شب یلدا دارای پیشینه دیرینهای است. مشهدیهای قدیم این شب را با دورهمیها و شبنشینیهای طولانی و خوردن انواع میوه و تنقلات و برگزاری آیینهای مختلف جشن میگرفتند. مشهدیها آخر پاییز و اول زمستان را شب زایش خورشید میخواندند و برای آن جشنی بزرگ برپا میکردند.
واژه خور یعنی خورشید و روز پس از شب یلدا را خورروز یا روزخورشید مینامیدند. حتی نام خراسان نیز از خور به معنای خورشید و سان به معنای سرزمین گرفته شده است. بر همین اساس طلوع خورشید در این سرزمین بهنسبت دیگر سرزمینها از معنای عمیقی برخوردار است و حتی شب یلدا هم بهمناسبت اینکه نخستین بارقههای نور خورشید به این سرزمین باریده میشود، جایگاه مهمی دارد. واژه چله که برای شب یلدا به کار میرود، بهمعنای روز مانده به جشن سده، شب سیاه و سرد است.
به بهانه یلدا، با چندتن از قدیمیهای محله نوغان، تهپلمحله و عیدگاه به گفتوگو نشستیم تا درباره برگزاری این شب و آیین و رسوم مردم قدیم محلات اطراف حرم مطهر بیشتر برایمان بگویند.
عرب، یکی از کسبه قدیمی محله عیدگاه، از دیدوبازدیدهای این روز میگوید که مربوط به سنتهای اصلی شب یلدا میشود و از سنتهای مهمی بوده است که مردم این محله در این شب بجا میآوردند. این کاسبه هشتادساله میگوید: تقریبا همه افراد در این شب به خانه بزرگترها میرفتند و این شب را با آنها سپری میکردند. این سنت علاوه بر بجاآوردن صله رحم، باعث انس و الفت میشد و بچههای کوچک از همان ابتدا یاد میگرفتند که باید حرمت کوچکتری و بزرگتری حفظ شود.
وی ادامه میدهد: در این شب، پدربزرگها و مادربزرگها با مثلگویی یا همان قصهگویی، تفأل به دیوان حافظ، شاهنامهخوانی و روایتکردن داستانهای قهرمانی اسطورههای باستان، در آن شب خانواده را سرگرم و پذیرایی میکردند.
در گذشته هر میهمان برای رفتن به شبنشینی، چراغی را همراه خود میبرده و بهدلیل فراوانی چراغها، از عبارت چهلچراغ یا شبچراغ استفاده شده است. رستمزاده، یکی از قدیمیهای محله نوغان، با این توضیح یادآور میشود که در این شب محله نوغان با این شبچراغها نورانی میشده است و به گفته او، عبارت شب چله هم برگرفته از شبچراغ است.
هندوانه میوه اصلی شب یلداست. میوهای که در کنار دیگر میوههای این شب، در بین مردم سرو میشود. گذشتگان اعتقاد داشتهاند که هندوانه گرمی مغز، سوزندگی جگر، بیماریهای رودهای و گرمای تابستان سال بعد را دور میکند. همچنین معتقدند هرکس در شب چله هندوانه بخورد، جگرش لک برنمیدارد.
اما اینکه سنت پرتکردن پوست هندوانه روی پشتبام در محله نوغان چه بوده و بر چه اساس صورت میگرفته است، رستمزاده اینگونه روایت میکند: بچه که بودیم، وقتی هندوانه را برش میدادند، پوستش را به ما بچهها میدادند و میگفتند به روی پشتبام همسایه بیندازیم. نمیدانستیم معنیاش چیست اما عده ای معتقد بودند که انداختن پوست هندوانه روی پشتبام همسایه به این معنی است که اگر کسی توان خرید این میوه را ندارد، پوست آن را بتراشد و بخورد!
در گذشته «سرحمومی» یکی از مراسم خاص مشهدیها بوده است. مراسمی که در آن خانوادهها مراسم ازدواج جوانان خود را بهگونهای تنظیم میکردند که فردای شب یلدا یعنی «خورروز»، آنان به خانه بخت بروند. بر این اساس عروس و داماد در این شب به حمام برده میشدند و آیین حنابندان برای عروس و کیسهکشی برای داماد در فضایی شاد انجام میشد.
همزمان در بیرون از حمام، بازیگران به اجرای چوببازی و سیاهبازی برای مردم میپرداختند. سنتی که به گفته رستمزاده، در محله تهپلمحله و پایینخیابان که حمام زیاد داشته، بیشتر بوده است. همچنین در این شب خانواده تازهداماد برای تازهعروس هدایایی شامل خوانچههایی از قوارههای پارچه، کلهقند و غیره را بهعنوان شبچلهای میبردند.
یکی دیگر از رسوم مشهدیهای قدیم که بیشتر در اطراف حرم مطهر ساکن بودند، چیدن لوازم «میزد» یا سفره شب چله بوده که به افتخار و ویژگی «اورمزد» یا مهر یا خورشید پهن میشده است و در آن میوههای تر و خشک و نیز آجیل یا بهاصطلاح «لرک» بوده است.
به گفته خانی، یکی از قدیمیهای محله تهپلمحله، در آن زمان میوههایی را که تا آن زمان سالم مانده بود، با آجیل و خوراکیهای دیگر فراهم میکردند و به پیشواز چله بزرگ میرفتند. به گفته خانی، مشهدیها معتقدند که در شب چله باید از میوههایی با خواص ویژه استفاده کرد تا در سال آینده خواص آنها در بدن باقی بماند.
این خوراکیها در حکم واکسنی برای پیشگیری از بیماری و بهویژه سرماخوردگی استفاده میشدند. هویج، گلابی، انگور، پرتقال، سیب، انار، زیتون سبز، خربزه و هندوانه، لبو یا چغندر پخته، شلغم پخته، پختیک یا لبوی خشک ازجمله این میوهها هستند. انار و هندوانه دانههای زیادی دارند و انسانها با توسل به برکتخیزی و پردانهبودن آنها، خودشان را نیز مانند آنها برکتآور میکردند.
رنگ سرخ انار و هندوانه نمایندگانی از خورشید در شب به شمار میروندو در آن سفره، آلات و ادوات نیایش همچون عطردان، آتشدان و بخوردان نیز قرار میدادند. همچنین با انتخاب و شکستن گردو از روی پوکی یا پری آن، آیندهگویی میکردند. یکی دیگر از برنامههای شب یلدا در مشهد قدیم شادی و پایکوبی بود. زیرا معتقدبودند با پایکوبی بر سردی و سیاهی کسلکننده شب غلبه میکنند.