وجود فضاهای سبز در محلات از اولویتهایی است که مدیریت شهری به آن توجه دارد اما در برخی محلات، همچون وکیلآباد امکان ساخت فضاهای سبز مدرن و بوستانهای محلی باتوجه به شرایط موجود فراهم نیست. درچنین شرایطی یکی از بانوان قدیمی وکیلآباد که سابقه دو دهه سکونت دراین محله را دارد، اقدام به احداث فضای سبزی کرده که پاتوقی برای بانوان محله شده است.
خانم طاهره معصومی که اصلیتش به روستای رکنآباد کاشمر برمیگردد، از کودکی در باغ انگور و پسته پدرش بزرگ شده و با راه و رسم اصولی باغداری آشناست.
طاهره معصومی با بیان اینکه سال 1349 در روستای رکنآباد از حوالی شهرستان کاشمر به دنیا آمده است، بیان کرد: کودکی من با بازیهای بچهگانه در میان باغهای پسته و انگور روستای زادگاهم سپری شد، پدرم باغدار بود و از صبح تا غروب را با درختان باغش سر و کله میزد، آنها را هرس و آبیاری میکرد و چنان با این درختان اخت شده بود که گویی به فرزندانش رسیدگی میکند. باغ ما در تعطیلات پاتوق افراد فامیل بود که از کاشمر و روستاهای مجاور برای دورهمی و خوشگذرانی به روستای رکنآباد میآمدند و با طبخ آبگوشت و آش محلی به تفریح و شادی میپرداختند.
وی ادامه داد: من نیز در کنار لذتبردن از این همه زیبایی، با فوت و فن باغداری آشنا میشدم، زمان و شیوه هرس، اصول سمپاشی صحیح، پیشگیری و مبارزه با انواع بیماریها و آفات درختان، مبارزه با شتهها، نحوه صحیح، به موقع و به اندازه آبیاری درختان، جلوگیری از پوسیدگی ریشه و شیوه صحیح انبارداری محصولات از جمله مواردی بود که با یادگیری آنها در طی سالهای متمادی، من را به یک باغدار حرفهای بدل کرد.هرسال در فصل درختکاری چند نهال را به باغ برده و میکاشتم، وظیفه نگهداری از این درختان تا زمانی که بارور میشدند با خودم بود، همین امر تجربیاتم در زمینه باغداری را بیش از پیش افزایش داد.
زاده روستای رکنآباد با بیان اینکه بعد از ازدواج با همسرش به امید زندگی و کار بهتر به مشهد مهاجرت کرده و در محلاتی همچون شهرک شهربانی و امام هادی(ع) سکونت میکند، افزود: 25سال پیش، برخلاف میل باطنی از روستای رکنآباد به شهر مشهد مهاجرت کردیم، با این امید که در شهر کار و امکانات معیشتی و تحصیلی برای فرزندان ما بیشتر خواهد بود.
از 19سال پیش به همراه همسرم در محله وکیلآباد سکونت داریم. ابتدا که وارد این محله شدیم، وکیلآباد مثل بهشت بود، مملو از درختان توت تناور و قدیمی بود که فضای زندگی روستایی را برای من تداعی میکرد، وجود درختان جنگلی سربه فلک افراشته درحاشیه کال چهل بازه و باغ وکیلآباد، سرسبزی و طراوت وصفناشدنی را به این محله بخشیده بود.
وی تصریح میکند: با رسیدن میوه درختان توت، عصرها به همراه همسایهها، چادر به دست زیر درخت توت میایستادیم، یکی از همسایهها از درخت توت بالا میرفت و برایمان توت میتکاند، اما به مرور زمان این درختان قدیمی توت قطع یا خشک شدند و حالا دیگر کمتر میتوان چنین مناظری را در محله وکیلآباد مشاهده کرد.
معصومی با بیان اینکه 5سال پیش تصمیم گرفت زمین بایر اطراف خانه خود را به باغچهای زیبا تبدیل کند، ادامه داد: با بزرگترشدن یا به عبارتی شهریشدن محله وکیل آباد، درختان توت بسیاری در داخل و حوالی محله خشک یا قطع شدند و کم کم محله حالت سنتی و روستایی خود را از دست داد، از طرفی محله، فضای سبز قابل ذکری هم نداشت که همسایهها در آنجا گرد هم بیایند و ساعاتی را به گفت و شنود بنشینند، مجموعه این عوامل باعث شد تا زمین بایر و افتادهای را که در اطراف منزل ما قرار داشت با هزینه شخصی به فضای سبزی زیبا بدل کنم.
بانوی سبز محله وکیلآباد افزود: بعضی همسایهها معتقد بودند که این زمین ملک شخصی است و مالک اجازه اینکار را نمیدهد. من هم هر چه جستوجو کردم، نتوانستم آدرس یا شماره تماسی را از مالک زمین پیدا کنم. از این رو دل را زدم به دریا و شروع به شخم زدن زمین و احداث باغچه کردم، بعد از شخم زمین، تعدادی گل رز، یاس و چند درخت سپیدار در زمین کاشتم، در بخشی دیگر از زمین نیز انواع سبزیجات همانند ریحان و جعفری، تره و تربچه و همچنین صیفیجاتی همانند خیار، گوجه فرنگی و کدو کاشت کردم.
وی با اشاره به اینکه با آبیاری و کوددهی مرتب، سرانجام این زمین به بار نشست، ادامه داد: بعد از مدتی، گل و گیاهان و درختان باغچه به سرعت رشد کردند و فضای سبز زیبایی را به وجود آورد، کم کم باغچه به پاتوق همسایهها تبدیل شد، بانوان محل عصرها دراین باغچه گردهم آمده و با چیدن سبزیها و پاککردن آنها، لحظاتی را درکنار هم گل میگفتند و گل میشنیدند، خب برای بانوانی همانند من، همین باغچه هم باعث دلخوشی است.