بعد از مکبری، پدرم تشویقم کرد اذان‌گفتن را تمرین کنم. پنج‌سالم تمام نشده بود که با ایشان نماز می‌خواندم. این علاقه و البته تشویق‌ها سبب شده بود برای اذان‌گفتن زیاد تمرین کنم.

- تصور می‌کردی در مسابقات اذان و اقامه در سطح استانی اول شوی؟
اگر نشانه غرور نباشد، بله. چون سال‌هاست که چند‌بار در روز اذان می‌گویم. بعد از گذر از مسابقات استانی که در سالن چندمنظوره مدرسه سماء ناحیه‌۷ برگزار شد و اول‌شدن، به مرحله کشوری راه پیدا کردم. مسابقات کشوری به‌صورت مجازی برگزار شد که در آنجا دوم شدم.

- از خاطرات مکبری برایمان بگو.
من و پدرم در خیلی از مساجد شهر نماز جماعت خوانده‌ایم. همیشه سعی کرده‌ام به توصیه پدرم در همه این مساجد یا مکبری کنم یا اذان بگویم. عید غدیر امسال نزدیک مسجد توفیق بودیم که به آن مسجد رفتیم و با اجازه خادم، اذان و مکبری آن نماز را من انجام دادم.

بعد‌از پایان نماز، وقتی داشتیم از مسجد خارج می‌شدیم، آقای بزرگواری صدایم زدند و در‌حالی‌که تشویقم می‌کردند، یک اسکناس صد‌هزار تومانی به من دادند. آن روز حس کردم عیدی خوبی از دست سید گرفته‌ام.

- اوقات فراغت تو بیشتر به چه شکل می‌گذرد؟
در بعضی مناسبت‌ها گاهی دو شبانه‌روز در مسجد هستم و به خانه نمی‌روم، اما خانواده می‌دانند کجا سرگرم هستم و خیالشان راحت است. بعد‌از مسجد و حضور در برنامه‌ها و فعالیت‌های مسجدی به فوتبال خیلی علاقه دارم. در حال حاضر با ثبت‌نام در باشگاهی، رشته فوتبال را دنبال می‌کنم.

* این گزارش پنج‌شنبه ۲۱ تیرماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۵۶ شهرآرامحله منطقه ۱۱ و ۱۲ چاپ شده است.

کلمات کلیدی
ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44