طعم نعناع فلفلیاش در دهان چنان میپیچد که تصور میکنی این واقعیترین طعم یک سبزی خوشبوست. باقی سبزیهای خوشرنگولعاب هم روی دستگاه جادویی رخ و مزهای دیگر دارد. اینجا با مزرعهای کوچک روبهرو هستیم که سبزیجات و گیاهان آپارتمانی و گلهای تزیینی آن، روی یک دستگاه استوانهای کشت شده است. این دستگاه را نخبهای مشهدی ساخته و با آن برای نخستینبار در کشور، مزرعه کشت «ایروپونیک» یا هواکشت را راه انداخته است.
مسعود همایونی، ساکن محله فرامرزعباسی، سوژه این هفته ماست؛ مردی که به اذعان خود و اطرافیانش دوست دارد مسیرهای سخت را بپیماید.
پسر محله فرامرزعباسی در سال ۱۳۶۱ در فلکه برق مشهد به دنیا آمده است. او در خانوادهای بزرگ شد که سه خواهر و دوبرادر دیگر هم داشت. خودش میگوید از همان دوران دبیرستان و در سالهایی که کامپیوتر تازه وارد دنیای ما شده بود، بهسمت این غول آهنی و نرمافزار گرایش پیدا کرد.
مسعود همایونی درباره خودش و مسیری که تا مزرعه هواکشت طی کرد، میگوید: همزمان با تحصیل در رشته نرمافزار در دوران دبیرستان به برنامهنویسی بازیهای کامپیوتری میپرداختم. مثل بسیاری رؤیای بیل گیتس و گاراژ مشهور خانهاش را داشتم. در دانشگاه نرمافزار خواندم و بعدها شرکت نرمافزارنویسی ثبت کردم و در همین حوزه سال ۱۳۸۳ در پارک علم و فناوری مستقر شدم.
در فضای پارک علم و فناوری که پُر از بچههای نخبه بود، همافزایی وجود داشت و از این طریق وارد کار در حوزههای دیگر شدم. ابتدا دستگاههایی را با دوستانم در حوزه صنایع چوب و ام دیاف ساختیم. بعد سراغ ساخت دستگاههای پزشکی رفتیم و این اواخر هم نیروگاه برق-آبی راهاندازی کردیم. حالا هم علاوهبر یک نیروگاه خورشیدی، یک مزرعه کشت محصولات ایروپونیک نیز داریم.
آقای نابغه سر پُرسودایی دارد. او در شهر «ارسک» نزدیک بشرویه نیروگاه خورشیدی احداث کرده است. همایونی میگوید: ویژگی این منطقه آن است که نور و آفتاب همیشگی دارد و بههمیندلیل ایده ساخت نیروگاه خورشیدی در این منطقه به ذهنم رسید.
با این همه، کار بزرگ او و تیمش پیش از این و بین سالهای ۹۱ تا ۹۶ رقم خورد، زمانیکه نخستین نیروگاه برق-آبی کشور را در محله سیدی مشهد راهاندازی کردند. همایونی دراینباره توضیح میدهد: یک دورهای وارد حوزه برق و انرژی شدیم. ما در مشهد مخازنی داریم که به آن «زون A» میگویند؛ آبی که از سد دوستی وارد مشهد میشود، به آن مخازن میریزد و آب شهر تأمین میشود. این آب فشار زیادی داشت و انرژی این فشار را میتوانستیم به چیز دیگر بدل کنیم.
خودشان در آنجا از فشارشکن استفاده میکردند؛ یعنی کلی هزینه کرده و فشارشکن گذاشته بودند تا آن فشار را از بین ببرند. ما پیشنهاد کردیم که آن انرژی را به یک نیروگاه برق-آبی تبدیل کرده و از آن برق تولید کنیم. بهاینترتیب برای اولینبار در کشور از انرژی خطوط انتقال آب برق تولید کردیم.
احداث نیروگاهمان اواخر سال ۹۰ بود و برآوردمان این بود که یکساله آن را به بهرهبرداری برسانیم. با اداره آب و فاضلاب مشهد قرارداد BOT منعقد کردیم که پنجسال بهرهبرداریاش با ما باشد و بعد از آن واگذارش کنیم.
او میافزاید: در این مسیر سختی کم نکشیدیم. ابتدا که پروژه را شروع کردیم، قیمت دلار هزارتومان بود و وسط پروژه به یکباره دلار ۳هزارتومان شد و همه برآوردهای ما به هم خورد! این را هم درنظر بگیرید که همه دستگاههای ما ایرانی و داخلی بود و مشکل واردات نداشتیم، اما با افزایش نرخ ارز، قیمت محصولات داخلی هم تحتتأثیر قرار گرفت و کار ما سخت شد. نهایتا پروژه یکساله به خاطر نبود منابع مالی لازم، دو سال طول کشید، اما درنهایت کار به ثمر رسید.
به گفته مسعود، میزان تولید برق از این نیروگاه در هر ساعت معادل ۴۴۰ کیلووات است. توضیح میدهد:، چون تا آن زمان چنین نیروگاهی در کشور وجود نداشت، سازمان انرژیهای تجدیدپذیر که باید این برق را از ما خریداری میکرد، هیچ دستورالعمل و نرخی برای خرید این برق نداشت! حدود دوسال طول کشید تا این برق را از ما بخرند. اما بعد از آنکه نرخ مصوب شد، بابت دوسالی که ما برق را رایگان وارد مدار میکردیم، پولی پرداخت نشد و گفتند «عطف به ماسبق نمیشود!
«همیشه تلاش کردهام برای ساخت محصولات جدید به حوزههای مختلف سرک بکشم؛ گاه موفق بوده و گاه با شکست روبهرو شدهام.»
مسعود همایونی این را میگوید و اضافه میکند: بارها شکست خوردهام ولی آنچه باعث میشود امثال من از این شکستها بلند شویم و دوباره شروع کنیم، علاقه به ایجاد و ساخت یک محصول جدید است. به نظرم روح آدم با این اتفاق، یعنی یک ساخت جدید اقناع میشود.
برای من تماشای اینکه دیگران بیایند و مسیر من را ادامه دهند، لذتبخش است
از اینکه محصول جدیدی را خلق کند، لذت میبرد و میگوید: بعد از اینکه شما یک کار جدید انجام میدهید و یک محصول جدید تولید میکنید، خیلیها وارد آن حوزه میشوند و آن مسیر را ادامه میدهند؛ به محصول شما چیزی اضافه یا طرح آن را عوض میکنند.
این حرفش شنیدنی است: برای من تماشای اینکه دیگران بیایند و مسیر من را ادامه دهند، لذتبخش است.
سال ۹۶ مسعود همایونی و دوستان از کار نیروگاه فارغ شده و بعد از یک سیر اینترنتی با دستگاهی روبهرو میشوند که محصول ایروپونیک کشت میکند؛ دستگاهی که در خارج از کشور تازه نامش سر زبانها افتاده بود و هنوز اطلاعات دقیقی درباره آن در فضای وب موجود نبود.
همایونی میگوید: سال۹۶ بود که با یکی از دوستانم به نام علی مزینی که در اکثر پروژهها همراه و شریکم بوده است، در اینترنت دستگاهی خارجی را دیدیم که مشابه همین دستگاه هواکشت ماست. تصمیم گرفتیم خودمان مشابه آن دستگاه را در ایران بسازیم و وارد فعالیت در این حوزه شویم. قالبهایش را درست کردیم و دستگاه را ساختیم.
بعد از آن گفتیم حالا که این دستگاه را تولید کردهایم، چرا خودمان مزرعه تولید محصولش را راه نیندازیم تا مردم کاربرد این دستگاهها را به صورت ملموس نبینند. این بود که یک گلخانه راهاندازی کردیم. شاید امروز کمی این دستگاه شناختهشده باشد، اما زمانیکه ما این دستگاه را ساختیم، کمتر کسی از این فناوری خبر داشت.
با هزینه کمتر از معمول، گلخانهای طراحی و احداث میکنند و دستگاههایشان را آنجا میچینند و محصولشان را کشت میکنند. در این مدت، اتفاقات بسیاری هم رخ میدهد؛ «مدتی بهخاطر افزایش عجیب نرخ دلار کارمان متوقف شد.
در یک برهه بهخاطر کرونا کار را تعطیل کردیم و وقفههای زیادی ایجاد شد. تا اینکه درنهایت از دوسال قبل دوباره به این کار برگشتیم تا آن را به یک سرانجام برسانیم. با این دستگاهها شروع به تولید محصولات گلخانهای کردیم و توانستیم آنها را به بازار عرضه کنیم و به فروش برسانیم. بعد هم که این دستگاهها شناخته و دیده شد، گفتیم وقتش شده است که این دستگاهها را هم به فروش
برسانیم.»
همه آنچه باید درباره سبزیجات معطر و خوشطعم هواکشت بدانید
«ایروپونیک» شیوهای از کشت است که در آن، ریشه گیاه در آب و خاک نیست، بلکه در هوا معلق است و مواد مغذی ازطریق اسپری آب و بهوسیله دستگاه به آن داده میشود.
طبق توضیحات مسعود این دستگاه استوانهای است که دوازدهطبقه و هر طبقه دوازدهحفره دارد. بهعبارتی ۱۴۴بوته در هر دستگاه کشت میشود. او دراینباره توضیح میدهد: همه گیاهان بوتهای روی این دستگاه قابل کشت هستند. میتوانم بگویم نوددرصد محصولات کشاورزی را میتوان با این دستگاهها کشت کرد.
گل را هم بهصورت زینتی میتوانید روی این دستگاهها بکارید. قطر بدنه این دستگاه شصتسانتیمتر و قطر کفی دستگاه که مخزن هم داخلش قرار میگیرد، هشتادسانتیمتر است. ارتفاع این دستگاه را هر چقدر که بخواهیم میتوانیم کم یا زیاد کنیم.
کشت ایروپونیک با کشت سنتی تفاوتهای بسیاری دارد که شاید بتوان مهمترین آن را در کیفیت محصولش دانست. مسعود همایونی دراینباره میگوید: محصول این دستگاه با کیفیت بهتر و با درگیری بسیار کمتر با آفات تولید میشود. مصرف آب در این دستگاه بسیار کاهش پیدا میکند. پای گیاه روی خاک باید آب ریخت و هرروز به گیاه آب داد، اما در این روش، آب را درون مخزن این دستگاه میریزیم و آب همیشه در یک جریان سیال قرار دارد و در گردش است.
عمر استفاده از بوتههای درون دستگاه به عمر بوته بستگی دارد و دستگاه محدودیتی در این زمینه ایجاد نمیکند.
چون محصول این دستگاه با آفات سروکار ندارد یا آفات آن بسیار کم است، در این نوع کشت از سمپاشی استفاده نمیشود و میتوان گیاه را مستقیم از روی دستگاه چید و میل کرد. این موضوع نشاندهنده کیفیت سلامت این محصول است. از نظر ظاهر هم محصول تولیدشده روی این دستگاه طراوت و شادابی بیشتری دارد. این شکل از کشت این امکان را میدهد که بتوان کیفیت واقعی محصول را تجربه کرد.
مسعود همایونی، سازنده دستگاههای هواکشت، درباره مزیت صرفهجویی این دستگاهها در مصرف آب میگوید: مصرف آب در این روش کشت، یکدهم محصولی است که در شیوه سنتی رشد میکند. برای نمونه، من در یک گلخانه هزارمتری، سیصددستگاه تولید ایروپونیک گذاشتم. در این هزارمتر، برداشت محصول من معادل یک گلخانه ۶هزارمتری است.
یک گلخانه نزدیک گلخانه من است که همین محصولات من را کشت میکند. میخواهم یک مقایسه کنم. آن گلخانه ۳ هزارمتر است و محصولات مشابه محصولات من را کشت کرده و روزی ۱۲هزار لیتر آب مصرف میکند. گلخانه من هزارمتر است و معادل یک گلخانه ۶هزارمتری محصول تولید کرده و روزی هزاروپانصد لیتر آب مصرف میکند. این همان صرفهجویی در مصرف آب است که به آن اشاره کردم.
همیشه پای محصولاتی که تولید میشود، کلی کود و مواد مغذی ریخته میشود، اما در گلخانه هواکشت قضیه متفاوت است و در این نوع کشت، هزینههای بهرهبرداری کاهش مییابد. در گلخانه سنتی باید با نیسان کود پای محصولات ریخته شود، اما در گلخانه هواکشت یک کیسه یک یا دوکیلویی کود و مواد مغذی داخل مخازن ریخته میشود. ازطرفی در این نوع کشت، هزینههای احداث کاهش مییابد.
هیچوقت در این سالها یکی از ادارات دولتی مسیری را برای من باز نکرده و سنگی را از جلو پایم برنداشته است
همایونی دراینباره میگوید: برای احداث یک گلخانه خالی روی سطح هزارمتری باید یکمیلیاردونیم هزینه کنید، گلخانهای که دارای سازه است و به پوشش و فن، پد و هیترهای گرمکن نیاز دارد. برای احداث یک گلخانه ۶هزار متری هم باید ۹میلیاردتومان هزینه کنید.
اما در گلخانه هزارمتری ما که سیصددستگاه در آن است، یکونیممیلیارد برای گلخانه و دوونیم میلیارد هم برای دستگاهها هزینه میشود و جمعا با ۴میلیاردتومان میتوان کار را جمع کرد. بهعبارتی با ۵ میلیاردتومان صرفهجویی، صاحب گلخانهای شدهاید که به شما معادل یک گلخانه ۶هزارمتری محصول میدهد.
تمام هدف و علاقهام این بوده است که کاری انجام بدهم که بتوانم در کشورم، آدم مفیدی باشم؛ حداقل سهم خودم را ادا کرده باشم. در همه مدتی که کار و فعالیت کردم، همیشه با سد بروکراسی اداری روبهرو بودم و با کسانی که بهجای اینکه با افرادی مثل من همراهی کنند، سنگ جلو پایمان انداختند.
هیچوقت در این سالها یکی از ادارات دولتی مسیری را برای من باز نکرده و سنگی را از جلو پایم برنداشته است. اکثر کسانی که به کشت گلخانهای میپردازند، با وام کشاورزی این کار را میکنند، اما من تا امروز یکریال وام از نهادهای مربوطه نگرفتهام.
پای حرفهای مادر نابغه مشهدی که برای شخصیت او یک ویژگی مهم برمیشمرد
عصمت رجبزاده، مادر مسعود همایونی، وقتی قرار است درباره پسرش حرف بزند، لبخند میزند و میگوید: از بچگیاش اهل تلاش بود و سختی را دوست داشت. اگر هم برایش اتفاقی میافتاد به ما نمیگفت. یک وقتی در کار نیروگاه برق، انگشتش قطع شد و تا مدتها نمیدانستیم.
او به ویژگی جالبی از پسرش اشاره میکند و میگوید: از دو جمله «چرا مواظب نیستی؟» و «برو یک کار کارمندی پیدا کن!» متنفر است. از سر دلسوزی همیشه به او میگفتم مامانجان! ما که خانواده سرمایهداری نیستیم؛ دست از این کارها بردار و بیا برو یک کار اداری و کارمندی پیدا کن. اما بعدتر به این نتیجه رسیدم که بهتر است بچههایم هرکدام هرجور دوست دارند، زندگی کنند. الان از اینکه موفقیتهای مسعود را میبینم، لذت میبرم و به او افتخار میکنم.
* این گزارش شنبه ۲۶ خردادماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۶۰ شهرآرامحله منطقه ۱ و ۲ چاپ شده است.