کد خبر: ۲۶۹۲
۲۳ اسفند ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۰

صرف جوانی در راه جهانی بهتر

تا وقتی جوان هستی، کمتر قدرش را می دانی؛ شاید دوران بازنشستگی را بهترین دوران زندگی بپنداری که پول خوب و وقت کافی برای گشتن و تفریح داری. شاید داشتن شغل و مسکن را ایده آل ترین وقت زندگی بپنداری. شاید هم در اوج جوانی، باز غم از دست دادن دوران کودکی را بخوری و دوست داشته باشی برگردی به گذشته. اما کافی است قدری از روزگار جوانی فاصله بگیری تا بفهمی هیچ چیز در دنیا به اندازه جوانی ارزشمند نیست.روز جوان، بهانه ای شد تا سری به دنیای جوانان موفق مشهدی بزنیم؛ جوانانی که گرچه پیش تر مفصل در شهرآرامحله به سراغشان رفته ایم، این بار در یک قاب کنار هم معرفی شان می کنیم.

تا وقتی جوان هستی، کمتر قدرش را می دانی؛ شاید دوران بازنشستگی را بهترین دوران زندگی بپنداری که پول خوب و وقت کافی برای گشتن و تفریح داری. شاید داشتن شغل و مسکن را ایده آل ترین وقت زندگی بپنداری. شاید هم در اوج جوانی، باز غم از دست دادن دوران کودکی را بخوری و دوست داشته باشی برگردی به گذشته. اما کافی است قدری از روزگار جوانی فاصله بگیری تا بفهمی هیچ چیز در دنیا به اندازه جوانی ارزشمند نیست.

به همین دلیل است که واژه جوان همیشه یک کلمه وسوسه برانگیز است که کنار هرچه بنشیند، زیبایش می کند. چنان که «وزیر جوان»، «مدیر جوان»، «شهردار‌جوان» خود یک امتیاز بسیار ویژه محسوب می شود. از آن سو، شعارهایی که برای جوانان گفته می شود هم همیشه مورد توجه قرار می گیرد. «جوان گرایی»، «اشتغال جوانان»، «معیشت جوانان» و «ازدواج آسان»، کلمه ها و ترکیب هایی که به خودی خود زیبا و دلنشین است، اما حالا آن قدر تکرار شده و جامه عمل نپوشیده که دیگر، بار مثبت خود را از دست داده است.

در این میان جوانان بسیاری در شهر ما هستند که بی نیاز از شعارها و وعده ها تلاش کرده اند دنیای خود را بسازند و با نیروی جوانی شان دنیا را جای بهتری برای زندگی کنند. روز جوان، بهانه ای شد تا سری به دنیای جوانان موفق مشهدی بزنیم؛ جوانانی که گرچه پیش تر مفصل در شهرآرامحله به سراغشان رفته ایم، این بار در یک قاب کنار هم معرفی شان می کنیم.

 

ناوها جوان ترینمان را بردند...

شهید مهناوی علی اصغر نظری امیرآبادی، 20 ساله


حماسه ناو ها در برگ تاریخ ایران درست چهار ماه مانده به صدور قطعنامه ایران و عراق و در نخستین روز از ماه مبارک رمضان اتفاق افتاد. آمریکایی ها ساعت ۸ صبح ۲۹ فروردین ۶۷ حملات خود را آغاز کردند؛ حماسه ای که با مقاومت ناو های سهند و سبلان دربرابر تجاوز آمریکا رقم خورد. آمریکایی ها قصد حمله به سکو های نفتی ایران را داشتند. ناو های سهند و سبلان، چون کوه، مقابل این حملات ایستادگی کردند و خیال خام آمریکا نقش بر آب شد. 

در این عملیات، ناوشکن سهند غرق شد و تعداد زیادی از کارکنان آن به شهادت رسیدند و عده ای نیز مجروح شدند. جوان ترین کسی که در این عملیات شهید شد، شهید مهناوی علی اصغر نظری امیرآبادی بود. حالا مادر و خواهر او سال هاست که درد دوری پسر و برادر جوانشان را می کشند؛ «دلتنگی هایمان را فقط روی آب های خروشان خلیج فارس آرام می کنیم. کنار ساحل خلیج همیشه فارس حال و هوای عجیبی دارد. 

گاه روی کشتی چشم به آب های خلیج می دوزیم تا روی عزیزمان را ببینیم. گاه کنار ساحل و روی ماسه های گرم بندرعباس دست زیر آب می بریم و فاتحه ای می خوانیم. خلیج فارس با خون برادرم و شهدای ناو سهند گلگون شد و سهند ماند به یادگار.» این ها را زهرا نظری امیرآبادی گفته است.

 

 

نیکوکاری با آرایشگری
مسعود رحمتی، 31 ساله


«روبه روی آینه بایست و خودت را نگاه کن؛ حیف نیست با این جوانی و زیبایی معتاد باشی؟ حالا بهتر و زیباتر نشدی؟» این ها صحبت های یک جوان است با جوانی دیگر؛ جوان اول آرایشگر محله الهیه است. مسعود رحمتی با اینکه 31 سال بیشتر ندارد، با 15سال سابقه کار، یکی از خبره های صنف آرایشگران است. جوان دوم را ما زیاد نمی شناسیم. شاید خود مسعود هم زیاد او را نشناسد. 

آرایشگر نیکوکار محله الهیه به طور متوسط در هرماه بین ۷ تا ۱۰ نفر از افراد نیازمند را رایگان اصلاح می کند. در این میان، بسیاری از مشتری های او جوانانی هستند که درگیر مواد مخدر شده اند و دیگر چیزی از جوانی برایشان نمانده است. اما مسعود رحمتی با خودش عهد کرده است تا جایی که می تواند دست این جوانان را بگیرد. 

او پس از اصلاح رایگان سر و صورت نیازمندان و به ویژه کارتن خواب ها رو به آن ها می کند و می گوید: «اگر مواد مخدر را ترک کنی، حاضرم کمکت کنم تا دوباره به آغوش خانواده برگردی.» او فقط آرایشگاهش را نه برای کسب درآمد راه اندازی کرده که سعی دارد در این راه به افراد بی بضاعت هم کمک کند. شغلش آرایشگری است و از ۱۵سال قبل تا به امروز به عنوان استاد آرایشگر، سر و صورت افراد بسیاری را اصلاح کرده و با بسیاری از آن ها نیز دوست شده و رفت وآمد دارد.

 

 

اختراعی برای ترک سیگار
الهه قاسمی نژاد، 33 ساله


از همان زمان که برگ توتون را در یک کاغذ نازک پیچیدند و دود کردند، سیگار شد بلای جان جوانان. حالا اما یک جوان مشهدی با اختراع دستگاهی برای ترک سیگار قصد دارد برگ جدیدی در دفتر زندگی جوانان ایجاد کند. الهه قاسمی نژاد متولد شیروان و کارشناس رشته بیهوشی است. 

او از دوره دبیرستان به همراه خواهر دوقلویش (الهام قاسمی نژاد) با جشنواره خوارزمی و بحث اختراعات آشنا شده است. الهه تاکنون سه اختراع ثبت شده دارد، مدال نقره مسابقات بین المللی اختراعات سال ۲۰۱۱ لهستان را از آن خود کرده و یک بار هم به عنوان جوان برتر استان خراسان رضوی برگزیده شده است. او که اکنون ساکن محله وکیل آباد است، 

با اختراع دستگاه ترک سیگار توانسته است توجه مسئولان ملی و بین المللی زیادی را به خود جلب کند. دستگاه اختراعی او در واقع نشان دهنده عوارض و آسیب های ناشی از دخانیات در بدن انسان و محیط زیست است. دستگاه جذب کننده و آشکارکننده ذرات معلق سیگار، خود فرایندکشیدن سیگار را انجام می دهد، یک فیلتر مخصوص دارد که جرم ناشی از دود سیگار را که در ریه می نشیند و بعد از طریق ریه در سرتاسر بدن پخش می شود، به نمایش می گذارد. 

این دستگاه حاوی صفحه نمایشگری است که به سه زبان فارسی، انگلیسی و فرانسوی، عوارض و آسیب های دخانیات را به نمایش می گذارد و اسپیکری در آن تعبیه شده که بازگوکننده معضلات و مشکلات استعمال سیگار است.

 

 

آتش نشان پرشور و فعال

مجتبی امیدوار، 34 ساله


مجتبی امیدوار مؤسس سه مجموعه ورزشی در مناطق حاشیه شهر مشهد، نایب رئیس فول کیک بوکسینگ خراسان رضوی، نماینده اسبق کاپوئرا در خراسان رضوی، مسئول اسبق کمیته فنی پارکور خراسان رضوی و دارنده چندین عنوان دیگر است. البته قهرمان بیش از ۴۰دوره مسابقات کشوری و استانی در رشته های کیک بوکسینگ، کونگ فو، هنرهای فردی، دوومیدانی و آمادگی جسمانی هم شده است. 

او مأمور آتش نشانی ایستگاه مفتح شهرداری هم هست. مأمور جوان و ورزشکار آتش نشانی ما، به فکر ورزش و سلامت بدن کودکان حاشیه شهر است. مجتبی امیدوار با هدف دورماندن بچه های حاشیه شهر از آسیب های اجتماعی، شروع به ترویج ورزش بین کودکان و نوجوانان مناطق محروم کرده است.

 

 

ولوو کوچک «کاربخش»

مصطفی کاربخش، 23 ساله


از آن دهه هفتادی هایی است که علاقه اش را از همان کودکی در ماشین دیده است. اصالتش کرمانی است، اما در مشهد و محله شهیدآوینی بزرگ شده است. ده ساله بود که اولین ماکت ماشین را با کارتن ساخت و به عنوان کاردستی به مدرسه برد. 

معلم با دیدن ماکت اتوبوس که از وسایل بسیار ساده ای درست شده بود، اما ظرافت و دقت زیاد یک کودک ده ساله را نشان می داد، تعجب کرد و در ادامه با چند سؤال متوجه استعداد دانش آموزش شد؛ به همین دلیل او را تشویق کرد تا این توانایی اش را پر و بال دهد. آذر امسال بود که کلیپی در فضای مجازی منتشر شد و مینی ولووی او را به نمایش گذاشت. 

با 1700قطعه به سختی می توان یک ماشین چوبی ساده ساخت، چه برسد به خودرو سنگین با ابعاد کوچک تر؛ خودرویی که فقط در قالب ماکتی فلزی نیست و توانایی حرکت توسط راننده را دارد. مصطفی کاربخش درباره اقدام خودش گفته است: «ولوو750 یکی از سخت ترین طراحی ماشین را در میان خودروهای صنعتی دارد. با انتخاب این نوع از ماشین های سنگین می خواستم خودم را ثابت کنم.»

 

 

ورزش همه زندگی من شده است

مهناز مرادی، 28 ساله


فوتسال بانوان خیلی بیشتر از فوتبال دیده می شود و راه پیشرفت آن با توجه به محدودیت هایی که خانم ها دارند، بیشتر است. مهناز مرادی از آن دست آدم هایی است که خیلی اتفاقی از هندبال وارد فوتسال شد. هیجان این رشته آن قدر زیاد بود که بتواند دختری پرشور و انرژی، چون او را جذب کند. فوتسال را گرفت و رها نکرد. حالا در لیگ دسته یک کشوری کار می کند و مربی هم هست. دختر های فوتسالیست قاسم آباد، او را به عنوان کاشف استعداد می شناسند. 

با اینکه این روزها اکثر جوانان بدون هدف، زندگی خود را می گذرانند و بیشتر درگیر فضای مجازی هستند، او هدف و علاقه خود را پیدا کرده و درباره گذران زندگی خودش گفته است: «زندگی من در ورزش تعریف شده است. صبح که از خانه بیرون می روم برای ورزش است و شب که می آیم، به خاطر ورزش است. تمام زمان من صرف ورزش می رود. اگر کار دیگری هم بخواهم انجام دهم، مربوط به ورزش است. مثلا دیدن یک دوست ورزشی، رفتن به یک جمع ورزشی یا شرکت در یک کلاس دانش افزایی ورزشی.»

ارسال نظر
نظرات بینندگان
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۷:۰۷ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۸
0
0
آلی
آوا و نمــــــای شهر
03:44