کد خبر: ۴۸۸۳
۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۷:۳۰

باغ خواجه ربیع؛ تفرجگاه تاریخی مشهدی‌ها

خواجه‌ربیع قبل از تبدیل شدنش به یکی از قبرستان‌های عمومی شهر، به خاطر سرسبزی بی‌نظیرش از یگانه نقاط جالب حومه شهر مشهد بوده است.

وضعیت امروز این بنای تاریخی را نگاه نکنید که هیچ عیب و نقصی ندارد. روزگاری به نسبت دور ساختمان آرامگاه نیمه مخروبه بود. کاشی‌کاری‌های فیروزه‌ای زیبای گنبدش یکی‌در‌میان افتاده بودند و به خود بنا هم کم آسیب نرسیده بود.

مسیر رسیدن به خواجه‌ربیع هم مثل الان چندان هموار نبود. یعنی اصلا راه درست و درمانی وجود نداشت و از مشهد تا خود بقعه یک فرسخ خاکزار بوده است که گاهی اوقات مردم حتی با درشکه هم قادر نبودند از میان کوچه‌باغ‌های پر پیچ‌و‌خم آن عبور کنند.

اما با این همه، خواجه‌ربیع در آن دوران و قبل از تبدیل شدنش به یکی از قبرستان‌های عمومی شهر، به خاطر سرسبزی بی‌نظیرش از یگانه نقاط جالب حومه شهر مشهد بوده است، برای همین هم پایشان اغلب جهانگردان و سفرنامه‌نویسان، از ناصرالدین شاه قاجار گرفته تا لرد کرزن به این بنای تاریخی دوره صفویه باز شده است و هرکدامشان چند خطی درباره‌اش نوشته‌اند که بازخوانی‌اش خالی از لطف نیست.

البته این را هم باید اضافه کنیم، چون بیشتر این افراد فرنگی هستند و اطلاعات زیادی از فردی که در این مقبره دفن شده است، ندارند، چیز‌هایی درمورد «ربیع بن خثیم» نوشته‌اند که سندیت ندارد و بیشتر به افسانه شبیه است.

 

به مسجد و قدمگاه نیشابور شباهت دارد

ولادیمیر خانیکوف 
بقعه خواجه‌ربیع، در شمال مشهد واقع است که در سال ۱۰۳۱ خورشیدی به دستور شاه عباس در محل خرابه‌های مسجدی قدیم‌تر بنا شده است، صندوق حجاری شده زیبایی در صحن داخل بقعه قرار دارد که از هند آورده شده است و محل دفن شیخ را مشخص می‌کند.

نه چندان دور از آن سنگ قبری از مرمر وجود دارد که محل دفن فتحعلی‌خان قاجار  پدر آقامحمدخان را نشان می‌دهد. وی به مجازات شورشی که میان اقوام چادرنشین شمال مازندران برانگیخته بود، به فرمان نادرشاه گردن زده شد.

مسجد و باغی که این آرامگاه را احاطه کرده است به مسجد و باغ قدمگاه نیشابور شباهت دارد، اما درخت‌های این باغ به کهن‌سالی درختان باغ قدمگاه نیست، زیرا درخت‌های قدیمی آن در جریان یکی از شورش‌های اخیر مشهد از بیخ‌و‌بن کنده شد و به جای آن درختی کاشته نشد تا سال۱۲۵۴ خورشیدی که موسی خان، حاکم مشهد دستور غرس درخت‌های تازه‌ای را در این باغ صادر کرد.


 درواقع یگانه نقطۀ جالب نظر حومه شهر است

لرد کرزن
پس از طی یک مایل به محل مزار خواجه‌ربیع آمدیم. او از مقدسان و بعضی‌ها می‌گویند از یاران  امام رضا (ع) بود و برای آنکه به مصاحب مقدس خود نزدیک باشد نعش او را در آنجا به خاک سپرده‌اند.

اطراف این مزار باغی است که درختان بسیار و دروازه‌ای رفیع دارد و در رواق‌های طاق‌دارش اطاق‌های فراوانی هست و از ظواهر کار آشکار بود که آنجا تفریحگاه عمده اهالی مشهد است و درواقع یگانه نقطۀ جالب نظر حومه شهر است.

چون پنداشته بودم که مسجدی هم درآنجا هست و جنبه مذهبی دارد سعی ننمودم داخل شوم فقط عکسی از خارج برداشتم، بعد‌ها شنیدم، چون مقبره بوده است، هرکس حق ورود داشته.

این بنای اصلی نیست و چنان‌که کتیبه آنجا حاکی است به وسیله شاه عباس بر مزار اصلی بنا شده است و مشغول تعمیرات بودند، چون در اطراف بنا چوب بست دیده می‌شد و استادان سرگرم جا گذاشتن کاشی‌های آبی گنبد بودند که بیشترش از بین رفته بود.
در سال ۱۸۷۰ میلادی، مک گرگور راجع به کاشی‌کاری آنجا صحبت داشته و گفته است از تمام کار‌های مشابه درایران عالی‌تر است، ولی از این کاشی‌ها نیز مقدار کلی از بین رفته و آنچه کتیبه‌های ممتاز در سابق در گرداگرد گنبد بوده اکنون فقط به‌صورت قطعات مجزا درآمده است.

در همان نزدیکی قبر پدر آقا محمد خان (مؤسس سلسله پادشاهی فعلی.) فتحعلی‌خان قاجار واقع است وی، چون خصومت نادر شاه را برانگیخته بود، سرش برباد رفت.


ما نتوانستیم به درون مقبره وارد شویم

هانری رنه دالمانی
یکی از گردش‌های سودمند و نشاط‌آور سیاحت مقبره خواجه‌ربیع بود. پس از عبور از کوچه‌ای که از دو طرف دیوار‌های بلندی داشت به در مقبره بسیار زیبایی رسیدیم که مرد مقدسی در آن مدفون است.

قبر او در وسط محوطه باغ واقع شده و دارای پوشش چوبی است که با قالب به طرز خوش‌نمایی منبت‌کاری شده است و شاید در زیر این پوشش کاشی‌های نفیسی وجود داشته باشد.

چون ما اشخاص نجسی بودیم نتوانستیم به درون مقبره وارد شویم و فقط از نزدیک در به تماشای آن پرداختیم اما متولی مرد مهربانی بود و به ما اجازه داد که دوربین عکاسی را در آستانه مقبره قرارداده و از جا‌هایی در زوایای مدخل ستون‌هایی است که از سنگ ممتازی تراشیده شده و سر ستون‌ها به شکل لانه زنبوری است، تصویربرداری کنیم.

در هزاره دیوار‌های داخلی بنا کاشی‌های بسیار نفیسی دیده می‌شود که نقش‌های بسیار زیبایی در آن‌ها به کار رفته است، ولی باید اعتراف کنیم که پرستار این بنای بی‌نظیر نتوانسته است از تبدیل پاره‌ای از این کاشی‌های ظریف بسیار زیبای هشت ضلعی که دارای نقش‌های جالب توجهی هستند به پول خودداری نماید، زیرا که معلوم است آن‌ها را از دیوار‌ها کنده‌اند.

این مقبره در میان باغ باصفا و نشاط‌آوری واقع شده و نهری که دارای آب صاف و بی‌آلایشی است از میان این باغ عبور می‌کند و شعب کوچکی از آن جدا شده و از چهار حوض که در اطراف مقبره واقع شده عبور می‌نماید و بر صفا و طراوت باغ می‌افزاید.

این بنا را شاه عباس کبیر در روی یک ساختمان قدیمی به وجود آورده است. از بیرون هم دیوار‌های آن از کاشی‌های بسیار نفیسی پوشیده شده و طاقچه‌ها و طاق‌نما‌هایی دارد که مسلما با کاشی‌های اعلایی مزین بوده و متأسفانه امروز جای آن‌ها خالی است.

یعنی به مرور ایام آن‌ها را کنده و فروخته‌اند، ظرافت و زیبایی این کاشی‌های منقش را نمی‌توان باقلم توصیف کرد. این کاشی‌ها بارنگ‌های مینائی بنفش و سفید و آبی نقاشی شده و از حیث زیبایی و ظرافت به اندازه‌ای دلربا و جالب نظر هستند که در خاطر بنده تأثیری فراموش‌نشدنی باقی می‌گذارند.

در اطراف گیلوئی سقف هم کاشی‌های ستاره شکلی با استادی و مهارت به کار رفته وخط‌الرأس‌های این بنای عالی نیز با ستون‌های از سنگ سیاه و سر ستون‌هایی به‌شکل لانه زنبور تزیین یافته است.


آنان که به این باغ آسیب برسانند، مورد نفرین خدا و رسول واقع می‌شوند

چارلز ادوارد ییت
از بنا‌های قابل توجهی که در نزدیکی مشهد قرار دارد یکی خواجه‌ربیع است که مقبرة شخص محترمی به همین نام است. این بنای بزرگ و گنبدی شکل در ۵/۲ مایلی شمال مشهد و درون باغی واقع است، می‌گویند خواجه‌ربیع یکی از همراهان نزدیک حضرت علی (ع) پسرعموی پیغمبر بوده است.

او فرماندهی سپاه عرب را برای تسخیر خراسان به‌عهده داشته و در همین شهر نیز وفات یافته است. در مورد تقدس و تواضع این مرد حکایت‌های بسیاری وجود دارد، می‌گویند او شخصی زاهد و پارسا بوده همچنین نقل می‌کنند که در مدتی نزدیک به ۲۰‌سال حتی یک کلمه هم درباره امور دنیوی بر زبان وی جاری نشد.

براساس آنچه ثبت شده است او به قولی در ۱۸۲‌میلادی و به قولی دیگر در ۱۸۹‌میلادی وفات یافته است.‌می‌گویند امام رضا (ع) به دیدار مقبره خواجه‌ربیع رفته است.براساس سنگ نوشته‌ای که در بالای ورودی دروازه باغ است ساختمان این بنا را به شاه عباس نسبت می‌دهند.

در این نوشته چنین آمده است: «بانی این عمارت رفیع‌الشأن فلک اساس و این بنای منبع البنیان عرش مساس، اعلیحضرت سلطان سلاطین عالم، فرمانفرمای سلسله بنی آدم، حافظ بلاد الله و ناصر عباد الله، ظل الله، تراب عتبه سید المرسلین و کلب استان امیرالمؤمنین، مروج مذهب حق ائمة المعصومین. السلطان بن السلطان بن السلطان والخاقان بن الخاقان بن الخافان شاه عباس الحسینی الموسوی الصفری. بتاریخ ۱۰۳۱ ه. قی. (۱۹۲۱م.) بسعی کمترین غلامان دعا گوی. الغ الرضوى الخادم اتمام یافت.»
زیر این کتیبه سنگ نوشته دیگری که به نظر می‌رسید زیاد قدیمی نباشد نصب شده و روی آن این مطالب درج شده بود: آنان که به این باغ مقدس پا می‌گذارند اعم از کوچک و بزرگ باید بدانند که اگر کوچک‌ترین آسیبی به بنا و یا درختان آن وارد سازند مورد نفرین خدا و رسول او واقع شده و در شمار قاتلین امام حسین محسوب خواهند شد و چه در دنیا و چه در آخرت روی خوشی را نخواهد دید. به تاریخ ۱۲۵۷‌هجری (۱۸۹۱ میلادی.)

این آرامگاه یک بنای هشت ضلعی است و توسط گنبدی با کاشی‌های آبی رنگ پوشیده شده است. در وسط بنا یک جعبه چوبی قرار دارد که می‌گویند جسد شیخ در آن نهفته است.

به من گفتند که درون این جعبه چیزی نیست، اما در زیر آن تخته سنگی قرار دارد که اگر جابه‌جا شود سردابی در زیر آن دیده می‌شود. تا آنجا که من می‌دانم تا کنون چنین کاری انجام نشده بود.

با این حال می‌گفتند که در آن دالان، روح ملایی وجود دارد که دائما در حال قرائت قرآن است و در این بنا همچنین قبر فتحعلی‌خان قاجار مؤسس سلسله قاجار که در سال ۱۷۳۰م. به دست نادرشاه به قتل رسید، قرار دارد.

در‌حال‌حاضر این بنا بسیار صدمه دیده و به تعمیر و مرمت اساسی نیاز دارد. کاشی‌های قسمت بالایی گنبد کنده شده و قسمتی از کناره‌های خود ساختمان نیز خسارت دیده است.

تمامی قوس‌ها، سردر‌ها و ایوان‌ها در هر طرف ابتدا توسط هنرمندان قمی کاشی‌کاری شده بوده است. در‌حال‌حاضر بسیاری از این کاشی‌ها ریخته و کسی هم نسبت به مرمت آن‌ها اقدام نکرده است.

نذورات این مرقد نیز بنا به گفته عموم قابل ملاحظه است و با صلاحدید مجتهدین که نظارت بر آن را به‌عهده دارند صرف تعمیر و مرمت بنا می‌شود. این محل یکی از جا‌های خوش آب و هوا و یکی از تفرجگاه‌های مورد علاقه مردم است.


بقعه‌ای با عظمت، اما مخروبه

 اسدا... رهگذر
از شهر مشهد تا خواجه‌ربیع یک فرسخ راه یعنی یک فرسخ خاکزار می‌باشد. چه خاکزاری که تا زانوی اسب درشکه در غبار‌های نرم الک‌کرده فرو می‌رود و با وزش باد بر سر مسافر نثار می‌گردد.

جاده خواجه‌ربیع از مقابل شهرداری می‌گذرد و در کنار جاده تیمارستان شهر قرار دارد. مرحوم دکتر موسی حجازی از مردان نیک مشهد این تیمارستان را ساخته و تحویل شهرداری داده است.  
باغ خواجه‌ربیع یک بقعه با عظمت، اما مخروبه و بی‌فرش، بی‌حصیر، بی‌چراغ، بی‌نگهبان و از هر جهت گریه‌آور. از متصدی بقعه پرسیدم «چرا اینجا را جارو نمی‌زنی؟» او شکایت داشت که تقاضای جارو و آب‌پاش و بیل و سرند شده، اما هنوز تصویب نشده است.
روبه‌روی بقعه یک حوض کوچک شکسته‌ای است که قدری لجن ته آن مانده است و زواری که در تابستان کنار این حوض باصفا آلبالو گیلاس خورده‌اند هنوز هسته‌هایش را به یادگار گذاشته‌اند و کسی آن را برنداشته است. متصدی بقعه می‌گفت: هسته آلبالو درمان است و به درد مسلمان‌ها می‌خورد چرا دور بریزیم.»


باغ بدی نیست؛ درخت و آب و سبزه زیادی دارد

ناصرالدین شاه قاجار
امروز قصد تماشا و زیارت خواجه‌ربیع را کردیم. صبح از خواب برخاسته سوار کالسکه شده  از دروازه بالا خیابان راندیم. کوچه‌های تنگ شده و از آنجا به کوچه باغ‌ها رسیدیم.

چون پیچ‌و‌خم زیاد داشت و کالسکه به زحمت می‌رفت، از کالسکه پیاده شده، سوار اسب شدیم از کوچه باغ‌های تنگ گذشته به صحرا افتادیم. از ده باغ سمزقند گذشته، رسیدیم به خواجه‌ربیع.

داخل باغی شدیم توی صحن خواجه‌ربیع. دم خیابان آفتاب‌گردان‌ها را زده بودند. نهاری خوردیم. باغ بدی نیست. درخت و آب و سبزه زیادی دارد. بعد از نهار، قدری گردش کرده و صحن خواجه‌ربیع را ملاحظه نمودیم که در همین ایام چوب بست کرده، مشغول تعمیر و کاشی‌کاری هستند.

بعد عرض کردند ده باغ بسیار خوبی از مستشارالملک در نزدیکی خواجه‌ربیع است. برای تماشای باغ مستشارالملک سوار شده و راندیم.

تفرجگاه تاریخی مشهدی ها

 

کوتاه درمورد بنای صفوی خواجه‌ربیع 

این آرامگاه و باغ از مهم‌ترین آثار نیمه قرن یازدهم هجری در مشهد است و تا قبل از دوره صفویه و پادشاهی شاه عباس صفوی مقبره خواجه‌ربیع  بنای درخورتوجهی نداشته است.

شاه عباس بین سال‌های ۱۰۲۶‌تا ۱۰۳۱‌خورشیدی بنابر توصیه شیخ بهایی دستور ساخت یک بنای مجلل برروی مقبره ربیع بن خثیم را می‌دهد.

آن‌طور که در اسناد و کتیبه‌های باغ ذکر شده است، شاه عباس سرپرستی کار را به میرزا الغ الرضوی خادم که از مشهورترین سادات رضوی مشهد بوده می‌سپارد.  

طرح آرامگاه در نمای بیرونی هشت ضلعی و در درون چهار ایوانی است. گنبد بنا دو پوششه و پوشیده از کاشی‌های زیبای فیروزه‌ای و درون بنا هم مزین به نقاشی‌های طلایی رنگ است.

از میان دیوار و پشت ایوان‌هاى چهارگانه اصلى، چهار ورودى وجود دارد که به شاه‌نشین‌ها راه دارند و ورودى اصلى از یک ایوان بلند تشکیل شده است که در دو طاق‌نما در پایین و بالا ایجاد شده و در میان طاق نماها، در ورودى و پنجره مستطیل شکلى جاسازى گشته است.

همچنین نماى خارجى بنا نیز، از تزئینات جالب و چشمگیرى برخوردار است و تزئینات کاشی‌کارى در زیر ایوان نیز، به مجموعه بنا جلوه خاصى داده. همچنین درداخل بنا کتیبه‌هایی به خط علیرضا عباسی، از مشاهیر دوران صفوی، وجود دارد که به اذعان کارشناسان از بهترین نمونه‌های کتیبه با خط ثلث در ایران است.  

باغ خواجه‌ربیع محل دفن فتحعلی‌خان قاجار- جد بزرگ قاجار‌ها که به دست نادرشاه کشته شد‌- دکتر روش بولون- پزشک بیمارستان امام رضا (ع) که بعد‌ها مسلمان شد-، شهدای جنگ ظفار عمان، دکتر حسین امینی-شاعر و ادیب مشهدی و بسیاری دیگر از بزرگان است.


موقوفاتی برای باغ

اما باغ خواجه‌ربیع در زمان صفویه این‌قدر مهم و مقدس بوده که برای آن موقوفاتی هم ایجاد کرده بودند و قبل از اینکه آستان قدس‌رضوی سرپرستی مجموعه را به‌عهده بگیرد، یک متولی خاص وظیفه رسیدگی به کارهای باغ و موقوفه‌ها را به‌عهده داشته است.

از جمله موقوفات  باغ خواجه‌ربیع، آب انباری در مقابل ورودی آرامگاه است که می‌گویند بانویی به نام ام کلثوم و میرزا صدرالدین در دوره شاه سلیمان صفوی آن را بنا کرده‌اند.

پریزاد خانم، ندیمه گوهرشاد آغا و واقف مدرسه پریزاد در حرم مطهر، هم از دیگر کسانی است که وقف‌نامه‌ای برای این بقعه دارد.

او که خودش را از اعقاب خواجه‌ربیع می‌دانست و همسرش میرزا میرک حسینی تا سال‌ها تولیت آرامگاه را به‌عهده داشت، گویا وقف قابل تأملی برای این باغ و آرامگاه به‌جا گذاشته است.

ارسال نظر