بیگمان یکی از خاطرهانگیزترین عکسهای آلبوم مشهدیها، شیرهای یالدار کوهسنگی است؛ محافظان طلایی این بوستان محبوب مشهدیها که 85سال است روی پلههای سنگی ایستادهاند. آنها همراهان دیگری هم داشتهاند که زمانی دورتادور استخر جانمایی شده بودند، مثل مجسمه نبرد پهلوان و نهنگ(گرشاسپ و تمساح) که درست پایین پای شیرها در حوضچه کوچکتری قرار گرفته بوده و در معدود عکسهای مردم هم باقی ماندهاند.
شانس یارمان شده است که هنوز هم میتوانیم با شیرهای شهرنشین کوهسنگی دمخور باشیم. در این گزارش با بررسی چند سند قدیمی بهدستآمده از مرکز پژوهشهای آستان قدس رضوی، اطلاعاتی تازه درباره سازنده و تاریخ دقیق ساخت مجسمههای کوهسنگی که احتمالا تعدادشان به 20عدد میرسیده است، به دست آوردهایم. همچنین با حمید عربلین، پیشکسوت هنر عکاسی مشهد که تعداد عکسها و خاطراتش از بوستان کوهسنگی بیشمار است، به گپوگفت نشستهایم.
در روایت هایی که درباره تاریخ کوهسنگی نقل شده، عنوان می کنند که شیرهای یال دار کوهسنگی هدیه شهردار میلان در سال 1306 خورشیدی به شهرداری مشهد است، اما سندهای مرکز پژوهش های آستان قدس، چیز دیگری را نشان می دهد. درواقع طبق سندی به تاریخ 23تیر 1316خورشیدی، قراردادی بین اداره کارپردازی آستان قدس رضوی و غلام رضارحیم زاده ارژنگ، مجسمه ساز معروف، بسته می شود که به موجب این قرارداد این آقای ارژنگ متعهد می شود مجسمه های کوهسنگی را طی دوماه بسازد و آماده کند و سفارش دهنده هم آستان قدس رضوی است، نه شهردار میلان.
در این سند، نام این مجسمه ها با ویژگی هایش هم عنوان شده است: مجسمه نهنگ و پهلوان که بین مردم باعنوان گرشاسپ و تمساح شناخته میشود، به ارتفاع دومتر و نیم با رنگ برنزی، دوعدد گلدان بزرگ با ارتفاع صد سانتی متر و رنگ سربی، چهار عدد ابوالهول هر یک به ارتفاع 95سانتی متر به رنگ مسی، دوعدد مجسمه فواره حوض برای کنار استخر کوهسنگی با ارتفاع دو متر و نیم و به رنگ مسی، دوعدد مجسمه پهلوان در حال ورزش به رنگ مسی، چهارعدد شیر یال دار به اندازه شیرهای جلو به رنگ برنزی، شش عدد پیکر هر کدام به ارتفاع 180سانتی متر به رنگ نقره برای پایه های چراغ. البته ما تعداد دقیق مجسمه هایی را که در نهایت در کوهسنگی جانمایی می شود، به طور دقیق در سندها نیافتیم.
در این سند ارژنگ متعهد می شود که مجسمه ها را با بهترین بتن آرمه و بهترین نکات فنی حاضر کند و تحویل دهد. در عوض کارپردازی آستان قدس هم تعهد می دهد مبلغ 40هزار ریال قیمت مجسمه های گفته شده را با اقساط بپردازد و مصالحی را که رحیم زاده در مشهد لازم دارد، به نرخ روز تهیه کنند و به موقع برسانند. همچنین ارژنگ تعهد می کند تا یک سال هر گونه عیب و نقصی در مجسمه های مزبور پیدا شود، به خرج خود رفع کند؛ درغیر این صورت، کارپردازی مجاز خواهد بود عیوب آن ها را رفع و خرج انجام عمل را از ارژنگ دریافت کند.
در نهایت این قرارداد به امضای رئیس کارپردازی آستان قدس، متصدی بودجه، رئیس اداره ساختمان، رئیس اداره حسابداری آستان قدس و نایب تولیت عظمی و غلام رضا رحیم زاده ارژنگ رسیده است. آقای ارژنگ خوش قول است و دوماه بعد در تاریخ 24شهریور 1316خورشیدی، مجسمه ها را تحویل می دهد. در این میان اما در نامه ای به تاریخ 29شهریور همان سال عنوان شده است که چون چهارعدد شیر یال دار فوق العاده کوچک است، به جای آن ها چهارعدد مجسمه پیکر شبیه همان شش پیکری که ساخته اند، تهیه کنند و تا کارگرهایشان در مشهد حضور دارند، برای نصب آن ها اقدام کنند.
اما در آخرین سندی که ما درباره مجسمه ها به دست آوردیم و تاریخ آن 26اردیبهشت 1317 است، عنوان شده که مجسمه های اطراف استخر کوهسنگی دچار ایراد شده است و نیاز به بازدید دارد؛ یکی گلدان جلو عمارت که از چندجا آب تراوش می کند و دیگری دم های شیرهای یال دار دوطرف استخر که ترک خورده اند و معلوم نیست از اثر برودت است یا حرارت.
احتمالا برایتان جالب است که بدانید نمونه شیرهای کوهسنگی مشهد را در تهران هم میتوان دید و جالبتر اینکه سازنده این مجسمهها یک نفر بوده است، یعنی مرحوم غلامرضا رحیمزاده ارژنگ.
در سال1315خورشیدی، تندیس «نبرد گرشاسپ با اژدها» و «چهار شیر غران» در میدان باغشاه تهران (حر کنونی) جانمایی میشود. یک سال بعد هم در مشهد، مجسمه «نبردگرشاسپ و تمساح » و «دو شیر یالدار» در کوهسنگی جانمایی میشود. مجسمهها از نظر ظاهری شباهت بسیاری به یکدیگر دارند و مهمتر اینکه سازندهاش هم یک نفر است.
غلامرضا رحیمزادهارژنگ همان هنرمندی است که در سال 1338خورشیدی، مجسمه برنزی حکیم توس در میدان فردوسی مشهد را ساخته است. او در سال1316خورشیدی بههمراه حسنارژنگنژاد (پسرخالهاش)، مجسمهساز مشهدی که هماکنون در صدسالگی به سر میبرد و آن زمان نوجوانی شانزدهساله بوده است، مجسمههای کوهسنگی را میسازند. بعدها حسن ارژنگنژاد داماد استادش میشود.
حالا مرد اژدهاکش میدان حر (تندیس گرشاسپ با اژدها به این اصطلاح معروف است) که آن را نماد جنگ خیر و شر میدانند، همچنان در میدان حر تهران باقی است. شیرهای مسیاش اما درسالهای پایانی دهه50خورشیدی آسیب میبینند و در دهه80 دوباره توسط حسن ارژنگنژاد که خود در نوجوانی در ساخت شیرها مشارکت داشته است، ساخته میشوند.
بماند که سال گذشته، دوباره شیرها بهدلیل مرمت تخریب اما بهسرعت شیرهای جدید جایگزین آنها شدند. درهرصورت تندیس میدان حر تهران که نشانی از تندیس پهلوان و نهنگ کوهسنگی مشهد را دارد، بخشی از تاریخ را سراپا نگه داشته است. در کوهسنگی هم شیرهای یالدار حافظ تاریخ رفته بر این بوستان هستند.
حمید عربلین را باید بخشی از تاریخ مصور هنر عکاسی در مشهد دانست. او نزدیک به 65سال در حوزه عکاسی زیارت، انقلاب اسلامی و گردشگری با محوریت بوستان کوهسنگی فعال بوده است.
او میگوید: اگر اشتباه نکنم، اولین آجرهای تالار پذیرایی کوهسنگی را در سال۱۳۰۶ بنا کردند و در هزاره سوم فردوسی، همزمان با دیگر بناهای مشهد مانند بیمارستان امامرضا(ع) و ساختمان هلال احمر، این مجموعه هم افتتاح شد. سالن پذیرایی را که از مقابل مانند یک کشتی در آب به نظر میرسد، در کنار استخر بزرگ ساختند و سالها بعد درکنار استخر تعدادی مجسمه هم برپا شد.
آنطورکه عربلین از حدود 50سال قبل در خاطر دارد، عکاسان مشهدی، کوهسنگی را یک سال برای عکاسی از شهرداری اجاره میکردند. او تعریف میکند: در شهرداری برای اجاره کوهسنگی مزایده برگزار میشد و فرد برنده، یک سال حق عکاسی از این فضا را پیدا میکرد.
او هم در سالهای51 و 52، زمانیکه نزدیک حرم مغازه عکاسی داشته است، بوستان کوهسنگی را برای عکاسی از شهرداری اجاره میکند.
مردم هم خیلی ذوق میکردند. صف میکشیدند که ببینند توی دوربین چه خبر است و در آن چه میگذرد. هر کسی که عکس فوری میخواست، بهویژه زائران، با دوربین پولاروید از او عکس میگرفتیم؛ دانهای 12تومان
عربلین میگوید: آن زمان بعد از عکسگرفتن از مردم به آنها قبض میدادیم تا فردا بیایند مغازه و عکسشان را تحویل بگیرند. روزهای جمعه کوهسنگی خیلی شلوغ میشد و نیز تابستانها که زائران میآمدند. اما سال46 که دوربینهای پولاروید آمد، عکسها همانجا حاضر میشد؛ عکسهایی که از بغل دوربین درمیآمد. عکس را درمیآوردیم، دستی رویش میکشیدیم تا گرم شود. یک تا دودقیقه بعد عکس حاضر بود. بعد کاغذ فیلم را جدا میکردیم و عکس را تحویل میدادیم. مردم هم خیلی ذوق میکردند. صف میکشیدند که ببینند توی دوربین چه خبر است و در آن چه میگذرد. هر کسی که عکس فوری میخواست، بهویژه زائران، با دوربین پولاروید از او عکس میگرفتیم؛ دانهای 12تومان.
خود مشهدیها که فرصت داشتند، میآمدند مغازه و عکس کارتپستالی از ما تحویل میگرفتنداما بسیاری از عکسهایی که در دوربین عربلین ثبت شده است، عکس مردم درکنار مجسمههاست. او میگوید مردم برای هر یک از مجسمهها اسمی گذاشته بودند و از آنها میخواستند مجسمهها توی عکسشان باشند. البته او خودش هم به مردم پیشنهاد قاب مناسب برای عکاسی میداده است. یکی از این پیشنهادها جلو همان مجسمه «گرشاسب و تمساح» عنوان میکند و میگوید: طرف را کنار حوض پایین (الان این حوض جمع شده است) مینشاندم. توی قاب، هم عکس گرشاسب دیده میشد و تمساح و هم شیرهای یالدار و ساختمان پذیرایی و کوهها. اینطور بگویم که کل نمای کوهسنگی از این زاویه در عکس میافتاد. نمای دیگر کنار استخر بود و جلو مجسمهها. کنار شیرها هم عکس میگرفتیم.
عربلین هنوز هم روزهای جمعه راهی بوستان کوهسنگی میشود و مردمی را که درحال گرفتن عکس یادگاری با گوشیهای موبایلشان هستند، برای داشتن قاب خوب راهنمایی میکند. شاید به یاد روزهایی که دوربین 195پولاروید فرانسویاش را به دست میگرفت و عکس فوری حاضر میکرد و مردم و زائران را سر ذوق میآورد.