موسسه تحقیقاتی محیطزیست و گردشگری «آوای طبیعت زاگرس» بهعنوان سازمانی مردمنهاد (سمن) توسط تیمی جوان از کارشناسان و علاقهمندان به حفظ محیطزیست، از شهریور ۱۳۹۲ بهطور رسمی و جدی کارش را شروع کرد.
آغاز فعالیتهای زیستمحیطی تشکیلدهندگان این انجمن که در همسایگی ما در اقبال لاهوری قرار دارد، به بیش از پانزده سال پیش بازمیگردد؛ یعنی زمانی که دانشجویان مقطع کاردانی رشته محیطزیست مختلف بودند.
همان سالها بود که تصمیم میگیرند انجمنی رسمی تشکیل دهند و این میشود که پس از چندین سال پیگیری، سرانجام میتوانند مجوز فعالیت ملی خود را به شماره ثبت ۲۲۹۹، از استانداری البرز بگیرند!
ماجرایی که محمد پوراسماعیلی، رئیس هیئتمدیره انجمن، آن را اینگونه تعریف میکند: «پس از سه سال پیگیری از استانداری خراسان رضوی و فرمانداری مشهد برای دریافت مجوز فعالیت انجمن، درنهایت هیچ یک از دوندگیها و تلاشهایمان به جایی نرسید، بنابراین راهی کرج شدیم.»
پاسخش به سوال «کرج چرا؟» نیز از این قرار است: «به دلیل حمایتهای استانداری البرز و وجود تنها دانشگاه زیستمحیطی تحت نظر سازمان محیطزیست در شهر کرج، از این طریق اقدام کردیم.» حالا آنها با این مجوز ملی، علاوه بر دفتر مرکزی خود در کرج، میتوانند در همه شهرها شعبهای دایر کنند.
وقتی با موسسان این انجمن در دفتر مشهد قرار میگذارم، تصورم روبهرو شدن با یک محیط اداری بزرگ با دمودستگاهی آنچنانی است، اما با دیدن فضای کار آنها روی پشتبام یک آپارتمان، شگفتزده میشوم؛ چراکه اتاقی کوچک را به شکلی بسیار ساده و زیبا تزیین کردهاند و در آن کارهای بزرگ انجام میدهند.
همه آنها جوان هستند و پرشور و دغدغهمند که آرمانشان، حرکت به سوی جامعهای سالم و دور از آلودگیهای زیست محیطی است. این جوانان در راستای کمک به گونههای آسیبپذیر طبیعت، حفظ زیستگاههای طبیعی و آموزش حفظ محیطزیست به جوامع عمومی، رؤیای همکاری با سازمانها، صاحبان صنایع، موسسات آموزشیپژوهشی و مراکز دولتی و خصوصی دوستدار محیطزیست را نیز در سر میپرورانند.
درواقع هیئتامنای دفتر مشهد را محمد پوراسماعیلی، حمیده صداقت، سمیرا خسروی، آسیه کریمزاده و سمانه پورخسروانی تشکیل میدهند؛ افرادی که همه، دانشآموخته رشتهها و گرایشهای مختلف محیطزیست هستند؛ البته هیئتامنای دفتر کرج را نیز زینب رجبی، مهدی صالحی و جواد نجفی (کسی که در پروژه یوزپلنگ آسیایی فعالیت میکند)، تشکیل میدهند که فعلا همزمان دفتر تهران را نیز میگردانند.
آنگونه که از صحبتهای پوراسماعیلی برمیآید، آنها بهدنبال فعال کردن دفترشان در شهرهای تهران و کاشان نیز هستند و اکنون در حال رایزنی و آمادهسازیهای اولیهاند.
در نشستی دوستانه که با سه تن از هیئتامنای انجمن تشکیل دادهایم، روی مهمترین فعالیتهایی که تاکنون انجام دادهاند و بهنوعی برند کارشان محسوب میشود، تمرکز میکنیم.
برای نخستینبار در فروردین سال ۱۳۹۲، نحوه برخورد با حیات وحش را به رانندگان جادههای ترانزیتی آموزش دادیم
یکی از کارهای ابتکاری که بچههای انجمن زیستمحیطی «آوای طبیعت زاگرس» از دو سال پیش انجام میدهند، آموزش رانندگان جادههای ترانزیتی است: «برای نخستینبار در فروردین سال ۱۳۹۲، آموزش نحوه برخورد با وحوش را به رانندگان ایرانی و خارجی جادههای ترانزیتی کشور شروع کردیم.»
آنگونه که پوراسماعیلی میگوید، آنها با تشکیل کارگروهی دهنفره، اقدام به شناسایی جادههای ترانزیتی مطرح کشور کردند و تیم تخصصی خود را به مکانهای استراحت رانندگان فرستادند.
این فعال زیستمحیطی با بیان اینکه تیم تخصصی آنها به چند زبان خارجی مسلط هستند و آموزشهای لازم را برای انتقال اطلاعات به رانندگان دیدهاند، تصریح میکند: «ابتدا پرسشنامهای را به رانندگان دادیم که در آن باید به این سوالات پاسخ میدادند که چند سال است راننده هستند، به کجاها سفر کردهاند، چه تعداد تصادف با حیوانات داشتهاند، این تصادفات در چه جادههایی، با چه نوع حیواناتی و به چه دلیلی بوده است.»
گویا رانندگان ایرانی جادههای ترانزیتی فقط بر اساس تجربههایی که از تصادفاتشان با حیوانات مختلف بهدست آورده بودند، دستشان آمده بود که چه واکنشی را باید هنگام رانندگی و برخورد با حیوانات از خود نشان دهند.
او با بیان اینکه در هر دوره تقریبا حدود ۳۰ درصد رانندگان، ایرانی و بقیه خارجی بودند، یادآوری میکند: «در حالی که ایرانیها کاملا با این مسئله بیگانه بودند و خیلی طبیعی با تصادف و مرگ حیوانات برخورد میکردند و این موضوع برایشان اهمیتی نداشت، برای خارجیها مهم بود که حیوانات از بین نروند، زیرا هنگام دریافت گواهینامه، آموزشهای زیستمحیطی از جمله واکنش درست هنگام برخورد با حیوانات را دیده بودند.»
درحقیقت هدف دومی که بچههای انجمن زیستمحیطی «آوای طبیعت زاگرس» بهدنبال آن بودند، اطلاع از تجربیات و توصیههای رانندگان ترانزیتی خارجی در این زمینه خاص بود.
یکی دیگر از طرحهایی که باز هم ابتکار خود این بچهها به شمار میرود، آموزشهای زیستمحیطی به دانشآموزان نابیناست. پوراسماعیلی با بیان اینکه آموزش، تغییر نگرش و آشناسازی کودکان نابینا و کم بینا با مبانی محیطزیست را برای نخستینبار در کشور انجام دادهایم.
میگوید: «استارت این کار دی ماه ۱۳۹۳ خورده شد و ابتدا ۶۰ دانشآموز دختر دبستان ستایش و سپس ۹۰ دانشآموز پسر دبستان امامعلی (ع) را زیرپوشش قرار دادیم.».
اما از آنجایی که بودجه لازم برای ادامه این کار را نداشتند و اسپانسری نیز از آنها حمایت نکرد، این طرح فقط یک مرحله در مدارس نابینایان اجرا شد؛ «موفق شدیم در هر مدرسهای فقط یک جلسه کارگاه آموزشی بهعنوان جلسه مقدماتی برگزار کنیم و فعلا کار تا یافتن اسپانسر تعطیل است.» گویا این گروه فعال، بهدنبال جذب حمایت صنایع به عنوان اسپانسر برای انجام این کار هستند.
او با بیان اینکه بخش وسیعی از محیطزیست و عناصر طبیعی و جانوری برای نابینایان، مبهم و ناشناخته است، برای روشنتر شدن اهمیت مسئله، اینگونه توضیح میدهد: «کمترین دستاورد کار برای نابینایان که دنیای تاریکی دارند، ایجاد تصوری درست از محیط اطراف است تا برایشان قابل درکتر شود.»
درواقع آنها در این کارگاه از تمام اکوسیستمها و زیستبومهای مختلف، نمونههای طبیعی تاکسیدرمی شده را میبردند تا دانشآموزان نابینا با لمس آنها بتوانند تصوری درست از موجودات و اجزای طبیعی پیدا کنند.
آنگونه که پوراسماعیلی یادآوری میکند، گویا در این کارگاهها صداهای مختلف طبیعی از جمله صدای دریا، جنگل، حیوانات مختلف و... را نیز پخش میکردند تا اینگونه حس شنوایی نیز در کنار لمس اجزا، به کمکشان بیاید.
به باور بچههای انجمن زیستمحیطی «آوای طبیعت زاگرس»، نمیتوان دنیای وسیع محیطزیست را در کلاس درس به بچهها آموزش داد، بلکه باید آنها را به دل طبیعت برد که این کار برای نابینایان کمی سخت است.
اینبار صداقت، رشته کلام را به دست میگیرد و تصریح میکند: «میخواهیم این طرح را در سطح کشور اجرا کنیم، زیرا بهراستی در حق بچههای نابینا اجحاف شده است و آنها هیچ شناخت و تصویر درست و روشنی از محیطزیست ندارند.» گویا آنها حتی آماری از تعداد مدارس نابینایان در کل کشور نیز دارند تا بتوانند در آیندهای نزدیک و در صورت یافتن اسپانسری برای این کار، این کارگاههای آموزشی را در همه مدارس برگزار کنند.
زمانی که تفاهمنامه بین سازمانهای آموزشوپرورش و محیطزیست را در راستای انجام آموزشهای زیستمحیطی به دانشآموزان یادآوری میکنم، پوراسماعیلی اینگونه واکنش نشان میدهد: «خیلی سعی کردیم با بهزیستی و آموزشوپرورش ارتباط برقرار کنیم و مشارکت داشته باشیم، اما این مسئله برایشان بیاهمیت و گنگ است.» بعد هم نمونهای از واکنش بهزیستی را در برخورد با تقاضای همکاری تعریف میکند: «پیش از راهاندازی این طرح، تدوین برنامه جامع فرهنگسازی محیطزیست در مهدهای کودک را داشتیم که بهزیستی استقبال نکرد و گفت اصلا محیطزیست چیست و چه اهمیتی دارد؟»
آموزش های زیست محیطی به کودکان را با شعار «دنبالم بیا تا دنیا رو بهت نشون بدم» دنبال میکنیم
با این وجود، آنها همین طرح را که بهزیستی دست رد به آن زد، با کمک دیگر سازمانهای مردمنهاد در تهران و کرج اجرا کردند و نتیجه خوبی نیز گرفتند.
حتی در راستای آموزشهای زیستمحیطی به کودکان نیز طرح جامع آموزشی با نام «دوستی کودکان با محیطزیست» را با شعار «دنبالم بیا تا دنیا رو بهت نشون بدم»، در برنامههایشان دارند.
پوراسماعیلی، برگزاری تورهای یک روزه گردشگری طبیعت را از دیگر برنامههای این انجمن بیان میکند و میگوید: «این تورها همراه با اکوتورهای طبیعتگردی و کوهپیمایی، معرفی حیاتوحش و ارائه آموزشهایی برگزار میشود، بهگونهای که شرایط برای لمس و آشنایی با زندگی انواع گونههای جانوری و گیاهی فراهم است.»
بر اساس توضیحاتی که او میدهد، گردش در دل طبیعت با دوچرخهسواری، آموزش ماهیگیری و تیراندازی و حتی برنامه آموزش و کمک به کودکان مناطق محروم و معلولان همراه است.
این فعال زیستمحیطی هدف از برگزاری این تورها را، شناخت گونهها و زیستگاهها و فرهنگسازی حفظ طبیعت و محیطزیست میداند و تصریح میکند: «در این سفر آموزشهایی درباره زیستگاهها، قدمت گونههای گیاهی و جانوری منطقه و ویژگیها و نقش هرکدام در قالب برگزاری سمینارها، کلاسهای آموزشی و دورههای تخصصی زیستمحیطی ارائه میشود؛ حتی آموزشهایی برای شناخت داروهای گیاهی و خواص آنها در برنامههایمان داریم.» اطلاعرسانی برای شرکت در تورها نیز از طریق سامانه پیامکی و بردهای سه دانشگاه فردوسی، بینالود و خردگرایان انجام میشود.
اما فعالیتهای زیستمحیطی انجمن «آوای طبیعت زاگرس» به اینها محدود نمیشود، بلکه این گروه با همین عمر کوتاهی که از تاسیس انجمنشان میگذرد، مکانی به نام «خانه آوای محبت» را نیز در بولوار شاهنامه دایر کردهاند.
پوراسماعیلی درباره این مکان اینگونه توضیح میدهد: «به محض دریافت مجوز، این مکان را راهاندازی کردیم تا روزهای پنجشنبه و جمعه هرهفته، در این باغویلای ویژه دوستداران محیطزیست، در کنار برنامههای تفریحی به معرفی و بررسی یکی از گونههای حیاتوحش توسط کارشناسان بپردازیم.»
گویا همه علاقهمندان به محیطزیست، از افراد، خانوادهها، مدارس، ارگانها، نهادها و گروههای مختلف دولتی و خصوصی میتوانند به جمع زیستمحیطی آوای محبت بپیوندند؛ این در حالی است که در ابتدای کار، جامعه هدف، خانمهای خانهدار و بچهها بودند، اما به دلیل استقبال زیادی که از برنامه خانه آوای محبت شد، این محدودیت را برداشتند.
بچههای انجمن «آوای طبیعت زاگرس» سامانهای پیامکی را برای ارتباط با اعضا ترتیب دادهاند، بهگونهای که به گفته سمیرا خسروی، مدیرعامل موسسه، هماکنون بیش از ۶۰۰ نفر از سراسر ایران عضو این سامانه و انجمن هستند که بخش زیادی از آنها مشهدیاند.
او با اشاره به فعال شدن این پنل پیامکی در پاییز سال گذشته، میگوید: «اطلاعرسانیها و تبلیغات زیستمحیطی انجمن از طریق این پنل برای اعضا فرستاده میشود و از آنجایی که امکان ارتباط دوسویه وجود دارد، افرادی که متقاضی عضویت در انجمن هستند، میتوانند از طریق ارسال پیام و پر کردن فرم به عضویت آن درآیند.»
گویا برای اعضای ویژه نیز در سالروز تولدشان، هدیهای زیستمحیطی به همراه پیام تبریک فرستاده میشود و گواهی پایاندورهای نیز پس از پایان عضویت یکساله، به آنها میدهند. خسروی حتی از راهاندازی تیم انتشارات انجمن خبر میدهد و تصریح میکند: «آثار این تیم را با تخفیف ویژهای به متقاضیان عرضه میکنیم.»
آنها هرچند تازهنفس هستند، در همین مدت نیز تجربیاتشان در برخورد با ادارهها و سازمانهای مختلف، به آنها ثابت کرده که اهمیت محیطزیست در خراسان رضوی از یاد رفته است و هیچ جایگاهی برای مردم و بهویژه مسئولان ندارد.
پوراسماعیلی با بیان اینکه ادارههای مختلفی، چون جهادکشاورزی، منابع طبیعی، استانداری، فرمانداری، آموزشوپرورش و بهزیستی باید حامی محیطزیست و انجمنهای زیستمحیطی باشند، اظهار میدارد: «بیشتر مسئولان این سازمانها نهتنها هیچ شناخت و درکی از محیطزیست ندارند، بلکه مردم نیز مانند آنها با این مقوله و اهمیت آن بیگانهاند، این در حالی است که ما به حمایتهای مالی و معنوی آنها نیازمندیم.»
البته حمیده صداقت، این جمله را به توضیحات پوراسماعیلی اضافه میکند که: «در این بین ادارهکل حفاظت محیطزیست استان با روی باز پذیرایمان بود و به هیچوجه کم نگذاشت و اگر رویه همکاری و حمایت از سمنها ادامهدار باشد، به نتیجه مطلوب خواهیم رسید؛ چون یک دست صدا ندارد.»
* این گزارش چهارشنبه، ۱۹ فروردین ۹۴ در شماره ۱۴۳ شهرآرامحله منطقه ۹ چاپ شده است.