معلمی در مناطق دورافتاده و حاشیه شهر مشهد در شرایط عادی و معمولی، کارکردن با اعمال شاقه است و اگر معلمی عشق و علاقه به کارش نداشته باشد، تحمل این همه سختی و کمبود امکانات برایش تحملناپذیر است. کمبود امکانات سختافزاری و نرمافزازی، جمعیت بیش از حد دانشآموز در کلاس، شرایط اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی نابسامان بسیاری از دانشآموزان، چند نوبته بودن مدارس و دوری مسیر فقط بخشی از مشکلات آموزشی در مدارس حاشیه شهر است.
از اسفند سال98 که ویروس ناخوانده کرونا مهمان ایرانیها شد، بحث ماندن در خانه، قرنطینه و حضورنیافتن در اجتماعات بر سر زبانها افتاد و بهاجبار مدارس هم از اواسط اسفند98 تعطیل شد و سامانهای باعنوان «پیامرسان شاد» برای آموزش مجازی دانشآموزان آغاز به کار کرد.
اما سال تحصیلی 1399-1400 حکایت دیگری داشت، زیرا شرایط به گونهای پیش رفت که شاد در بیشتر مناطق البته بهجز محدودههای حاشیهای شهر مهمترین مجموعه برای آموزش دانشآموزان شد.
پاشنه آشیل شبکه «شاد» را میتوان جاماندن تعدادی از دانشآموزان کشور دانست؛ گروهی که از قضا همیشه کمترین سهم از عدالت آموزشی را داشتند. البته در این گروه اینبار بهجز دانشآموزان مناطق روستایی و عشایری، دانشآموزان حاشیه شهرها نیز حضور دارند؛ دانشآموزانی که بهدلایلی همچون شرایط اقتصادی یا نبود زیرساخت اینترنت از بستر پیامرسان «شاد» جا میمانند. منطقه آموزشی تبادکان بهعنوان پهنپیکرترین و پرجمعیتترین منطقه آموزشی کشور، یکی از مناطق آموزشی کلانشهر مشهد است که بار آموزش بیش از 90درصد دانشآموزان حاشیه شهر را به دوش میکشد.
دانشآموزانی که علاوهبر مشکلات یادشده، حالا با کمبود لپتاپ و گوشیهای هوشمند تلفن همراه روبهرو هستند و تازه اگر به هزار مصیبت والدین امکانات سختافزاری فراهم کنند با مشکلات زیرساخت اینترنت در مناطق حاشیهای شهر روبهرو خواهند شد. به همین دلیل است که برگزاری کلاسهای حضوری در منطقه آموزشی تبادکان از سایر مناطق آموزشی بیشتر است و بهتبع آن معلمان و دانشآموزان بیشتر در معرض خطر و ابتلا به بیماری کرونا قرار گرفتهاند، حتی اگر دستورالعملهای بهداشتی به بهترین شکل ممکن رعایت شود.
از آغاز سال تحصیلی جدید چند تن از معلمان مدارس بولوار توس، از بیتوجهی جراید به فداکاری و جانفشانی معلمان در خط مقدم آموزش فرزندان این مرز و بوم در روزهای کرونایی گله کردهاند. این معلمان اشاره کردند که از صبح تا پاسی از شب در مدارس حاشیه شهر و روستاها حضور پیدا کرده و بعضا دچار بیماری کرونا هم شدهاند، از این رو بر آن شدیم با تنی چند از معلمان منطقه آموزشی تبادکان، گفتوگویی کرده و شرایط این روزهای مدارس محدوده بولوار توس را از زبان آنان به اطلاع شما برسانیم.
کارشناس مسئول پیشدبستانی و دوره اول ابتدایی منطقه آموزشی تبادکان، اولین فرهنگیای است که با او گفتوگو میکنیم.
زهره گلهداری کاخکی که خود بهدلیل حضور مداوم در محیط کار و ارتباط مستمر با دانشآموزان به بیماری کرونا مبتلا شده است میگوید:« کرونا همه ما را غافلگیر کرد اما بهتدریج بر شرایط سخت موجود مسلط شدیم، با تلاش و کوشش خستگیناپذیر و شبانهروزی همکاران و معلمان، تا حدودی توانستیم کمبودهای آموزش در شرایط سخت کرونا را جبران و از افت تحصیلی و عقبماندگی درسی دانشآموزان جلوگیری کنیم. این فداکاری تا جایی ادامه پیدا کرد که با مبتلاشدن تعدادی از معلمان دلسوز به بیماری کرونا، با کمبود شدید کادر آموزشی روبهرو شدیم، برای جبران این کمبود، تمامی همکاران ما حتی مدیران و معاونان مدارس به تدریس رو آوردند. از زمان تعطیلی مدارس و تدریس مجازی، معلمان ما تمام وقت در خدمت آموزش آنلاین از طریق کانال شاد به دانشآموزان هستند. این تلاش شبانهروزی بعد از گذشت بیش از 7ماه از شیوع کرونا همچنان ادامه دارد. همکاران ما هیچ توقعی در قبال این آموزش و تلاش شبانهروزی ندارند اما گاهی اوقات شنیدن برخی جملات و کلمات به دور از انصاف است که ناشی از قضاوتی عجولانه و غیرکارشناسانه برخی مردم است، مثلا اینکه خوش به حال معلمان، سه ماه تابستان کم بود، حالا همه سال را در خانه هستند! سبب ناراحتی و ناامیدی همکاران و معلمان را فراهم کرده است، امیدوارم انعکاس برخی فعالیتها و سختی شرایط همکاران ما در این دوران سخت، سبب از بین رفتن این قضاوت عجولانه و اشتباه شود.»
وی با بیان اینکه با شروع کرونا معلمان برای بهرهمندی بیشتر دانشآموزان از طریق آموزش مجازی به ساخت نماهنگها و برنامههای ابتکاری در فضای مجازی روی آوردهاند، میافزاید: «کرونا مقولهای بود که همه مارا به شوک فرو برد. پیشبینی چنین آثار مخربی وجود نداشت، به همین دلیل هیچگونه نرمافزاری برای آموزش مجازی دانشآموزان تعریف نشده بود. از این رو همکاران ما در منطقه آموزشی تبادکان طی یک اقدام خودجوش و مبتکرانه به تولید محتوا و نماهنگهای آموزشی درسها پرداختند، اما ضبط و تولید نماهنگهای آموزشی، هم وقت زیادی را میگرفت و هم تعداد زیادی از همکاران را درگیر میکرد. به عنوان مثال برای تهیه یک نماهنگ آموزشی10دقیقهای ساده باید چند نفر از همکاران، ساعتها مشغول به فیلمبرداری میشدند. اوایل کار چون همکاران آشنایی چندانی با ساخت نماهنگ و برنامههای آموزشی نداشتند نماهنگها بهطور محدود و اندک تهیه شد، اما بعد از مدتی که شبکه شاد راهاندازی شد، نماهنگهای آموزشی افزایش پیدا کرد و انجام کار راحتتر شد.»
زهره کاخکی در ادامه میگوید: «برخی معلمهای ما سابقه 30سال معلمی و کار حضوری در کلاسهای درس را داشتند و برای آنها آموزش مجازی دانشآموزان بسیار مشکل بود، به همین منظور در یک دوره آموزشی، روش استفاده از شبکه شاد، ورود و خروج به سامانه، بارگذاری مطالب، نمرهگذاری و ارتباط مجازی را به همکاران آموزش دادیم، حتی برخی همکاران با صرف هزینه چند میلیون تومانی، گوشی جدید خریدند تا بهتر بتوانند به آموزش و تدریس بپردازند.
با برگزاری کلاسهای آموزشی مجازی، گروهی متشکل از مدیر و معاونان مدرسه و کارشناسان آموزشی منطقه، بر چگونگی و نحوه برگزاری این کلاسها نظارت دارند و در صورت هرگونه اخلال، کوتاهی در امر تدریس، حضور معلمان و دانشآموزان پیگیری و اقدامات لازم برای آموزش صحیح و استاندارد انجام میگیرد.»
کارشناس مسئول پیشدبستانی و دوره اول ابتدایی منطقه آموزشی تبادکان در ادامه تصریح میکند: «با وجود راهاندازی شبکه مجازی آموزشی شاد، مناطق دور افتاده از خدمات آموزشی محروم مانده بودند و آموزش در این مناطق با تهیه جزوههای آموزشی و تدریس یک روز در هفته انجام میشود. منطقه آموزش و پرورش تبادکان که از لحاظ وسعت بزرگترین منطقه آموزش و پرورش کشور است، دارای مناطق صعبالعبور و دورافتادهای است که بهدلیل نبود شبکه اینترنت، آموزش دانشآموزان توسط فضای مجازی امکانپذیر نیست.
شبکه آموزش تلویزیون نیز در این مناطق آنتندهی ندارد و دانشآموز نمیتواند از این طریق پیگیر آموزش و تکالیف درسی خود باشد. از طرف دیگر به دلیل همین صعبالعبور بودن مسیر و نبود امکانات رفتوآمد، امکان برگزاری کلاسهای حضوری نیز وجود ندارد، برای آموزش این دانشآموزان معلم هفتهای یک روز در مکان واحد آموزشی حضور پیدا میکند، کپی جزوهها و سؤالات درسی هر هفته را در اختیار دانشآموزان قرار میدهد و از دانشآموزان میخواهد که سؤالات و اشکالات مربوط به درسهای هفته قبل را مطرح کنند.
معلم در این یک روز حضور در مدرسه به سؤالات و اشکالات درسی دانشآموزان پاسخ داده و بعد از آن جزوه درسهای هفته بعد را در اختیار دانشآموزان قرار می دهد. با این روش ما با دانشآموزان در دورترین نقاط منطقه آموزش و پرورش تبادکان در ارتباط هستیم و آموزشهای درسی را در اختیار آنها قرار میدهیم.»
علیرضا غیبی، مدیر یکی از مدارس پرتراکم حاشیه شهر، با 28سال سابقه خدمت و 19سال سابقه مدیریت در آموزش و پرورش از جمله فرهنگیانی است که به سبب حضور در محل کار به کرونا مبتلا شده است.
وی با تأیید این مطلب میگوید: «مدیر مدرسهای با بیش از هزار دانشآموز در حاشیه شهر هستم که در آن علاوهبر دانشآموزان بومی، دانشآموزانی از اقوام و ملل مختلف حضور دارند. به دلیل سطح پایین زندگی و مشکلات مالی فراوانی که بخش بزرگی از خانوادههای این دانشآموزان دارند، تهیه گوشی اندروید و استفاده از فضای مجازی برای بیشتر آنان ممکن نیست، به همین دلیل ما در ابتدا مجبور به استفاده از روش آموزش حضوری بودیم، اما از آن طرف نیز به دلیل شیوع کرونا و تلفات زیاد بیماری، والدین دانشآموزان به این موضوع بدگمان بودند.
آنها نگران جان فرزندان خود بودند و ما باید برای حضور دانشآموزان در مدرسه اعتمادسازی میکردیم، به همین منظور کلاسها را با نصف ظرفیت(حداکثر 15نفر) در دوشیفت و حداکثر زمان حضور بچهها در کلاس درس 30دقیقه برگزار کردیم. هر روز هم چندین مرتبه تمام در و دیوارهای مدرسه را ضدعفونی میکردیم. با کمک مالی همکاران و برخی از اولیا دو دستگاه ضدعفونیکننده خریداری و در ورودی و داخل فضای مدرسه نصب شد، من، معاونان و کارشناس بهداشت مدرسه بر نحوه صحیح ضدعفونی دانشآموزان نظارت داشتیم.»
علیرضا غیبی ادامه میدهد: «با وجود همه این تمهیدات، بیشتر دانشآموزان به دلیل مشکلات مالی توانایی خرید و استفاده از ماسک را نداشتند. اوضاع مالی برخی والدین بهحدی بد است که توانایی پرداخت حتی روزی هزار تومان پول ماسک را که برای حفظ جان فرزندشان ضروری است نداشتند. این امر کار را برای رعایت کامل دستورالعملهای بهداشتی سخت میکرد. البته مجموعه کارکنان مدرسه تا جایی که امکان داشت، با هزینه شخصی ماسک خریده و در اختیار دانشآموزان قرار میدادیم، اما تهیه این ماسکها متناسب با جمعیت 1000نفری دانشآموزان نبود و همیشه تعدادی دانشآموز بدون ماسک سر کلاس درس حضور داشتند. از طرف دیگر همراهکردن دانشآموز دوره ابتدایی برای استفاده از ماسک بسیار سخت و در بسیاری از موارد غیرممکن است، به همین دلیل چند نفر از معلمان مدرسه و بعد از آن من و دو معاون مدرسه به کرونا مبتلا شدیم. »
این مدیر مدرسه حاشیه شهر ادامه میدهد: «با ابتلای چند نفر از معلمان و رفتن آنها به خانه برای گذراندن دوران استراحت و تکمیل درمان، ما با کمبود شدید معلم در مدرسه روبهرو شدیم، به همین دلیل من و معاونان مدرسه در کنار انجام کارهای اجرایی و اداری، تدریس دانشآموزان را نیز برعهده گرفتیم. بعد از مدتی و در جریان تدریس، من و دو معاون مدرسه هم به بیماری کرونا مبتلا شدیم و تعدادی از افراد خانواده نیز در جریان ارتباط با ما کرونا گرفتند. بنده اخبار موثق دارم که این رویه در سایر مدارس هم رواج داشته و ابتلای تعداد زیادی از مدیران و معلمان مدارس حاشیه شهر به کرونا تأیید شده است.
با طولانی شدن بیماری کرونا و افزایش هزینه تهیه مواد ضدعفونیکننده، ما دیگر قادر به ضدعفونی کافی و استاندارد نبودیم و این موضوع منجر به افزایش تعداد مبتلایان به کرونا شد. بودجهای که آموزش و پرورش در اختیار مدارس قرار میدهد نیز آنقدر اندک و ناچیز است که کفاف ضدعفونی روزانه و چند باره مدرسه را نمیدهد.»
غیبی تأکید میکند: « نباید فراموش کرد که کودکان به عنوان یکی از گروههای پخشکننده بیماری شناخته میشوند ولی فاصلهگذاران اجتماعی خوبی نیستند و این ماهیت کودکی است.»
کبری کاری یکی دیگر از معلمان منطقه آمورشی تبادکان است که 29سال سابقه آموزش دارد، میگوید:« این روزها همه تصور میکنند که معلمها در خانه نشسته و خود را باد میزنند و آخر ماه هم حقوق آنها به حسابشان واریز میشود اما غافل از اینکه کار معلمها در روزهای کرونایی تقریبا 24ساعته شده است.»
معلم قدیمی آموزش و پرورش منطقه تبادکان میافزاید:« در سالهای گذشته که تدریس حضوری و در مدرسه انجام میگرفت، کار و تدریس معلمان مدت زمان مشخصی داشت، معلم صبح تا ظهر در مدرسه بود و بعد از تدریس و دادن تکالیف با خیال راحت به خانه میرفت و در اوقات فراغت به زندگی، خانواده و فرزندانش میرسید، اما حالا اینطور نیست و معلمی در فضای مجازی به شغلی 24ساعته و شبانهروزی تبدیل شده است.»
وی تصریح میکند: «ما در برخی خانوادهها 3تا 4دانشآموز داریم که هیچ کدام گوشی اندروید ندارند و فقط پدر خانواده دارای گوشی هوشمند است. پدر نیز از صبح زود تا ساعت 8و9شب سرکار است و تلفن همراه را با خود میبرد. دانشآموز در طول این مدت به دلیل نداشتن گوشی هیچگونه ارتباطی با معلم و فضای درس و آموزش ندارد، با آمدن پدر به خانه، دانشآموز تازه ساعت 10شب به کانال تدریس مجازی(شاد) وارد میشود و در همان زمان از معلم خود میخواهد که به تکالیف و درسهای او رسیدگیکند.
معلم نیز با تمام مسائل و مشکلاتی که در طول روز داشته است، بهدلیل جلوگیری از افت تحصیلی دانشآموز، تدریس مجازی را شروع میکند. این ماجرا ممکن است تا نیمههای شب ادامه پیدا کند. شما تصور کنید برای تدریس و گفتوگو در یک کلاس 30دانش آموزی، معلم حتی اگر روزی نیم ساعت وقت برای رسیدگی به مسائل و مشکلات هر دانشآموز صرف کند، تمام شبانهروز را باید در خدمت دانشآموزان و کلاس باشد.
این در حالی است که خود این معلم نیز به عنوان پدر یا مادر خانواده دارای وظایف بسیاری در خانه و زندگی خود است و کارهای مختلفی از جمله پختوپز، انجام تکالیف فرزندان، خرید خانه و فعالیتهای دیگر را باید انجام دهد. بعضی دوستان باید بدانند که معلم در خارج از ساعت اداری تعیینشده، هیچ گونه وظیفهای ندارد، اما معلمان ما با ازخودگذشتگی و تلاش شبانهروزی مشغول تدریس به دانشآموزان هستند. این موضوع حتی به مرحلهای رسیده است که همسرهای برخی معلمان به مدرسه زنگ زده و درباره این روش و طولانیبودن ساعتهای تدریس همسرانشان شاکی شدهاند اما متأسفانه با وجود تمام این فداکاریها برخی والدین به جای قدردانی از زحمات معلمان با مشاهده کوچکترین مشکلی معلمان را به باد انتقاد میگیرند.»
وی که از جمله معلمانی است که طعم بیماری کرونا را چشیده است، ادامه میدهد: «خود من به دلیل ارتباط مداوم با دانشآموزان به ویژه در فصل ثبت نام(تیر و خرداد) که باید حضوری انجام میشد، گرفتار کرونا شدم. فرزندان و همسرم نیز از من کرونا گرفتند، باوجوداین من به کارم ادامه دادم. در یکی از مدارس هشتنفر از معلمان و همکاران ما به دلیل همین ارتباط حضوری و کمبودن مراقبتهای بهداشتی به کرونا مبتلا شدند، باوجوداین همکاران ما به کار خود ادامه میدهند و از خانه و زندگی خود میزنند تا دانشآموزان این منطقه آموزشی دچار افت و عقبماندگی تحصیلی نشوند.
ما از والدین دانشآموزان میخواهیم که حداقل اگر تشویق نمیکنند ایرادگیری نکنند، با این روش معلمان دلسرد خواهند شد و حمایت و تدریس لازم دانشآموزان را نخواهند داشت. نتیجه مستقیم این عمل هم افت تحصیلی و نمرات پایین درسی است و درنهایت ضرر اصلی متوجه دانشآموزان و والدین آنها خواهد شد.»
حسین ابتکاری که 28سال سابقه تدریس در آموزش و پرورش را دارد و اکنون معاون یکی از مدارس بولوار توس است هم سامانه شاد را دارای مشکلاتی میداند که برخی حلشدنی و برخی حلنشدنی است.
وی میگوید: « تدریس در فضای مجازی تجربهای جدید و تازه بود که بهترین روش برای تدریس در این روزهای کرونایی و سخت است. اما این روش با کمبودهایی نیز همراه است اول اینکه این نوع تدریس برای بچههای حاشیه شهر و مناطق روستایی مثل یک شوخی است چراکه نه امکانات سختافزاری و نه امکانات نرمافزاری آموزش مجازی را دارند. در کنار این موضوع برخی همکاران ما با روش تدریس مجازی آشنا نبودند و این در کندی روش تدریس و تأخیر رساندن اطلاعات به دانشآموزان تأثیر منفی گذاشته بود، خوشبختانه در همان ابتدا با برگزاری چند جلسه آموزشی، نحوه و چگونگی بارگذاری مطالب، پرسش و پاسخ، حضور و غیاب دانشآموزان در سامانه شاد به معلمان مدرسه آموزش داده شد و حتی معلمانی که گوشی اندروید نداشتند، با خرید گوشی اندروید برای تدریس در فضای مجازی و کانال شاد آماده شدند.»
ابتکاری ادامه میدهد: «با گذشت زمان اندکی از تدریس در فضای مجازی به تدریج مشکلات بیشتری آشکار شد. اولین مشکل این بود که دانشآموزان دوره ابتدایی و کم سن وسال مهارت استفاده از گوشی اندروید و فضای مجازی را ندارند، به عنوان مثال از کودکی که حتی توانایی نوشتن با قلم را ندارد، چگونه میتوان انتظار داشت که درس را از طریق فضای مجازی بیاموزد. از طرف دیگر به دلیل سطح پایین علمی برخی والدین در مناطق حاشیه شهر، آنان توانایی درس دادن به دانشآموز در فضای مجازی را ندارند. همچنین برای استفاده از فضای مجازی و شبکه شاد، فرد باید گوشی اندروید داشته باشد و متأسفانه بسیاری از خانوادههای ساکن حاشیه شهر به دلیل ناتوانی اقتصادی توانایی خرید این نوع گوشی را برای فرزندشان ندارند و دانشآموز این خانواده از ورود به فضای مجازی و کانال شاد محروم است.»
به کمک برخی همکاران و خیران منطقه، تعدادی از گوشیهای دست دوم اندروید را خریداری و در اختیار دانشآموزان محروم قرار دادیم تا امکان تدریس مجازی آنها نیز فراهم شود
این معاون مدرسه میافزاید: «به کمک برخی همکاران و خیران منطقه، تعدادی از گوشیهای دست دوم اندروید را خریداری و در اختیار دانشآموزان محروم قرار دادیم تا امکان تدریس مجازی آنها نیز فراهم شود، اینکار به دلیل هزینه زیاد گوشیهای اندروید تاکنون بهطور محدود انجام شده است و با توجه به ناتوانی مالی تعداد زیادی از خانوادههای دانشآموزان ساکن در آموزش و پرورش منطقه تبادکان و مشخص نبودن زمان بیماری کرونا، به یک بسیج عمومی برای تهیه گوشیهای اندروید نیازمند هستیم. خوشبختانه مسئولان آموزش و پرورش نیز با اولویتدادن به این موضوع بخشی از بودجه خود را در این راستا هزینه کردهاند، اما چون بودجه آموزش و پرورش بسیار اندک است، نیازمند کمک خیران هستیم.»
سمیرا مظفری، کارشناسارشد رشته روانشناسی هم که 12سال سابقه فعالیت در آموزش و پرورش و سه سال سابقه حضور در منطقه تبادکان به عنوان راهبر آموزشی مدارس را دارد، میگوید: «بنده در 3سال اخیر، نظارت مستقیم بر روند آموزشی 30 تا 40 مدرسه منطقه آموزشی تبادکان را داشتم. در سرکشی و ارتباط مستقیمی که با مدیران و دستاندرکاران این مدارس دارم، کیفیت، کمبودها و امکانات آموزش هر مدرسه را بررسی کرده و در کارگروهی به دنبال برطرفکردن این مشکلات و ارتقای آموزشی در مدارس هستیم.»
وی ادامه میدهد: «در روزهای ابتدایی اسفند گذشته با توجه به شیوع ویروس کرونا در کشور، مدارس برای حفظ جان دانشآموزان و معلمان تعطیل شد. با ادامهدارشدن این تعطیلی آموزش حضوری عملا دیگر امکانپذیر نبود. شیوع سریع کرونا و تعطیلی مدارس غافلگیرانه بود اما آموزش و تدریس را نمیتوانستیم برای مدت طولانی رها کنیم.
بیش از 65درصد دانشآموزان تبادکانی در مناطق روستایی و حاشیه شهر حضور دارند که بهدلیل نداشتن تلفنهای همراه هوشمند یا اجرانشدن زیرساختهای اینترنتی در محدوده محل تحصیل، از آموزش مجازی محروم بودند. به همین دلیل در مناطق حاشیهای و روستایی کلاسهای درس بیشتر بهطور حضوری برگزار شد
بعد از تعطیلات عید نوروز، نحوه تدریس و آموزش دچار تحول زیادی شد و بیشتر مراکز تحصیلی به آموزش آنلاین یا مجازی روی آوردند، اما کار به این راحتیها هم نبود. بیش از 65درصد دانشآموزان تبادکانی در مناطق روستایی و حاشیه شهر حضور دارند که بهدلیل نداشتن تلفنهای همراه هوشمند یا اجرانشدن زیرساختهای اینترنتی در محدوده محل تحصیل، از آموزش مجازی محروم بودند. به همین دلیل در مناطق حاشیهای و روستایی کلاسهای درس بیشتر بهطور حضوری برگزار شد. به طور تقریبی میتوان گفت که 70درصد دانشآموزان حاشیه شهر، سال تحصیلی جدید را حضوری در کلاس آغاز کردند، البته والدین این بچهها هم تمایل به آموزش
حضوری داشتند.»
مظفری به دستورالعملهای بهداشتی مدارس در روزهای کرونایی اشاره کرده و میگوید:« براساس دستورالعملهای بهداشتی وزارت آموزش و پرورش، شیفتبندی و ضدعفونی کلاسها در مناطق دورافتاده براساس پروتکلهای بهداشتی و فاصلهگذاری اجتماعی انجام شد و کلاسهای درس با حضور حداکثر 15دانشآموز تشکیل شد اما در قسمت شهری منطقه آموزشی تبادکان بیشتر آموزشها بهطور آنلاین و غیرحضوری انجام شد و فقط 50درصد دانشآموزان در آغاز سال تحصیلی در کلاس درس حضور پیدا کردند، هرچند با افزایش شیوع بیماری کرونا، درصد دانشآموزان حاضر بر سر کلاسهای درس کم و کمتر شد.»