مرتضی اسماعیلی| یکی از دبیران دوران راهنماییاش بهنام «آقای علیزاده» با روش تدریس جذاب و تخصصی که در درس زبان انگلیسی داشته، مهمترین عامل ایجاد علاقه به زبان در محسن گلزردی بوده است.
گلزردی که اخیرا تحصیلات کارشناسی مترجمی زبان انگلیسی را در دانشگاه بیرجند به اتمام رسانده، به زبان انگلیسی مسلط است و درحالحاضر در یکی از موسسات آموزش زبان، درحال فراگیری زبان اسپانیایی است.
او که ساکن محله پنجتن مشهد است همچنین درحالحاضر با رسانهها و دانشجویان در زمینه ترجمه متون انگلیسی همکاری میکند.
- یادگیری زبانهای خارجی مسئلهای است که ذیل مبحث زبان دوم (Second language) مطرح میشود. اهمیت یادگیری زبان دوم در چیست؟
اصل یادگیری و تسلط به زبانی دیگر، غیراز زبان مادری برای انسان شیرین است؛ چراکه یک توانایی ویژه در برقراری ارتباط مستقیم و زنده با دیگران است. درواقع این توانایی به قوه درک و فهم میافزاید.
- در ایران، کدام زبان بیشترین متقاضی را برای یادگیری دارد؟
درحالحاضر برخلاف تصور عموم که «انگلیسی بیشترین متقاضی یادگیری را دارد»، به فرانسوی و سپس آلمانی بیشتر توجه شده است؛ هرچند این درحالی است که اسپانیایی، هم گوینده بیشتری در دنیا دارد و هم بهنوعی جهانیتر است؛ بهطوریکه زبان بیست و پنج کشور دنیاست. بااینحال در ایران چندان محبوب نیست.
زبان اسپانیایی گوینده بیشتری در دنیا دارد و بهنوعی جهانیتر است
- چه شد که به زبان علاقهمند شدید و رشته مترجمی را در دانشگاه انتخاب کردید؟
راستش باید بگویم زبان انگلیسی برای من مثل ریاضی بود! اصلا از این درس خوشم نمیآمد و یک سال هم در دوم راهنمایی بهخاطر این درس مردود شدم!
در سال بعد، دبیری بهنام آقای علیزاده داشتیم که روش تدریس جالب و جذابی برای آموزش زبان داشت و کاملا ریشهای تدریس میکرد. یادم هست ابتدا چند جلسه فقط روی خط و خوشنویسی زبان کار کرد و بعد وارد مباحث درسی شد.
سرآغاز علاقه من به انگلیسی از همانجا و بهخاطر تدریس عالی ایشان بود. اگر کسی از او سوال میپرسید، بسیار باحوصله و دقیق توضیح میداد. حفظ مکالمهها ازجمله تمرینهای کلاس زبان ما بود که من از بس به زبان علاقهمند شده بودم، علاوهبر مکالمهها، قسمتهای قرائت (Reading) را هم از حفظ میکردم.
یادم هست آقای علیزاده من را به بقیه کلاسهایش در شیفت دیگر هم میبرد تا برای بچهها قرائتها را بخوانم و آنها خط ببرند. این معلم عزیز یک جایزه هم به من داد که هنوز نگهاش داشتهام.
این جایزه انگیزه من را برای مطالعه زبان جدیتر کرد؛ بهطوریکه دیگر هرکس از من درباره آینده شغلیام میپرسید، جواب میدادم «مترجمی»؛ از همان سالهای راهنمایی.
- قبلاز آنکه وارد دانشگاه بشوید و رشته مترجمی را انتخاب کنید، کلاسهای موسسات آموزش زبان را هم رفتید؟
نه؛ من کلاس نرفتم. خودم آنقدر علاقهمند و باانگیزه شده بودم که از هر فرصتی برای حفظ لغت و گوشکردن مکالمه استفاده میکردم.
کتابهای لازم را میگرفتم و درکنار مدرسه و دبیرستان تا قبلاز ورود به دانشگاه میخواندم. طوری شده بود که دوستان و آشنایان هروقت با مشکلی در زبان انگلیسی برمیخوردند، پیش من میآمدند.
- باوجود اینهمه موسسه آموزش زبان، فکر نمیکنید رشته مترجمی انگلیسی جایگاهش متزلزل شده باشد؟
آموزش آکادمیک در دانشگاه کاملا با مدل آموزش موسسات تفاوت دارد و مقایسهشدنی نیست؛ چراکه در دانشگاه، مباحث بهصورت کاملا ریشهای تدریس میشود. اگر هم کسی میخواهد بدون تحصیلات دانشگاهی مترجم شود، باید کلاس ترجمه برود؛ زیرا کلاسهای ترمیک چنین کاربری را ندارند.
- تدریس انگلیسی در مدارس ما، از دوران راهنمایی شروع میشود و تا دانشگاه ادامه مییابد. بااینحال چرا از این مدل تدریس، یک دانشآموخته با توانایی متوسط در انگلیسی بیرون نمیآید؟
به نظرم قبلاز هرچیز این نکته برمیگردد به مدل تدریس و بهخصوص تخصص و حرفه دبیران برای آموزش یک زبان خارجی.
درحالحاضر در نظام آموزشی ما تدریس زبان دوم (یا همان زبان خارجی) بهصورت حرفهای و تخصصی انجام نمیشود و مبتنیبر حفظ محوری و قبولی در امتحانات است. خب از اینگونه سیستم آموزشی نباید توقع دیگری داشت!
- تعداد موسسات آموزش زبان روزبهروز درحال افزایش است؛ این کلاسها از نظر علمی در چه وضعیتی هستند؟
عمده این آموزشگاهها از نظر علمی و حرفهای در وضعیت مناسبی قرار ندارند؛ مثلا اساتیدش کسانی هستند که خودشان انگلیسی را تنها چند ترم در موسسهای خواندهاند و آموزش آکادمیک ندیدهاند.
کسیکه میخواهد در زبان رشد کند نباید به گذراندن دورههای موسسات اکتفا کند؛ بلکه باید بهصورت خودجوش مطالعه کند.
- یکی از نکات شایانتوجه، مفاهیم، مضامین و تصاویر بهکاررفته در کتابهای آموزش زبان است که بعضیاز آنها با سبک زندگی و نظام ارزشی ما تناسبی ندارد؛ آیا به این نکته توجه داشتهاید؟
بله؛ همینطور است که شما میفرمایید. الان در کتابهایی که برای آموزش زبان در عموم موسسات در نظر گرفته شده (مثل تاپناچ و امریکنفایلز) عمدتا تصاویر بهکاررفته و محتوای موضوعی بعضی درسها و مکالمهها با فرهنگ ایرانیاسلامی ما ناسازگار است.
به نظرم راهحل اصلی این است که یک نهاد مرتبط و رسمی، کتابهای آموزش زبان را چاپ کند و به موسسات ارائه دهد؛ هرچند در مشهد یکیدو موسسه هستند که خودشان تولید و چاپ کتاب را انجام میدهند اما این بایستی فراگیر و کشوری شود.
البته این نکته صرفا درباره کتب موسسات آموزش زبان است؛ کتب دانشگاهی به این شکل نیست.
- مهمترین توصیه شما به آنهایی که بهدنبال یادگیری زبان هستند، چیست؟
اگر موسسه میروند، اصلا به استاد و کلاس متکی نباشند و خودشان را هر روز و در هرلحظه با زبان درگیر کنند. اگر هم کلاس نمیروند، باید ارادهای قوی داشته باشند و با مطالعه و دنبالکردن سرفصلهای کتاب، خودشان را تقویت کنند.
مکالمه به زبان انگلیسی در جمع دوستان آشنا به این زبان هم تقویتکننده خوبی است. اگر بهصورت جدی و منظم کار را دنبال نکنند، ممکن است به نتیجه نرسند و حتی دلسرد شوند.
- در پایان، اگر نکتهای ناگفته مانده است بفرمایید.
یادگرفتن زبان خیلی شیرین است. یادگیری هر زبانی چون عربی، انگلیسی، اسپانیایی و... توانایی بسیار جذابی است که با تسلط به آن زبان و استفادهاش بسیار شیرینتر هم میشود.
همچنین ازطریق این رسانه، از جناب استاد علیزاده، معلم عزیز انگلیسی دوران راهنماییام تشکر بسیار میکنم و دستش را میبوسم و برای همه اساتید دلسوز آرزوی موفقیت دارم.
* این گزارش یکشنبه، ۱۳ دی ۹۴ در شماره ۱۸۳ شهرآرامحله منطقه ۴ چاپ شده است.