شاید همه ما وقتی کلمه قصابی به گوشمان میخورد به یاد مغازههایی میافتیم که بوی گوشت همراه با باد پنکه سقفی به صورتمان میخورد، در حالی که تعدادی زنبور و مگس همیشه دور و بر گوشتهای یک تکه سرخی که مهر آبی خوردهاند میچرخند و فردی با سبیل کلفت و ساطور به دست روبروی مشتری ایستاده است و سفارش میگیرد.
هر چند این تصور در چند سال گذشته همراه با افزایش جمعیت کشور و روند رو به رشد مصرف مواد غذایی و با راه افتادن فروشگاههای مواد پروتئینی شکسته است، اما آن تصویر نوستالژیک از قصابی هنوز در ذهن ما هست.
اما اینکه چرا ما به سراغ فروشگاه گوشت سلامت رفتیم هیچ کدام از این دلایل را در برنداشت؛ بلکه خبردار شدیم مدیر این فروشگاه از استادان حوزه کسب و کار است که با ابتکار و نوآوری فروشگاه پروتئینی را راه انداخته که مورد توجه مردم منطقه نیز قرار گرفته است.
مجید کشوری متولد ۱۳۵۹ و کارشناس آسیبشناسی اجتماعی است و در حوزه روانشناسی نیز سالها کار کرده است. او مدرس و کارشناس حوزه خانواده و سبک زندگی است.
او همچنین مولف دو کتاب به نامهای «اقتصاد در خانواده» و «مهارتهای تمرکز» نیز هست. برگزاری سمینار و همایش نیز از برنامههای همیشگیاش است و در عین حال مدیر عامل موسسهای ایشان همین فرهنگی هنری نیز هست. علاوه بر همه اینها، او در فروشگاهش کتابخانه کوچکی راه انداخته و با امانت دادن کتاب مردم را به مطالعه دعوت میکند.
آقای کشوری میتوانیم بگوییم این فروشگاه شغل جانبی شماست؟
بله. این فروشگاه را اسفند ۱۳۹۴ با هدف اشتغالزایی افتتاح کردم و میخواستم. بنده به شخصه معتقدم آدمها اگر میخواهند هنرمند یا ورزشکار باشند باید تا جایی که توانمندی لازم را در زمینه اقتصاد دارند کاری انجام دهند تا دغدغه نان نداشته باشند؛ وقتی کسی دغدغه نان داشته باشد ممکن است یک سری ارزشها را از دست بدهد.
از طرفی هدفم ایجاد پیوندی بین فرهنگ و اقتصاد بوده است و سعی کردم در داخل فروشگاه فضای مجزایی را درست کنم و همان اول کار «کتابخانه سلامت» را راه انداختم که حدود ۸۰۰ کتاب و نزدیک به هزار و صد نفر عضو دارد و جالب است که ما به خاطر همین کتابخانه مورد توجه خیلی از رسانهها و جراید قرار گرفتیم و در جشنواره فعالان کتابخوانی جزو فعالان کشوری قرار بودیم، حتی امکان منتخب بودنمان هم زیاد است.
همین طور از فعالیتهای شاخص این فروشگاه ایجاد چند جشنواره در خود فروشگاه است که اولین آن نقاشی بود و با موضوع تغذیه و طبیعت سالم در دو گروه سنی برگزار شد و به ۱۰ نفر لوح تندیس وکارت هدیه دادیم که این جشنواره در خرداد ماه انجام شد.
همچنین جشنواره عکسی که مردم از لحظات ناب ماه مبارک رمضان عکس گرفتند و برایمان در تلگرام فرستادند و ما به منتخبانش هدیه دادیم. سومین جشنواره هم حدود دو ماه پیش برگزار شد، در این مسابقه افراد با بهترین کتابی که خوانده بودند عکس گرفتند و همراه یک پاراگراف از کتاب برای ما ارسال کردند که از این مسابقه هم استقبال خوبی شد و به پنج نفر در هر جشنواره جوایزی اهدا کردیم. در حال حاضر هم یک ماه است که ما جشنواره کیفیت را برگزار کردیم و در روز ۱۸ آبان به برگزیدگان جوایزی داده میشود.
اطلاعرسانیهایتان چطور است؟
هم از طریق شبکههای اجتماعی و پخش تراکت و هم از طریق نصب بنر و تابلوهای تبلیغاتی که هدفمان این است که بهترین خروجی و بهترین نظرسنجی را از مردم داشته باشیم.
در کانالتان چند عضو دارید؟
ما نزدیک به ۸۰۰ نفر عضو داریم و میشود گفت جزء فعالترین کانالهایی هستیم که در زمینه گوشت کار میکند. ما بحث کتابخوانی و تغذیه سالم و ترویج این نوع تغذیه و به صرفه بودن را در کانال دنبال میکنیم.
چرا این مسیر را انتخاب کردید؟
ببینید هدف در این فروشگاه تغذیه سالم و به صرفه است. الان در خانوادهها تجملگرایی بسیار زیاد شده است، ما همیشه گفتیم به جای اینکه در رستورانهای آنچنانی بنشینیم و هزینههای هنگفت بدهیم، غذا را خیلی سالم در خانه خودمان درست کنیم. ما میخواهیم خانوادهها از فست فودهایی که دارای سوسیس و کالباس و مواد نگهدارندهاند دور شوند.
الان در طرح «از دریا تا منزل» هفتهای یک روز مستقیم ماهی تازه از چابهار وارد میکنیم و مشتریهای ما از شنبه تا چهارشنبه سفارشات ماهی را میفرستند و پنجشنبه دریافت میکنند.
ما با فروش ویژه هر روزهمان فرهنگ خوردن میگو، بلدرچین، شتر مرغ و بوقلمون را ترویج میکنیم و داخل سبد غذایی مشتریها قرار میدهیم و تلاش میکنیم این فرهنگ را به سمت مواد ارگانیک پیش ببریم. همین طور گوشتهایی که برای سنین مختلف مفید است را حتما اطلاعرسانی میکنیم.
استقبال مردم از این طرح از دریا تا منزل چقدر بوده است؟ فکر میکنید در ترویج فرهنگ مصرف غذاهای دریایی که بسیار هم توصیه میشود موفق بودهاید؟
ما خودمان هم فکر نمیکردیم که این طرح تا این حد مورد استقبال قرار بگیرد، اما الحمدا... خیلی از مشتریانمان راضی بودند و سفره غذاییشان را با برنامه ما هماهنگ کردند.
صندوقی را در مغازه شما میبینم که با فیشهای دو هزارتومانی پر شده است، در موردش توضیح میدهد؟
ما در شروع ماه مبارک رمضان سفرههای مهربانی را شروع کردیم که در این طرح کمک به نیازمندان صورت میگیرد، به این شکل که مشتریان فیشهای دو هزار تومانی را تهیه میکنند و در صندوق میاندازند، با هر پنج فیش دو هزار تومانی یک بن ۱۰ هزار تومانی جمع میشود که افراد مستضعف میتوانند برای دریافت گوشت اقدام کنند، در اصل ما یک واسطهایم و این مردم هستند که با کمکهای خود به نیازمندان کمک میکنند.
نیازمندان چطور میتوانند به شما مراجعه کنند و شما به چه صورت تشخیص میدهید که نیازمند واقعی هستند؟
برای اطلاع افراد، هم داخل خود فروشگاه اطلاعرسانی میشود و هم در شبکههای مجازی که ما مدام این موضوع را مطرح میکنیم. همین طور شبکه استان خراسان هم یک برنامه کامل از فروشگاه ما تهیه و پخش کرد.
گفتید یکی از اهدافتان در راهاندازی این فروشگاه، کارآفرینی بوده است. چه افرادی در این مکان مشغول به کار شدهاند؟
ما در این فروشگاه نیروهایی را به کار گرفتهایم که همه تحصیل کردهاند، برعکس تفکر دیگران که فکر میکنند افرادی که در قصابی هستند حتما از سطح سواد پایینی برخوردارند، در این مکان اصلا اینگونه نیست.
یکی از نکات مهم در فروشگاههایی مانند قصابیها، بحث رعایت بهداشت است، در این زمینه هم اقدامی کردهاید که بشود از آن به عنوان الگو نام برد؟
ما تنها فروشگاهی هستیم که محل شستشوی اختصاصی گوشت داریم و گوشت همان جا در محل شسته و چرخ میشود، بنرهایی که در فروشگاه وجود دارد ماهی یک مرتبه عوض میشود، پیامها و شعارهایمان مدام به روز میشوند و سعی کردیم با فضای دلنشین همچون گذاشتن آب سرد، چای و مجله به خانوادهها کمک کنیم تا در هنگام خرید کاملا احساس آرامش کنند. همینطور هر شنبه از ساعت ۱۹ تا ۲۱ را برای مشاوره بهداشتی رایگان گذاشتهایم و کارشناس بهداشتی مربوطه با خانوادهها در تعامل است.
این کارها برای شما هزینه جانبی نداشته است؟
تمام هزینهها توسط خود فروشگاه داده میشود. الان خیلیها از من سوال میکنند برای برپایی جشنوارهها از کجا حمایت میشوید؟ و جواب من هم این است که ما هیچ حمایت مالی نداریم و تمامش هزینه شخصی خودمان است.
آیا این کار بازگشت اقتصادی بیشتری برایتان داشته است یا بازگشت فرهنگی؟
در هر صورت کار فرهنگی هزینه دارد و نمیتوان گفت که، چون کار فرهنگی انجام میدهیم پس در کنارش پول پارو میکنیم. ما در این فروشگاه حتما به بچهها پازل و به خانوادهها کتاب هدیه میدهیم و تمام این کارها به قولی، دلی انجام میشود و تمام انگیزه ما این است که به جای اینکه فرد مهمی باشیم فرد مفیدی برای اجتماع باشیم.
این اقدامات فرهنگی در قیمتهای شما تاثیر هم داشته است که مثلا بالاتر برود؟
من در زمانهایی که وقت داشته باشم در همین فروشگاه مشاوره فرهنگی و آموزشی هم میدهم، ولی برای این کار هزینهای نمیگیرم و باز هم میگویم کار دلی است. ما رقابت سالمی در منطقه داریم و قیمت را خود مردم میتوانند مقایسه کنند، دیگر تعریف کردن ندارد.
شما قبل از این کار چقدر در مدیریت فرهنگی فعال بودید و تجربه داشتید؟
من ۱۰ سال سابقه فرهنگی دارم و دقیقا همیشه هم در کنارش فعالیت اقتصادی داشتهام و کلا ۶ سال است که کارشناس برنامههای تلوزیونی هستم.
چرا به گوشت رسیدید مثلا در کار کتاب یا لباس یا هر چیز دیگری نرفتید؟
من همیشه به دنبال این بودم که کارهای متمایز انجام دهم. آخر تمایز یعنی همین که ذهنیت افراد را عوض کنیم، وقتی صحبت از فروشگاه گوشت میشود همه فکر میکنند قرار است با یک فضای بهم ریخته روبرو شوند، هیچ پیشنیه خانوادگی هم در این کار نداشتم و به واسطه مدرک مدیریتم یک مدیر خوب هستم و به نظرم هر کاری نیاز به مدیریت دارد و تمام هدفم این است که گوشت و پروتئین را سالم به سبد خانوادهها ببرم.
بالاخره پر کردن تمام این یخچالها هزینه بر است، کما اینکه مکان شما هم نسبتا خوب است، شاید ما فرد یا مدیر فرهنگی علاقمندی داشته باشیم که این بودجه را نداشته باشد، آن وقت چاره چیست؟
بالاخره همه میدانند که ورورد به بازار کسب و کار نیاز به سرمایه اولیه دارد. یک نفر با یک پس انداز میتواند کار را شروع کند، من خودم مشاوره زیادی در حوزه کسب وکار و کارهای خانگی داشتهام و میتوان با حداقل سرمایه هم کاری راه انداخت. الان خیلیها برای مشاوره به من مراجعه میکنند و با هم در مورد شروع یک کار با توجه به سرمایهشان صحبت میکنیم.
کتابخانه فروشگاه شما در معرض دید است، این باعث شده که مردم هم مشارکت کنند و به شما کتاب هدیه بدهند؟
بله، خیلی زیاد. البته من کتابهای تکراری را به دیگر کتابخانهها هدیه میدهم.
کار فرهنگی کردن اصلا نیاز به سرمایه ندارد، هر کسی در هر شغلی که باشد میتواند فرهنگ کتابخوانی را ترویج کند
چه شرایط ویژهای را برای امانت دادن کتاب دارید؟
کل اصول و پایه فرهنگی ما بر مبنای اعتماد است، فقط کافی است کسی با لذت به کتابها نگاه کند تا خودم به او پیشنهاد امانت بردن کتاب مورد علاقهاش را بدهم. حالا در این میان ممکن است کسی باشد که یادش برود و کتاب را نیاورد و ما یک تذکر کوچک میدهیم، اما اینکه هزینه یا پولی دریافت کنیم اصلا این طور نیست. همینطور که میبینید کتابهای متنوعی از مذهبی، کودک، علمی گرفته تا رمان و روانشناسی را در قفسه داریم و این کار را با این هدف انجام دادیم که پاسخ گوی سلیقهها و نیازهای متنوع و مختلف مردم باشیم.
به عنوان سوال آخر، شما معتقدید که اقدامات فرهنگی را میتوان در هر شغلی و کسبی انجام داد؟
بله، ببینید کار فرهنگی کردن اصلا نیاز به سرمایه ندارد، هر کسی در هر شغلی که باشد میتواند فرهنگ کتابخوانی و آگاهی را ترویج کند، حالا این فرد میتواند راننده تاکسی باشد که داشتیم کسی را که یک کتابخانه کوچک را بر روی داشبوردش قرار داده است یا نانوایی که مکانی را برای مطالعه در نظر گرفته است، به نظر من هر کسی به اندازه خودش میتواند قدمی بردارد و این قدمهای کوچک باعث انجام کارهای بزرگی در جامعه میشود.
ضربالمثلی هست که گوید اگر بخواهی کوه بزرگی را هم جابه جا کنی اول باید سنگ ریزهها را از جلوی پایت برداری. من الان این پیشنهاد را به مشاغل دیگر همچون صنف نمایشگاهداران اتومبیل هم میدهم که حتی شده ۲۰ کتاب را در محل کار خودشان در دسترس دیگران بگذارند تا از آن استفاده کنند.
* این گزارش پنج شنبه، ۲۰ آبان ۹۵ در شماره ۲۱۴ شهرآرامحله منطقه ۱۱ چاپ شده است.