خانوادهای که با صدای قرآن روزشان را شروع کنند حتما برکتی بزرگ نصیبشان میشود، شیوهای که جمشید گریوانی در خانه پیاده کرد و حالا سه فرزند قرآنی نتیجه آن است. محمدمهدی گریوانی یکی از آنهاست، دوازدهساله و حافظ کل قرآن. صحبتش را با این عبارت شروع میکند: چشمم را در خانهای باز کردم که پدر در حال ترتیل و قرائت قرآن بود. میتوانم بگویم صوت قرآن همیشه در خانه ما بلند بود و من این لحن و آهنگ را دوست داشتم. از پنجسالگی آیهها را با دقت گوش میکردم و به ذهن میسپردم. از اینکه میتوانستم آیههای کوچک را یاد بگیرم و با ذوق بخوانم لذت میبردم.
محمدمهدی ساکن محله مهر مادر است. یک خواهر بزرگتر و یک برادر کوچکتر از خود دارد که هرکدام حافظ چند جزء از قرآن هستند. همه اینها را مدیون تلاش پدر و مادرش میداند. تعریف میکند: خواهرم از من در حفظ قرآن جلوتر بود اما من به علت علاقهای که داشتم و مدام در حال حفظ آیات بودم، خیلی سریع پیشرفت کردم. این علاقه پدرم را هم مشتاق میکرد تا بیشتر برایم وقت بگذارد.
استعدادی که خدا در وجود محمدمهدی پنجساله گذاشته بود شعف و اشتیاق خانواده را بیشتر میکرد و از هر لحظهای برای آموختن به او استفاده میکردند. محمدمهدی تعریف میکند: با حفظ چند خط شروع کردم. کمکم به شبی یک صفحه رسید. بعد هر شب چند صفحه حفظ میکردم در هشتسالگی حافظ کل آن بودم.
اگر کسی در قرآن و علوم قرآنی تبحر داشته باشد و یک بار کنار محمدمهدی بنشیند و به قرآن خواندن او گوش بدهد، متوجه صحیحخوانی و روانخوانی او خواهد شد. میگوید: با استادهای زیادی در ارتباط بودم. چهار جزء را که حفظ کردم با استاد رضا عابدینزاده آشنا شدم و تا هشت جزء را پیش استاد مرور میکردم. روانخوانی و صحیحخوانی را یاد میگرفتم تا اینکه جلسات قرآنی تعطیل شد و خودم ادامه دادم.
خیلی خوب فهمیده است اگر به رحمت خدا امیدوار باشد و بداند او در همه حال به بندهاش کمک میکند، هرگز از سختیها نمیترسد
ترتیل و تجوید را کنار استادان دیگری مثل استاد مهدی حسنی، استاد سید مرتضی سادات فاطمی و استاد محمدجواد پناهی ادامه دادم. همه این افرادی که نام بردم تأثیر زیادی بر زندگی قرآنی من داشتهاند. محمدمهدی کلاس هفتم است اما خیلی خوب فهمیده است اگر به رحمت خدا امیدوار باشد و بداند او در همه حال به بندهاش کمک میکند، هرگز از سختیها نمیترسد.
میگوید: بعد از حفظ قرآن، سراغ فهمیدن معانی و تفسیر آنها را رفتم. شاید بعضی از نوجوانها ندانند معانی آیهها تا چه اندازه کاربردی است و چقدر میتواند به ما و خوب زندگی کردن کمک کند. دوست دارم به مرحلهای برسم که بتوانم به پیام همه آیههای قرآن عمل کنم.
اگر الگوی یک نوجوان دوازدهساله پدری باشد که کارگر ساده ساختمان است با دنیایی از محبت و عشق، حتما آینده روشنی خواهد داشت. محمدمهدی از شیرینی زندگی پدر و پسری تعریف میکند و میگوید: صبحها هروقت صدای قرآن میآید میدانم بیدار شده است. کنارش مینشینم و به صدای قرآن خواندنش گوش میکنم. هر اندازه خودت قرآن بخوانی، باز شنیدن آیهها آرام بخش است.